به گزارش پلاتو هنر، گرافیتی هنر و سبکی است که در میان اکثر جوانان جهان محبوبیت دارد. هنری که شاید عمر چندانی نداشته اما در هر حال کاملا با خصلت و خوی سرکش و هنجارشکن نسل جوان مطابقت دارد.
گرافیتی در اجتماع
شاید نام گرافیتی به گوش بسیاری از ما نامی ناآشنا به نظر بیاید. حتی ممکن است بعضا آن را با حرفه گرافیک اشتباه بگیریم اما حتی اگر این نام را تا به حال نشنیده باشیم، غیر ممکن است که آثار این سبک را در بیشتر در خیابان، پیادهرو، پارک و حتی فضای مجازی ندیده باشیم.
این هنر در ابتدا مثل دیگر هنرهای خیابانی هم رده خود که رسالت خود را در اعتراضهای فرهنگی و اجتماعی دیده بود، امروزه به غیر از داشتن پیشوند «هنر» در کنار اسم خود با مخالفتهایی هم همراه بوده و هست.
ریشه و گسترش
گرافیتی که نام خود را از ریشه کلمه ایتالیایی خود یعنی گرافیو یا گرافیتو، به معنای خراش و یا خط خطی کردن وام گرفته است، در بیشتر کشورها نوعی وندالیسم و یا تخریب اموال عمومی تلقی میشود. در اصل میتوان گفت جلب رضایت افراد برای ثبت اثر بر روی اموال و املاک آنها با رسالت اولیه این سبک، یعنی یک اعتراض مدنی مغایرت دارد. از همین رو برای بسیاری از افراد، گرافیتی نوعی تخطی از قانون محسوب میشود.
این آثار را در بیشتر کشورهای جهان میتوان بر روی ساختمانها، دیوارها، سطوح مختلف و حتی وسایل حمل و نقل عمومی پیدا کرد که به وسیله اسپری، قلم مو و ماژیک بر روی آنها نقش بسته است. استفاده از این ابزار برای خلق اثر عموما به دلیل از بین نرفتن و پاک نشدن راحت آثار بوده که این امر اغلب شهرداریها را مجبور به رنگ کردن مجدد سطوح میکند.
تاریخچه مختصر گرافیتی را میشود در نیمه دوم قرن بیستم و نخستین جرقههای پیدایش آن را در بین انواع رجزخوانیهای گروههای تبهکاری فیلادلفیا آمریکا خلاصه کرد. در آن زمان این گروهها برای مشخص کردن محدوده قلمرو و نفوذ خود، هشدار به گروههای رقیب و ادای احترام به اعضای کشته شده گروه، از علامتهایی بر روی دیوارها استفاده میکردند که هر گروه امضا و یا تَگهایی مختص به خود را داشت.
امروزه نیز هنرمندان گرافیتی از تگ به عنوان امضایی بر زیر آثار و در مواردی دیگر برای معرفی و نشر نام مستعار و هنری خودشان در اقصی نقاط شهر استفاده میکنند.
این هنر بعد از گروههای خلافکاری به دست هنرمندانی چون کورنبِرد و کول اِرل شکلی دیگر به خود گرفت.
در همان سالهای اولیه در عین استقبال مردم از آثار آنها، جریانهای ضد گرافیتی بسیاری نیز هم شروع به شکل گیری کرد. بعضی در آن زمان و حتی امروزه معتقد بودند که باید هنرمندان گرافیتی مجاب شوند که آثار خود را در ازای پرداخت دستمزد در اختیار دولت و مردم قرار بدهند و دیوارنگاریها تنها به صورت سفارشی بر دیوارهای شهر اجرا شود.
علت اصلی این تصمیم هزینههای سنگین پاکسازی این نقاشی از روی دیوارها و وسایل حمل و نقل شهری بود. گرچه امروزه بعضی از هنرمندان به این شیوه اجرایی نیز روی آوردهاند، اما بسیاری هنوز معتقد هستند که این قوانین و چهارچوبها مانع اصل اعتراضی این سبک هستند. از این رو میتوان گفت شکل اعتراضی این هنر و هنجارشکنی آن و مخالفت دولتها و مردم دلیل محکمی برای ناشناس ماندن هنرمندان این سبک است. فعالین این سبک معمولا از اسامی مستعار استفاده کرده و حتی بعضا مکانهای کم ترددتری را برای ثبت آثار خود انتخاب میکنند.
برای اولینبار بسیاری از گالریها در نیویورک به منظور معرفی این هنر و همچنین گشودن افقهای جدید به روی آن شروع به پذیرش آثار گرافیتی بر روی بوم کردند که هنرمندان بتوانند بدون حد و مرز و چهارچوبی آثار خود را به نمایش بگذارند.
وضعیت هنر گرافتی در زمان حال
امروزه ما برای کشف هنر خیابانی، بهعنوان یک جنبش محبوب و سرزنده هنری به خیابانهای شهر در سراسر جهان سفر میکنیم. هنر خیابانی را میتوان روی دیوار ساختمانها، پیادهروها، علائم خیابانی و حتی سطلهای زباله، از توکیو تا پاریس و نیویورک، پیدا کرد. این نوع بهویژه از هنر میتواند در قالب نقاشی، مجسمه، لباس و حتی برچسب دیده شود. جایگاه بینالمللی این هنر با حمایت وبسایتها، جوامع هنری، کتابها و مجلهها همراه است. هنر خیابانی تبدیل به بخشی از یک فرهنگ بصری جهانی شده است. امروزه، حتی موزهها و گالریهای هنری نیز اقدام به جمعآوری آثار هنرمندان خیابانی میکنند.
جدای از خوی اعتراضی این هنر، میتوان به جنبههای فرهنگسازی آن نیز اشاره کرد. به عنوان مثال بنکسی، یکی از معروفترین هنرمندان این شبک در بین مردم جهان است. آثار این هنرمندان در دیوارهای غزه باعث جلب توجه جوامع بینالملل به درگیریهای این منطقه شد. در واقع بنکسی با سفری کوتاه به این شهر و ثبت چند اثر اعتراضی و حتی مفهومی، توانست روی دیگری از جنگ را به مردم و طرفداران خود معرفی کند تا دیگر کشورها نیز با درد و رنج مردم این شهر آشنا شوند.
بیشتر بخوانید: