گوتیک؛ آیینه ترس‌های بشر در هنر

به گزارش پلاتو هنر، 22 می برابر با 2 خرداد روز جهانی «گوتیک» نام دارد. این سبک هنری که از معماری آغاز شد و تا تبدیل شدن به خرده فرهنگ و سبک زندگی پیش رفت از عجیب‌ترین و با‌دوام‌ترین سبک‌های هنری محسوب می‌شود و اثرات آن را همچنان می‌توان در همه هنرها به‌ویژه در ادبیات و موسیقی دید.

آغاز هنر گوتیک

هنر گوتیک سبکی هنری است که ریشه آن به قرون وسطی برمی‌گردد. شروع این سبک هنری از معماری بود. سبک گوتیک در نتیجه‌ محدودیت‌های معماری قرون وسطی به وجود آمد و شکل کلیساها و قلعه‌ها و به نوعی تمام اروپا را تغییر داد. تا قبل از این دوره، معماری بیشتر جنبه‌ کاربردی داشت و بعد از آن به زیبایی توجه بیشتری شد.

هنر گوتیک در اروپای غربی و مرکزی رواج پیدا کرد و از قرن ۱۲ تا اواخر قرن ۱۶ میلادی ادامه داشت. این سبک بعد از معماری رمانسک روی کار آمد که در آن برای ساخت کلیساها از دیوارهای ضخیم، طاق‌های گرد و برج‌های بزرگ استفاده می‌کردند. اما در سبک گوتیک بیشتر بر روی ارتفاع و نورپردازی تمرکز می‌شود. از ویژگی‌های معماری سبک گوتیک استفاده از قوس‌های نوک‌تیز، پشت‌بند‌های اوج کشیده، تزیینات شبکه‌ای بسیار زیبا و ظریف است و با این‌که کلیساهای این سبک را از سنگ‌های سنگین‌وزن می‌سازند، برج‌های بلند و معماری آن‌ها این‌طور به نظر می‌رسد که گویی جاذبه‌ زمین را به سخره گرفته‌اند. همچنین معماری گوتیک به پنجره‌های شیشه‌ای رنگارنگ باشکوه خود مشهور است. این پنجره‌ها دارای طرح‌های پیچیده‌ای بود که داستان‌های کتاب مقدس و دیگر روایت‌های مذهبی را به تصویر کشیده است. شیشه‌های رنگی در این سبک به عنوان راهی برای انتقال آموزه‌های دینی به جمعیتی عمدتا بی‌سواد و همچنین ایجاد فضایی متعالی و الهام‌بخش در کلیساها بوده است.

 

سرچشمه کلمه گوتیک

کلمه گوتیک از نام قبیله‌ای در کشور آلمان به نام «گوت» گرفته شده است.

اولین بار نام گوتیک را نویسندگان ایتالیایی دوران رنسانس برای این سبک از معماری اختراع کردند. این سبک جدید معماری قرون وسطی از نظر آن‌ها تقارن هندسی نداشت و در نگاه‌شان زشت و غیر کلاسیک جلوه می‌کرد و آن‌ها این سبک را به قبایل وحشی گوت‌ها نسبت می‌دادند که امپراطوری روم و فرهنگ کلاسیک آن را در قرن پنجم نابود کردند و منظورشان از استفاده از کلمه گوتیک این بود که این ساختمان‌ها آن‌قدر زشت است که انگار گوتها آن‌ها را ساخته‌اند. نام گوتیک تا مدت‌ها لحن و مفهوم تحقیرآمیزی را تداعی می‌کرد؛ تا این‌که ارزیابی مجددی از آن در قرن ۱۹ میلادی صورت گرفت. در اصل سبک گوتیک هیچ ارتباطی با قبیله‌ گوت‌ها ندارد و در واقع زیبایی و روشنایی را به معماری وارد کرد؛ اما واژه‌ گوتیک همچنان به عنوان کلمه‌ای استاندارد در مطالعه‌ تاریخ هنر باقی مانده است.

سبک گوتیک پس از معماری در هنرهای دیگر هم بروز پیدا کرد.

گوتیک در مجسمه سازی

مجسمه‌های سبک گوتیک ارتباط تنگاتنگی با معماری این سبک داشت؛ زیرا از آن‌ها برای دکور نمای بیرونی کلیساها و سایر بناهای مذهبی استفاده می‌کردند. پیکرتراشی‌های اولیه‌ی گوتیک، تندیس‌هایی سنگی از قدیسان بودند و از آن‌ها برای زیباسازی سردر کلیساهای فرانسه و سایر کشورها کمک می‌گرفتند. مجسمه‌های این سبک همچنان شکوه و منزلت سبک‌های قبل از خود را حفظ کردند اما طی قرن ۱۲ و ۱۳ میلادی، حالتی طبیعی‌تر به خود گرفته و هر کدام صورت، جامه و ژست طبیعی مخصوص به خود را داشتند. پیکرتراشی‌های دکور کلیسای رنس، نمونه‌ی خوبی از این سبک به حساب می‌آید.

گوتیک در نقاشی

نقاشی سبک گوتیک نیز همان روند تکامل مجسمه‌سازی را پشت‌سر گذاشت و نقاشی‌های ساده و رسمی، جای خود را به نقاشی‌های طبیعی‌تر دادند. اندازه‌ تابلوهای نقاشی در قرن ۱۴ میلادی بزرگ‌تر شد و این موضوع همزمان با دوره‌ای بود که از آن‌ها برای دکور قاب تزیینی پشت محراب استفاده می‌کردند. این نقاشی‌ها معمولاً صحنه‌هایی از انجیل عهد جدید و به خصوص مصائب مسیح و مریم مقدس را به تصویر می‌کشیدند. به ظریف‌کاری، دقت بالا، خطوط منحنی و آراستگی دکور این تابلوها توجه بسیاری می‌شد و معمولاً به عنوان رنگ پس زمینه، رنگ طلایی را به قاب آن اضافه می‌کردند. همچنین نقاش‌ها به دنبال راهی برای ژرفانمایی در آثارشان بودند و این تلاش آن‌ها در نهایت به تسلط بر روی این موضوع در دوره‌ی رنسانس ایتالیا منجر شد.

 

گوتیک در ادبیات

سبک گوتیک با داستان‌های ژانر ترس راه خود را به ادبیات باز کرد.

ادبیات گوتیک در هر گوشه و کنار به دنبال ترس و وحشت است. این نوع از ادبیات از صحنه های تاریک و دلهره‌آور و روایت‌های ملودراماتیک بهره می‌گیرد و با ساختن فضاهای عجیب و غریب، پر رمز و راز و ترسناک، ما را به صندلی‌هایمان میخکوب می‌کند. رمان و داستان گوتیک معمولا در اطراف قلعه، ویرانه یا خانه‌ای متروک می‌گذرد که رازی وحشتناک در آن نهفته یا پناهگاه شخصیتی ترسناک است.

نویسندگان ادبیات گوتیک علاوه بر استفاده از موضوعات ترسناک و تاریک، از عناصر ماوراءطبیعی، احساسات عاشقانه، شخصیت‌های معروف تاریخی و روایت‌های ماجراجویانه برای تحت‌تاثیر قراردادن مخاطب استفاده می‌کنند. ادبیات گوتیک را از زیرشاخه‌های ادبیات رمانتیک می‌دانند. رمانتیک نه به معنای داستان‌هایی که درباره ی عشاق است، بلکه به معنای دوره «رمانتیسم» در ادبیات که با نام‌هایی مثل ویکتور هوگو پیوند خورده است. برخی نیز معتقدند ادبیات گوتیک پیش زمینه ای برای آغاز ادبیات رمانتیک بوده است و آنچه در قرن هجدهم در اروپا با نام ادبیات رمانتیک می‌شناسیم، به نوعی ریشه در ادبیات گوتیک داشته است.

اولین اثر ادبی که میتوان آن را در سبک گوتیک قرار داد، رمان هوراس والپول به نام «قلعه اوترانتو» در سال 1764 بود. روی جلد این کتاب پس از نام «قلعه اوترانتو» به صورت زیرنویس نوشته شد : «یک روایت گوتیک». نویسندگان بعدی این سبک در قرن 18 کلارا ریو، آن رادکلیف، ویلیام توماس بکفورد و متیو لوئیس بودند. نفوذ گوتیک تا اوایل قرن 19 ادامه یافت. شاعران و رمان‌نویسانی مانند مری شلی، چارلز ماتورین، والتر اسکات و ای. تی. ای. هافمن مکررا از نقوش گوتیک در آثار خود استفاده می‌کردند.

درون‌مایه اصلی این داستان‌ها شامل آزار و اذیت انتقام‌جویانه، زندان و قتل است. به تصویر کشیدن رویدادهای وحشتناک در داستان گوتیک اغلب به عنوان بیانی استعاری از کشمکش های روانی یا اجتماعی است. فرم یک داستان گوتیک معمولاً ناپیوسته و پیچیده است. اغلب دارای داستان‌ در داستان و تغییر راوی‌ هستند.

ویژگی های دیگر این داستان ها، صرف نظر از ارتباط با طرح اصلی، می‌تواند شامل انواع حالت شبه خواب و مرگ، زنده‌به‌گور کردن، دو گونگی، پژواک یا سکوت غیرطبیعی، کشف پیوندهای خانوادگی مبهم، نوشته‌های نامفهوم، مناظر شبانه، مکان‌های دوردست و رویاها باشد.

اوج درخشش ادبیات گوتیک را در آثار نویسنده نابغه آمریکایی یعنی ادگار آلن پو می‌بینیم. شاعر و نویسنده‌ای که آثار بی‌نظیری را در قرن 19 میلادی از خود به جای گذاشت.  ادگار آلن پو از ادبیات گوتیک برای کاوش در آسیب‌های روحی، نیروهای شر در وجود انسان و بیماری‌های روانی بهره گرفت. همه داستان‌های روانشناسانه مدرن، داستان‌هایی که امروزه درباره زامبی‌ها می‌خوانیم، داستان‌های پلیسی و حتی رمان‌های استیون کینگ، نویسنده شهیر داستان‌های ترسناک آمریکایی، همگی مدیون آلن پو هستند.

آثار معروف بعدی این سبک عبارت‌اند از: «دراکولا» اثر برام استوکر، «سوسک» اثر ریچارد مارش و «پرونده عجیب دکتر جکیل و آقای هاید» اثر رابرت لوئیس استیونسون. از دیگر نویسندگان این سبک در قرن بیستم می‌توان به دافنه دو موریر، استیون کینگ، شرلی جکسون، آن رایس، و تونی موریسون اشاره کرد.

از دیگر ویژگیهای ادبیات گوتیک عبارت‌اند از: وجود طلسم، جادو و بدشگونی، عشقهای نافرجام، وجود یک شخصیت شرور، کابوس و دختران پریشان و افسرده

داستان گوتیک اغلب بین فرهنگ فاخر و فرهنگ عامه پسند در حرکت است.

تاثیر ادبیات گوتیک در ادبیات ایران نیز در آثار نویسندگانی مانند صادق هدایت، غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری و رضا براهنی به چشم می‌خورد.

جمله «در زندگی زخم‌هايی هست كه مثل خوره در انزوا روح را آهسته می‌خورد و می‌تراشد.» در کتاب «بوف کور» اثر صادق هدایت نمونه بارز این تاثیر است.

 

گوتیک در موسیقی

سبک گوتیک در موسیقی اولین‌بار خودش را در سبک موسیقی راک نشان داد. اصطلاحا به این سبک از موسیقی «گوتیک راک» می‌گویند. این سبک از موسیقی از سبک «پست پانک» در انگلستان در دهه 70 آغاز شد.

از اولین گروه‌های موسیقی در این سبک می‌توان از باوهاوس، جوی دیویژن، کوکتو تویینز نام برد

«گوتیک راک» بعدها خود به عنوان سبکی جدا از «پست پانک» تعریف شد. «گوتیک راک» به دلیل استفاده از صدای تیره‌تر، آکوردهای مینور یا باس، ملودی‌های دراماتیک و مالیخولیایی، ترانه هایی الهام‌گیری شده از ادبیات گوتیک با مضامینی مانند غم، نیهیلیسم، رمانتیسم تاریک و تراژدی، برجسته شد. «گوتیک راک» باعث پیدایش یک خرده فرهنگ به نام «گات» هم شد که در دهه‌های 1980، 1990 و تا قرن 21 ادامه داشت.

 

گوتیک در مد

به سبک لباس پوشیدنی گفته می‌شود که توسط اعضای خرده فرهنگ گوتیک استفاده می‌شود. استایلی که به آن استایل سیاه‌پوشان مرموز اطلاق می‌شود.

تاریکی، ترس و گاهی اوقات بدن‌نمایی از ویژگی‌های این سبک است. استفاده از خصوصیات این سبک در موقعیت‌های جغرافیایی، متفاوت است ولی بیشتر عناصر به صورت مشترک می‌باشند. از طراحان مد سبک گوتیک می‌توان به جان گالیانو و الکساندر مک کویین اشاره کرد.

دیگر ویژگی‌های آن لباس‌های سراسر سیاه، کلاه‌های سیلندری یا مخروطی، پارچه‌های مخمل، تور، ساتن یا چرم، استفاده از رنگ‌های مشکی، بادمجانی، قرمز جگری و آبی تیره، هستند.

گوتیک در آرایش

 تکنیک آرایش گوتیک نیز تکنیکی بر رنگ‌پریدگی نمایشی است. بهترین روش برای آرایش گوتیک، استفاده از کرم زیرساز سفید است که صورت را به یک بوم نقاشی تبدیل می‌کند. سبک گوتیک شامل رنگ کردن مو به رنگ سیاه، موج دار کردن مو، لب های سیاه و لباس های سیاه است.

گوتیک در تئاتر

استفاده از سبک گوتیک در تئاتر شاید یکی از جالب‌ترین و کامل‌ترین استفاده‌ها از این سبک در هنر باشد زیرا به نوعی باید شامل تمامی هنرهایی که ذکر شده است، باشد.

نمایشنامه‌هایی که بر اساس سبک گوتیک در ادبیات نوشته شده است و شامل تمامی ویژگی های این نوع ادبیات است. یکی از نمونه‌های بارز آن نمایشنامه «اتاق ورونیکا» نوشته آیرا لوین است که فضای تاریک و ترسناک یک عمارت قدیمی را توصیف می‌کند.

در طراحی لباس و طراحی گریم نیز باید به تمامی ویژگی های این سبک در مد و آرایش مانند استفاده از رنگ سیاه، صورت‌های رنگ‌پریده، موهای سیاه و… توجه کرد.

طراحی صحنه نمایش های گوتیک نیز کاملا برگرفته از معماری سبک گوتیک است. سعید حسنلو، کارگردان، نویسنده و طراح صحنه تئاتر و سینما تاثیر معماری گوتیک بر روی طراحی صحنه تئاتر را این‌گونه ارزیابی کرد: معمولا در طراحی صحنه تئاتر به دلیل محدودیت فضا خیلی نمی‌شود از عناصر اصلی معماری گوتیک بهره برد. اگر شما در طراحی صحنه بخواهید نمای بیرونی یک ساختمان را نشان بدهید می‌توانید از طاق‌های نوک تیز، ستون‌های بلند و پوشش گیاهی که روی این ساختمان‌ها قرار دارد استفاده کنید که این نکته بسیار به سالن نمایش بستگی دارد و بیشتر سالن‌های نمایش برادوی این امکان را در اختیار شما می‌گذارند. اما اگر وارد طراحی داخلی بشوید چند نکته مهم را باید درنظر بگیرید. اولین نکته رنگ‌آمیزی صحنه است که باید از رنگ تاریک و تیره استفاده شود. دومین نکته استفاده از پنجره به‌عنوان منبع نورگیر صحنه است که بیشتر پنجره‌هایی قدی و بلند هستند که شیشه‌های رنگی دارند. مهم‌ترین نکته در طراحی صحنه نمایش گوتیک این است که باید فضای تاریک و ترسناک را به مخاطب منتقل کنید.

برای فضاسازی بهتر نمایش هم می‌توان از نور کم و تیز و مایل به آبی و سیاه در طراحی نور و استفاده از موسیقی «گوتیک راک» و زیر شاخه‌هایش مانند «گوتیک پاپ» و «گوتیک متال» بهره برد.

مهران کریمی، طراح نور سینما و تئاتر در رابطه با استفاده از سبک گوتیک در طراحی نور گفت: سبک گوتیک در طراحی نور مشخصه خاص و معلومی ندارد و می‌توان از نقاشی‌های این سبک در طراحی نور الهام گرفت. در اسن نوع از طراحی معمولا از نورهایی با زوایای 30 تا 45 درجه استفاده می‌شود تا سایه‌های تیز و بلندی بر روی صحنه ایجاد شود. همچنین از منبع نورهای طبیعی مثل شمع یا بازتاب نور خورشید نیز در این سبک استفاده می‌شود. باید دقت کرد که وجود سایه بر روی صورت بازیگران نیز از نکات مهم این نوع از طراحی نور است.

 

https://didhonar.ir/?p=52035

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 + 17 =