کهن الگوهای یونانی‌؛ مفهومی فراموش شده در بین هنرمندان

به گزارش پلاتو هنر، همواره در طول قرن‌ها کهن الگوهای یونانی‌ یکی از اصلی‌ترین منابع الهام در ادبیات، تئاتر و سینمای جهان بوده‌اند. این کهن‌الگوها که ریشه در اساطیر، باورها و فلسفه یونان باستان دارند، نه تنها به ساختارهای داستانی و شخصیت‌پردازی کمک می‌کنند، بلکه در بازتاب‌ دادن جوهره‌های انسانی، همچون عشق، خیانت، قدرت و تراژدی، نقشی محوری ایفا می‌کنند.

هر یک از عناصر تولید یک اثر نمایشی و یا سینمایی، تصور بر این دارد که تسلط و شناخت کهن الگوهای اسطوره‌ای، مختص به عنصر دیگری است، در حالی که از لحظه‌ آغازین تولید یک اثر نمایشی که نویسنده براساس ساختار رفتاری و اخلاقی کهن الگوها شروع به نگارش متن می‌کند تا لحظه‌ای که کارگردان با اصول روشمند و هرمنوتیک متن برای تفهیم به بازیگر و حتی طراحی بعدهای بصری کاراکترها را تحلیل می‌کند و حتی بازیگری که شروع به ساخت شخصیت و باورپذیری نقش می‌کند، تمام این پروسه بر اصول درست شخصیت‌پردازی استوار است.

چیستی کهن الگوهای یونانی‌

کهن‌ الگوهای یونانی از مفاهیمی سرچشمه می‌گیرند که در اساطیر و داستان‌های باستانی یونان به تصویر کشیده شده‌اند. این کهن‌ الگوها شامل شخصیت‌ها، داستان‌ها و الگوهای رفتاری‌ای هستند که در گذر زمان جایگاه خود را به عنوان نمادهای جهانی پیدا کرده‌اند. شخصیت‌هایی همچون زئوس، آپولو، مدوسا، پرومته و ادیپ به صورت نمادین بازتابی از احساسات و درگیری‌های درونی انسان هستند. این شخصیت‌ها و داستان‌هایشان به شکل‌های مختلف در ادبیات و هنرهای نمایشی تکرار می‌شوند، زیرا تجربه‌های مشترک انسانی همچون قدرت، شکست، غرور و سرنوشت را به تصویر می‌کشند.

برای دستیابی به عمق شخصیت‌های اساطیری یونان و ایجاد نمایش‌ها یا فیلم‌هایی تأثیرگذارتر، بازیگران، کارگردانان و نویسندگان می‌توانند از خصوصیات ظاهری، رفتاری و افکار این خدایان به‌عنوان منبع الهام استفاده کنند. هرکدام از این کهن‌ الگوها دارای ویژگی‌های ظاهری، رفتاری و افکاری خاصی هستند که آن‌ها را از دیگران متمایز می‌کند. به طوری کلی در داستان‌های اساطیری ما با 15 کهن الگو اصلی مواجه هستیم:

زئوس (Zeus)

زئوس به‌عنوان پادشاه خدایان در اساطیر یونان، به‌طور معمول به‌صورت مردی بلندقد، قوی‌هیکل با ریش و چشمانی نافذ و نگاهی مقتدر تصویر می‌شود. او اغلب با تاج یا عصای سلطنتی و همچنین با نماد رعد و برق همراه است. زئوس نماد اقتدار، قانون و عدالت است. او به‌عنوان حکمران خدایان، همه را تحت فرمان خود دارد و توانایی کنترل طبیعت و تقدیر انسان‌ها را داراست. با این حال، او رفتارهای انسانی مانند حسادت، خشم و حتی خیانت دارد و این نشان‌دهنده پیچیدگی شخصیتی اوست.

زئوس به فکر حفظ نظم و کنترل جهان است، اما در عین حال، از اعمال اراده شخصی‌اش برای رسیدن به خواسته‌هایش نیز بهره می‌برد. او به عنوان نماینده عدالت، اما گاهی بی‌رحمانه و خودخواهانه عمل می‌کند. افراد با کهن‌ الگوی زئوس به عنوان رهبرهای طبیعی شناخته می‌شوند. آن‌ها معمولا تلاش می‌کنند بر دیگران مسلط شوند و قدرت خود را حفظ کنند. هرچند که ممکن است مهربان و محافظ باشند و در تصمیماتش گاهی به خاطر عواطف شخصی دچار لغزش شوند، اما اغلب به فکر حفظ اقتدار و کنترل اوضاع هستند.

آن‌ها در جامعه نقش رهبری را دارند و تصمیم‌گیرنده‌های اصلی هستند. به طوری که حتی دیگر افراد به طور ناخودآگاه فرمانبردار دستورات آن‌ها هستند. آن‌ها ممکن است به دلیل تمرکز بر قدرت دچار خودخواهی نیز شوند. بازیگران می‌توانند با تحلیل زئوس به نقش‌هایی برسند که تضاد بین قدرت و ضعف‌های انسانی را نشان می‌دهند. در فیلم‌هایی مثل «پدرخوانده» (1972) شخصیت‌ها به درستی و با درک بالایی از کهن الگوهای اسطوره‌ای پردازش شده‌اند. برای مثال مارلون براندو در نقش «دون ویتو کورلئونه» در طرز رفتار و گفتار، بازتاب دهنده مشخصی از الهه زئوس است. او با تمرکز بر همراهی و توجه خانواده در پیشبرد اهداف خود و همچنین استفاده از مهره‌های زیردست خود، شخصیت زئوس را به خوبی نشان می‌دهد.

کهن الگوهای یونانی‌

آتنا (Athena)

آتنا به‌عنوان الهه خرد و جنگ، اغلب به‌صورت زنی قوی‌، زیبا و متین با لباس رزم و سپر، نیزه و کلاه‌خود به تصویر کشیده می‌شود و نماد جغد نیز نشان خردمندی اوست. آتنا به‌عنوان نماینده عقل، منطق و عدالت، در جنگ‌ها شرکت می‌کند اما بیشتر تمایل به دیپلماسی و استراتژی دارد تا خشونت. او همیشه در پی راه‌حل‌های هوشمندانه برای حل مشکلات است و از جنگ‌های بیهوده دوری می‌کند، به قدرت استدلال و تحلیل عمیق اعتقاد دارد و همواره در پی تصمیم‌گیری‌های عادلانه و منصفانه است. او در پی مسیر زندگی خود به الهام‌بخش و راهنمای انسان‌ها در تصمیم‌گیری‌های حیاتی بدل می‌شود.

او از جنگ به عنوان آخرین راه استفاده می‌کند. این افراد در ارتباطات خود به استدلال و تحلیل تکیه می‌کنند و اغلب به عنوان مشاورانی قابل اعتماد شناخته می‌شوند. معمولا به دنبال راه‌حل‌های عاقلانه هستند و از احساسات فاصله می‌گیرند. آن‌ها به اجرای قوانین و حفظ نظم علاقه دارند و عمدتا به حل منازعات از طریق مذاکره می‌پردازند. الیزابت تیلور در فیلم «کلئوپاترا» (1963) به عنوان یک ملکه باهوش و دیپلمات، نشان‌دهنده قدرت سیاسی، خرد و رهبری است. او با بهره از استراتژی‌های خود توانسته است بر قدرت‌های بزرگ آن زمان تأثیر بگذارد.

کهن الگوهای یونانی‌

آپولو (Apollo)

آپولو، خدای موسیقی، هنر و پیشگویی به‌عنوان مردی جوان، زیبا و با موهای طلایی، اغلب با ساز لیرا (چنگ) و همچنین با کمان و تیر تصویر می‌شود. آپولو نماد هماهنگی و تعادل است. او محافظ هنر و علم و نماینده نظم و هماهنگی کیهانی است. رفتارهای او آرام و ملایم است، اما گاهی اوقات خشمگین می‌شود و به عنوان تیراندازی ماهر از تیرهای خود استفاده می‌کند. آپولو به زیبایی و هماهنگی در جهان اعتقاد دارد و هنر و دانش را به عنوان ابزارهایی برای رسیدن به این اهداف می‌بیند. او همچنین به درک عمیق از سرنوشت و آینده علاقه‌مند است و از قدرت پیشگویی خود برای کمک به انسان‌ها استفاده می‌کند.

این افراد آرام، منظم و هنردوست هستند و ارتباطاتشان مبتنی بر هماهنگی و نظم است. آن‌ها از احساسات افراطی دوری می‌کنند و به دنبال رابطه‌های منطقی و روشنفکرانه هستند. در جامعه، آپولویی‌ها به عنوان نمادهای هنر، فرهنگ و روشنفکری شناخته می‌شوند. آن‌ها در حوزه‌های علمی و هنری نقش برجسته‌ای دارند و سعی می‌کنند تمدن و فرهنگ را پیشرفت دهند. عموما افرادی که شغل کارمندی و اداری دارند و کارهای روزمره خود را با نظم مشخصی انجام می‌دهند، نمادی از آپولو تجسم می‌شوند. لئوناردو دیکاپریو در نقش جی. گتسبی فیلم «گتسبی بزرگ» (2013) با ویژگی‌های آپولویی‌اش، به عنوان یک مرد با آرمان‌ها و رویاهای بزرگ، در تلاش برای تحقق رویاهایش و جلب توجه و محبت است.

کهن الگوهای یونانی‌

آفرودیت (Aphrodite)

آفرودیت، الهه عشق و زیبایی، به عنوان زنی بسیار زیبا، با موهای بلند و چهره‌ای جذاب تصویر می‌شود. او نماد زیبایی زنانه است و اغلب با گل‌ها و صدف‌های دریایی همراه است. آفرودیت نماینده عشق، لذت و شور است. او اغلب موجب وقوع عشق و دلدادگی میان انسان‌ها و خدایان می‌شود. اما در عین حال، او باعث می‌شود افراد به خاطر عشق کورکورانه عمل کنند و تصمیماتی بگیرند که پیامدهای پیچیده‌ای دارد. آفرودیت به عشق و تمایلات احساسی و جسمانی عمیقا معتقد است. او ارزش‌های زیبایی و جذابیت جسمانی را ستایش می‌کند و از قدرت عشق برای تغییر سرنوشت‌ها و تصمیم‌گیری‌ها استفاده می‌کند.

افراد با کهن‌الگوی آفرودیت بسیار جذاب و اغواگر هستند. آن‌ها تمایل به برقراری روابط عاشقانه دارند و از لذت‌ها و زیبایی‌های زندگی لذت می‌برند و در جامعه به عنوان نماد عشق، زیبایی و هنر شناخته می‌شوند. آن‌ها در روابط اجتماعی بسیار موفق هستند و به پرورش خلاقیت و حس هنری دیگران کمک می‌کنند. آفرودیت قدرت جذب و جاذبه فردی را می‌ستاید. از او برای خلق شخصیت‌هایی با خوی اغواگر و پرشورانه استفاده می‌شود. شخصیت «رُز» با بازی کیت وینسلت در فیلم «تایتانیک» (1997) به عنوان نمادی از عشق و جذابیت، درگیر یک رابطه عاشقانه در دنیای کلاسیک است.

کهن الگوهای یونانی‌

هرا (Hera)

هرا، الهه ازدواج و همسر زئوس، به‌عنوان زنی سلطنتی و باشکوه با لباس‌های مجلل و تاج بر سر تصویر می‌شود. او نماد شکوه و عظمت زنانه است. هرا به عنوان نماد وفاداری در ازدواج شناخته می‌شود، اما در عین حال، به خاطر خیانت‌های زئوس بسیار حسود و خشمگین است. او اغلب برای مجازات معشوقه‌های زئوس و فرزندان غیرقانونی‌اش نقشه می‌کشد. هرا به حفظ پیمان‌های ازدواج و وفاداری شدید اعتقاد دارد. او به شدت به اصول و ارزش‌های خانواده پایبند است و هرگونه تهدید علیه ازدواج و خانواده را تحمل نمی‌کند. افکار او بر اساس احساساتش درباره خیانت و انتقام هدایت می‌شود.

افراد با کهن الگوهای هرا بسیار وفادار به شریک زندگی خود هستند و از خانواده و نزدیکان خود محافظت می‌کنند. آن‌ها گاهی به ویژه در مواجهه با خیانت یا تهدید به از دست دادن کنترل در روابط حسود و رقابتی می‌شوند. آن‌ها در جامعه بر حفظ ارزش‌های خانوادگی و سنتی تاکید دارند و در پی تثبیت نقش زن و همسر در روابط زناشویی هستند. در جامعه عموما مادران سنت‌گرا و بعضا افراطی که سعی بر کنترل اعضای خانواده با بهره از خط قرمزهای خود دارند نمادی از این کهن الگو معرفی می‌شوند. شخصیت «فریدا کالو» با بازی سالما هایک در فیلم «فریدا» (2002) نشان‌دهنده قدرت و وفاداری در روابط عاشقانه و چالش‌های زناشویی‌اش است.

کهن الگوهای یونانی‌

پوزئیدون (Poseidon)

این افراد معمولا احساسی، ناپایدار و گاهی خشن هستند. آن‌ها ممکن است در مواجهه با اختلافات به شدت واکنش نشان دهند و به سرعت از خشم به صلح برسند و کنترل احساساتشان بسیار دشوار است. در جامعه به عنوان افرادی قوی و غیرقابل پیش‌بینی شناخته می‌شوند. آن‌ها در بحران‌های اجتماعی نقش بزرگی دارند اما ممکن است رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی داشته باشند که جوامع را درگیر کنند. در تصاویر اساطیری پوزئیدون مردی قوی‌هیکل با موهای بلند و مجعد، اغلب با نیزه سه‌شاخه به تصویر درآمده.

او به عنوان خدای دریا، نمادی از نیروی بی‌رحم طبیعت است. گاهی مهربان و همدل، اما بیشتر به‌عنوان خدایی خشمگین و انتقام‌جو شناخته می‌شود، به گونه‌ای که می‌توانند از یک موضوع کوچک تا سالیان از کسی کینه به دل بگیرد و حتی این کینه را به نسل بعد از خود نیز انتقال دهد. بازیگران با تاکید بر عناصر وحشی و متغیر درونی پوزئیدون، می‌توانند نقش‌هایی خلق کنند که احساسات شدید و تغییرپذیری دارند. واکین فینیکس در نقش «تئودور» در فیلم «او» (2013) شخصیتی حساس و خیال‌پرداز را ایفا می‌کند که در دنیای مدرن و تکنولوژیک احساس تنهایی و سردرگمی می‌کند. او به شدت به روابط انسانی اهمیت می‌دهد و در جستجوی عشق و ارتباطات عمیق است.

کهن الگوهای یونانی‌

دمتر (Demeter)

افراد با کهن‌الگوی دمتر حمایتگر و مراقب هستند. آن‌ها مانند مادران، به دیگران کمک می‌کنند و همواره به نیازهای دیگران اولویت می‌دهند. همچنین، در روابط نزدیک به فداکاری تمایل دارند. در جامعه به عنوان افرادی مهربان و حامی شناخته می‌شوند و بر اهمیت رفاه عمومی، کشاورزی و طبیعت تأکید دارند و نقش‌های تربیتی و مراقبتی را به‌خوبی ایفا می‌کنند.

دمتر نماینده مادرانگی و ارتباط با زمین و طبیعت است. او به رابطه عمیق بین مادر و فرزند و نیز چرخه‌های طبیعت باور دارد. بازیگران معمولا از این کهن‌الگو برای به تصویر کشیدن احساسات مادرانه و درد عمیق از دست دادن استفاده می‌کنند. جنیفر لارنس در فیلم «مادر» (2017)، نمادی از طبیعت و باروری را ایفا می‌کند. او خانه‌ای که می‌سازد و از آن مراقبت می‌کند را به مثابه زمین و طبیعت می‌بیند. تخریب تدریجی آن و عدم توجه به خواسته‌های او توسط انسان‌ها، به تخریب زمین و طبیعت توسط انسان‌ها شباهت دارد. این شخصیت، مادر زمین یا «مادر طبیعت» را بازنمایی می‌کند.

کهن الگوهای یونانی‌

آرس (Ares)

افراد با کهن‌الگوی آرس اغلب پرخاشگر، جنگجو و بی‌رحم هستند. آن‌ها در ارتباطات خود به خشونت یا درگیری تمایل دارند و به راحتی تحت تأثیر احساسات خود قرار می‌گیرند. در جامعه معمولا به عنوان نیروهای بی‌نظم و پرتنش شناخته می‌شوند. آن‌ها تمایل به ایجاد تغییر از طریق قدرت و جنگ دارند و اغلب باعث تفرقه یا تنش اجتماعی می‌شوند. او از خشونت و نبرد لذت می‌برد و به‌ندرت به دیپلماسی فکر می‌کند. او نماد تمام جنبه‌های منفی جنگ است اما در عین حال افرادی وفادار و فرمانبردار هستند. بازیگران می‌توانند از او برای به تصویر کشیدن شخصیت‌های خشن و بی‌رحم استفاده کنند.

برد پیت در نقش آکیلیس در فیلم «تروآ» (2004) به طور کامل تجسم آرس است. او با حضور فیزیکی چشمگیر، قدرت و مهارت جنگجویانه و حتی در لحظات سکوت، یک جنگجوی مطلق را به تصویر می‌کشد. او به نوعی تجسم بی‌رحمی و نیروی بی‌امان جنگ است. حرکات سریع، ضربات محکم، و نگاه‌های سرد و خشمگین او، تصویری از خدای جنگ را به نمایش می‌گذارند.

کهن الگوهای یونانی‌

آرتمیس (Artemis)

افرادی با کهن‌ الگوی آرتمیس به استقلال و خودمختاری علاقه دارند و تمایل دارند از روابط وابسته اجتناب کنند. آن‌ها به طبیعت و آزادی خود اهمیت می‌دهند و در ارتباطات خود از محدودیت‌ها بیزارند. در جامعه به عنوان افرادی مستقل و پیشرو در حوزه‌های محیط‌زیست و حقوق و استقلال زنان شناخته می‌شوند. آن‌ها اغلب از آزادی و برابری دفاع می‌کنند و افرادی جسور در بیان احساسات و عقاید خود هستند.

آرتمیس به طبیعت وحشی و آزادی مطلق اعتقاد دارد. او می‌تواند منبع الهام شخصیت‌هایی باشد که مستقل و آزاد هستند و به‌دنبال حفظ حقوق خود می‌باشند. شخصیت «فیوریوسا» در فیلم «مد مکس: جاده خشم» (2015) که توسط چارلیز ترون به تصویر کشیده شده بازتاب‌ دهنده آرتمیس است. او زنی مستقل، قدرتمند و جنگجو است که در دنیای خشونت‌بار و بی‌رحم فیلم، برای نجات دیگران و رسیدن به آزادی می‌جنگد. حرکات سریع، دقت در نبرد و تسلط بر مهارت‌های فیزیکی از جمله مواردی هستند که بازی ترون را شبیه به آرتمیس می‌کند. «فیوریوسا» همچنین در ارتباط با ماشین‌های سنگین و ابزارهای جنگی مهارتی فوق‌العاده دارد که به نوعی یادآور مهارت آرتمیس در شکار و تسلط بر حیوانات وحشی است.

کهن الگوهای

هفائستوس (Hephaestus)

این افراد معمولا کم‌ حرف، خلاق و صبور هستند. آن‌ها با تمرکز بر کارهای فنی و خلاقانه، از روابط اجتماعی دوری می‌کنند و ارتباط‌شان عمیق اما محدود است. در جامعه به عنوان صنعتگران و هنرمندان خلاق مطرح می‌شوند و اغلب به شکوفایی تکنولوژی و هنر کمک می‌کنند و نقش‌های پشت‌صحنه را ترجیح می‌دهند.

هفائستوس نماینده قشر کارگران، صنعتگران، آهنگران و هنرمندان است. در اساطیر یونان، او به‌ عنوان خدای آتش، فلزکاری و صنعت معرف کسانی است که با کارهای دستی و هنری سروکار دارند و با مهارت و سخت‌کوشی، ابزار و اشیای باارزش تولید می‌کنند. هفائستوس همچنین نماد افرادی است که ممکن است نقص‌های جسمی یا چالش‌های شخصی داشته باشند اما با توانایی، استعداد و تلاش از این محدودیت‌ها عبور کرده و به خلق آثار خارق‌العاده می‌پردازند.

واکین فینیکس در فیلم «جوکر» (2019) مردی را بازی می‌کند که به دلیل مشکلات جسمی و روانی از جامعه طرد شده است. او در نهایت از خلاقیت و هنر خود برای بیان اعتراض و ایجاد تغییر استفاده می‌کند. مانند هفائستوس، شخصیت جوکر نیز با نقص‌های جسمی و روانی درگیر است، اما به جای تسلیم شدن، از این نقاط ضعف به عنوان منبع قدرت خود استفاده می‌کند.

کهن الگوهای یونانی‌

هرمس (Hermes)

این افراد چابک، اجتماعی و زیرک هستند و به راحتی با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند. آن‌ها در گفت‌وگو و مذاکره مهارت دارند و به راحتی در مواقع بحران راه‌حل‌هایی پیدا می‌کنند. در جامعه به عنوان میانجی‌ها و پیام‌آوران شناخته می‌شوند. آن‌ها معمولا در تجارت، سفر و ارتباطات برجسته هستند و به حل مسائل پیچیده اجتماعی کمک می‌کنند.

این قشر در جوامع امروزی شامل تاجران، مسافران، پیک‌ها، رسانه‌ها، روزنامه‌نگاران، نویسندگان، مذاکره‌کنندگان و حتی بازاریابان است؛ کسانی که در انتقال پیام، مدیریت ارتباطات و تسهیل مبادلات و تجارت نقشی کلیدی دارند. هرمس همچنین نماینده کسانی است که در محیط‌های پیچیده و پویا با هوشمندی و سرعت عمل می‌کنند.

شخصیت «جردن بلفورت» با بازی لئوناردو دی‌کاپریو در فیلم «گرگ وال‌استریت» (2013)، شخصیتی است که نمایانگر جنبه تاجری و مذاکره‌گر هرمس است. بلفورت با هوشمندی و زبان‌بازی، معاملات بزرگ را هدایت می‌کند و از ارتباطات و توانایی در متقاعدسازی دیگران برای پیشبرد اهداف مالی خود استفاده می‌کند.

کهن الگوهای یونانی‌

هستیا (Hestia)

این افراد آرام، صبور و مهربان هستند. آن‌ها معمولا به دنبال حفظ صلح و آرامش در روابط خانوادگی و اجتماعی‌اند و از درگیری‌ها دوری می‌کنند. در جامعه به عنوان نمادهای خانه و خانواده مطرح هستند. آن‌ها بر اهمیت خانه، خانواده و زندگی اجتماعی آرام تاکید دارند و اغلب به عنوان افرادی محافظ و ثابت‌شده در جامعه شناخته می‌شوند.

این قشر در جوامع امروزی شامل خانه‌داران، آشپزها، پرستاران خانگی و افرادی که به ایجاد و حفظ محیط‌های امن و پایدار در خانواده و جامعه می‌پردازند می‌شود. هستیا همچنین نماد افرادی است که در پس‌زمینه فعالیت می‌کنند تا خانواده و اجتماع به شکلی آرام و هماهنگ پیش برود، بدون آن که به دنبال شهرت یا نمایش خود باشند.

لورا درن در نقش «مارگارت مارچ» فیلم «زنان کوچک» (2019) و سوزان ساراندون (در نسخه 1994)، مادر خانواده‌ای است که همه تلاش خود را می‌کند تا با فداکاری و عشق خانواده خود را در دوران سختی حفظ کند. او مانند هستیا، مظهر همبستگی خانوادگی، امنیت و آرامش است و خانه‌ای گرم و مهربان برای دخترانش فراهم می‌کند.

کهن الگوهای یونانی‌

دیونوسوس (Dionysus)

این افراد معمولا به زندگی سرشار از لذت و شادی اهمیت می‌دهند. آن‌ها به جشن و سرور علاقه دارند و در ارتباطاتشان به دنبال رهایی از محدودیت‌های اجتماعی و تجربه‌های احساسی عمیق هستند. در جامعه به عنوان افرادی خلاق و بی‌پروا شناخته می‌شوند که به دنبال شکستن مرزهای اجتماعی و ایجاد تغییرات فرهنگی هستند.

دیونوسوس در اساطیر یونان خدای شراب، جشن‌ها، باروری و تئاتر است. او با همه اقشار جامعه ارتباط داشت: طبقات فرودست مثل کشاورزان به دلیل ارتباط با طبیعت و شراب او را می‌پرستیدند. هنرمندان و روشنفکران به دلیل ارتباطش با تئاتر و خلاقیت از او الهام می‌گرفتند و زنان، جزو پیروان پرشوری در جشن‌ها و آیین‌های دیونوسوس بودند. او نماد شوریدگی، آزادی و خلاقیت در میان مردم بود. بازیگران می‌توانند از این کهن‌الگو برای خلق شخصیت‌هایی استفاده کنند که به دنبال فرار از محدودیت‌ها هستند، با جنون و لذت زندگی می‌کنند و احساسات شدیدی را تجربه می‌کنند.

شخصیت «جک اسپارو» با بازی جانی دپ در سری فیلم‌های «دزدان دریایی کارائیب» با تمایل به زندگی آزادانه و بی‌قید و بند، همراه با عشق به ماجراجویی و شکستن قوانین، نمادی از دیونوسوس در دنیای مدرن سینماست. او همواره بین هرج و مرج و نظم حرکت می‌کند و از زندگی پرلذت و بدون محدودیت لذت می‌برد.

کهن الگوهای یونانی‌

هادس (Hades)

افرادی با کهن‌الگوی هادس معمولا درونگرا و جدی هستند. آن‌ها به دنبال ارتباطات عمیق و معنادار می‌گردند و از روابط سطحی پرهیز می‌کنند. در جامعه به عنوان افرادی مرموز و قدرتمند شناخته می‌شوند که با جنبه‌های تاریک زندگی و مرگ درگیر هستند. آن‌ها در مسائل عمیق و فلسفی تأثیرگذار هستند. هادس در جامعه امروزی نماد کسانی است که با مرگ و دنیای تاریک سروکار دارند، مثل کارکنان بخش خاکسپاری، پزشکی قانونی و روانشناسانی که با مسائل عمیق روانی مثل افسردگی و ترس از مرگ درگیرند.

دنیل دی لوئیس در نقش «بیل کاتینگ» در فیلم «دارودسته‌های نیویورکی» (2002)، به عنوان رهبر گنگی خشن و بی‌رحم، قدرت و کنترل بر زندگی دیگران را به تصویر می‌کشد. بازی او نماد دنیای زیرین و حکمرانی بر مرگ و زندگی است.

پرسفون (Persephone)

این افراد اغلب دوگانگی بین استقلال و وابستگی را تجربه می‌کنند. آن‌ها به دیگران نزدیک می‌شوند، اما همزمان از حفظ استقلال خود نیز اطمینان حاصل می‌کنند. این افراد در رابطه‌های احساسی نقشی وابسته را ایفا می‌کنند و خیانت و فرار احساسی جزو گزینه‌های آخر آن‌ها برای اتمام یک رابطه است، به گونه‌ای که انگار از بی‌پناهی و طردشدگی واهمه دارند. در جامعه به عنوان افرادی که توانایی تغییر و تحول دارند نیز شناخته می‌شوند. آن‌ها اغلب نقش واسطه بین دو دنیای متفاوت را ایفا می‌کنند.

پرسفون در جامعه امروز نماد افرادی است که با چالش‌ها و تغییرات زندگی دست و پنجه نرم می‌کنند. او به‌ویژه برای زنان و مادران نمایانگر مسئولیت‌ها و تغییرات زندگی است. همچنین پرسفون می‌تواند به محققان و هنرمندان اشاره داشته باشد که در جستجوی الهام و خلاقیت هستند. به‌عنوان الهه طبیعت، او همچنین به حامیان محیط زیست و کسانی که برای حفاظت از زمین تلاش می‌کنند، مرتبط است. در این معنا، پرسفون به عنوان نمادی از قدرت، امید و پذیرش در برابر دگرگونی‌ها مطرح می‌شود. بازیگران و کارگردانان می‌توانند از او برای ایجاد شخصیت‌هایی با دوگانگی عمیق و تعارضات درونی بهره بگیرند.

شخصیت «لوسی» با بازی ناتالی پورتمن در فیلم «قوی سیاه» (2010)، به عنوان یک رقاص باله که در تلاش برای رسیدن به کمال و همزمان مواجهه با جنبه‌های تاریک زندگی‌اش است، نمایانگر دگرگونی و دوگانگی است که با پرسفون ارتباط دارد.

نقش کهن الگوهای یونانی‌ در تولید آثار نمایشی

تاثیر کهن الگوهای یونانی‌ بر آثار نمایشی بسیار عمیق است، به‌خصوص در ژانرهای تراژدی و درام. یونانیان با ابداع قالب تراژدی و استفاده از داستان‌های اساطیری، توانستند مفاهیمی همچون سرنوشت، گناه و رستگاری را به صورت ساختاریافته در آثار نمایشی ارائه دهند. نمایش‌نامه‌نویسان بزرگی مانند سوفوکل، اوریپید و آیسخولوس از کهن‌الگوهای یونانی برای خلق قهرمانانی استفاده کردند که با نیروی سرنوشت و خدایان در تقابل بودند. این تقابل‌های درونی و بیرونی همچنان در نمایش‌های امروزی نیز دیده می‌شود.

تأثیر کهن الگوهای یونانی‌ بر نویسندگان

برای نویسندگان، کهن الگوهای یونانی‌ نه تنها منابع الهام‌بخش داستانی هستند، بلکه ابزاری برای بازنمایی تجربه‌های انسانی نیز به‌شمار می‌روند. بسیاری از نویسندگان مدرن مانند جیمز جویس و تنسی ویلیامز با الهام از اسطوره‌های یونانی، آثاری خلق کرده‌اند که عمق روانشناختی و فلسفی بالایی دارند. ساختار داستانی «ادیپ شهریار»، با مضمون مواجهه انسان با سرنوشت اجتناب‌ناپذیرش، بارها در داستان‌های معاصر بازآفرینی شده است. نویسندگان از این کهن‌الگوها برای بررسی مفاهیمی همچون تراژدی انسانی و پیچیدگی‌های روانی شخصیت‌ها بهره می‌برند.

تأثیر کهن الگوهای یونانی‌ بر کارگردانان

کارگردانان نیز به شدت تحت تأثیر کهن الگوهای یونانی‌ قرار گرفته‌اند. بسیاری از کارگردانان، به‌ویژه در سینما و تئاتر، از الگوهای ساختاری یونانی استفاده می‌کنند تا به‌طور موثر داستان‌هایی از درگیری‌های انسانی را روایت کنند. برای مثال، اورسن ولز در فیلم‌هایش از مفهوم «قهرمان تراژیک» استفاده می‌کند که منبع الهام آن، اساطیر یونانی است. قهرمانان ولز مانند «چارلز فاستر کین» در «همشهری کین» بازتابی از قهرمانان یونانی هستند که به دلیل سرنوشت یا غرور، سقوط می‌کنند.

از سوی دیگر، کارگردانانی همچون آلفرد هیچکاک نیز از کهن‌الگوهای یونانی برای خلق تعلیق و اضطراب استفاده کرده‌اند. داستان‌هایی که در آن قهرمانان با نیروهای بزرگ‌تر از خود، نظیر جامعه یا طبیعت، مواجه می‌شوند، از ویژگی‌های برجسته‌ کارهای اوست. کوئنتین تارانتینو و مارتین اسکورسیزی نیز با استفاده از مفاهیم مربوط به قدرت، انتقام و فروپاشی روانی قهرمانان، پیوندهای مستقیمی با این الگوها برقرار کرده‌اند.

تأثیر بر بازیگران

برای بازیگران، کهن الگوهای یونانی‌ منبعی غنی برای کاوش در پیچیدگی‌های روانشناختی شخصیت‌ها هستند. شخصیت‌های یونانی معمولا به شدت درگیر درونی‌ترین احساسات و مبارزات انسانی هستند؛ از جمله غرور، خشم، عشق و گناه. این احساسات عمیق، بازیگران را قادر می‌سازد تا شخصیت‌های چندوجهی و متناقضی را روی صحنه تئاتر و پرده سینما خلق کنند.

بازیگرانی که با نقش‌هایی همچون «هملت» یا «مکبث» روبرو می‌شوند، ناخودآگاه تحت تاثیر شخصیت‌های تراژیک یونانی قرار می‌گیرند. بازیگرانی مانند آنتونی هاپکینز یا مارلون براندو با الهام از کهن الگوهای یونانی‌ توانسته‌اند شخصیت‌های پیچیده و چندلایه‌ای را که درگیر درونی‌ترین تناقضات خود هستند به تصویر بکشند.

کهن الگوهای یونانی‌ به عنوان یکی از منابع اصلی الهام در ادبیات، تئاتر و سینما همچنان نقش خود را به‌عنوان بازتابی از تجربه‌های انسانی حفظ کرده‌ است. نویسندگان، کارگردانان و بازیگران با استفاده از کهن الگوهای یونانی‌ توانسته‌اند آثار هنری خلق کنند که به عمق روانی و فلسفی زندگی انسان نزدیک شوند. بازشناسی و درک این کهن‌ الگوها به هنرمندان کمک می‌کند تا نه تنها به مفاهیم جهانی بپردازند، بلکه آثار خود را با لایه‌های بیشتری از معنا و احساس غنی سازند. افرادی که بر اساس کهن الگوهای یونانی‌ رفتار می‌کنند، نه تنها ویژگی‌های شخصیتی خاصی دارند، بلکه طرز تعاملشان با دیگر انسان‌ها و جوامع نیز به شدت تحت تأثیر همان کهن‌الگوها قرار دارد.

بیشتر بخوانید:

هنر نامرئی تئاتر؛ بررسی تأثیر طراحی صدا بر تجربه تماشاگر

https://didhonar.ir/?p=67905