به گزارش پلاتوهنر، ژاک-لویی داوید، نقاش بزرگ فرانسوی، در ۳۰ اوت ۱۷۴۸ در پاریس به دنیا آمد. خانواده او از طبقهٔ متوسط بودند و پدرش زمانی که داوید تنها ۹ سال داشت، در یک دوئل کشته شد. پس از آن، داوید تحت سرپرستی عموی خود قرار گرفت. عموی داوید یک معمار ماهر بود و او از کودکی همیشه در کنار عمویش در کارهای معماری کمک رسانش بود. همین امر باعث شد تا ما در اثاری همچون «سوگند هوراتیها» شاهد یک معماری زیبا در پسزمینه نقاشی نیز باشیم.
«سوگند هوراتیها» (Le Serment des Horaces)

اولین اثر ژاک-لویی داوید است که در سال ۱۷۸۴ میلادی به سفارش دولت بعد از ارائه یک اتود از این نقاشی درست یک سال قبل از خلق این اثر آن را آفرید. این نقاشی در موزه لوور پاریس نگهداری میشود و به عنوان نمادی از میهنپرستی و فداکاری شناخته میشود.

توصیف نقاشی
این اثر صحنهای از افسانههای روم باستان را به تصویر میکشد که در آن سه برادر از خانواده هوراتیوس در حال ادای سوگند برای دفاع از شهر خود در برابر سه برادر از خانواده کوریاتیوس از شهر آلبا لونگا هستند. نبردی میان این دو شهر آغاز شد و به سبب آن که خون ریزی و داغدار شدن مردم بیگناه هرچه کمتر باشد سه جنگجو از هر شهر در میدان نبرد آماده شوند تا سرنوشت نبرد را رقم زنند.
در مرکز نقاشی، پدر خانواده هوراتیوس با سه شمشیر در دست، در حالی که پسرانش دستهای خود را به نشانه سوگند به سمت او دراز کردهاند، دیده میشود. در سمت راست نقاشی، زنان خانواده با حالتی اندوهگین نشستهاند که نشاندهنده آگاهی آنها از پیامدهای احتمالی این نبرد است.
این واقعه بیانگر یک اراده ملی برای دفاع از کشور است. از سه فرزند این خانواده فقط یکی از آنها زنده میماند و به تنهایی سه جنگجوی حریف را یک به یک شکست میدهد و پیروز به خانه باز میگردد.
تحلیل اثر
این نقاشی با استفاده از خطوط قوی و ترکیببندی متقارن، احساسات میهنپرستی و فداکاری را بهخوبی منتقل میکند. تقابل بین حالت قاطع و مصمم مردان و حالت اندوهگین زنان، تضاد بین وظیفه و احساسات شخصی را نشان میدهد. همچنین، استفاده از نور و سایه به عمقبخشی صحنه کمک کرده و توجه بیننده را به مرکزیت سوگند معطوف میکند. به نقاشی که نگاه کنید متوجه میشوید که دو سوم این نقاشی ۱۲ متری را مردان و یک سوم آن را زنان دارند.
دلیل معروفیت
«سوگند هوراتیها» بهعنوان یکی از برجستهترین نمونههای نقاشی نئوکلاسیک، ارزشهای میهنپرستی، فداکاری و وظیفهشناسی را به تصویر میکشد. این اثر در زمان خود تأثیر زیادی بر جامعه فرانسه داشت و به عنوان نمادی از انقلاب فرانسه مورد توجه قرار گرفت.
از انقلاب فرانسه میشود به عنوان خونینترین انقلاب اروپا بخاطر اعدامهای بیپایان مخالفین از آن یاد کرد. یکی از عوامل این اعدامها فردی به نام ژان پل مارا بود، این نام ما را به یکی از آثار ژاک-لویی داوید هدایت میکند.
«مرگ مارا» (La Mort de Marat)

لکه ننگی بر پیشانی ژاک-لویی داوید، در سال ۱۷۹۳ میلادی خلق شد. این نقاشی به عنوان یکی از ماندگارترین تصاویر انقلاب کبیر فرانسه شناخته میشود.
توصیف نقاشی
این اثر، صحنه قتل ژان پل مارا، یکی از رهبران انقلاب فرانسه و نویسنده روزنامه تندروی «دوستدار مردم»، را به تصویر میکشد. مارا مردی که جمله معروفاش «پانصد، ششصد سر بریده آزادی، آرامش و سعادت شما را تضمین خواهد کرد» بود! او از چپیهای انقلاب فرانسه بود و همواره به دنبال رسوا کردن مخالفین و منافقین بود و از بالا و پایین شدن تیغه گیوتین لذت میبرد.
به دلیل بیماری پوستی مزمن، بیشتر وقت خود را در وان حمام میگذراند. بیماری که قبل از انقلاب به دلیل خزیدن در فاضلابهای فرانسه برای فرار از دست حکومت شدیدتر شده بود. در این نقاشی، او در حالی که در وان حمام نشسته و سرش به سمت چپ خم شده، به تصویر کشیده شده است. یک دستش افتاده و در دست دیگرش کاغذی دیده میشود که روی آن نوشته شده: «به مارا، از ماری آن شارلوت کوردی، ۱۳ ژوئیه ۱۷۹۳». این یادداشت نشان دهنده هویت قاتل او، شارلوت کوردی، است که با انگیزه سیاسی او را به قتل رساند.
تحلیل اثر
داوید در این نقاشی، مارا را به شکلی آرمانی و مقدس به تصویر کشیده است. پوست روشن و بدن بیجان او در میان ملحفههای سفید، تداعیگر پیکر مسیح پس از مصلوب شدن است. سادهگرایی ترکیببندی و پسزمینه تاریک، تمرکز بیننده را بر چهره آرام و مظلومانه مارا معطوف میکند. این شیوه نمایش، مارا را به عنوان شهیدی برای آرمانهای انقلاب معرفی میکند. بر بدنش هیچگونه زخم و تاولی که از بیماری پوستیاش نشات میگیرد نیست و جلاد انقلاب کبیر فرانسه را در قامت یک قدیس به بیننده قالب میکند.
دلیل معروفیت
«مرگ مارا» به دلیل ترکیب هنرمندانه واقعگرایی و آرمانگرایی، به یکی از نمادهای تصویری انقلاب فرانسه تبدیل شده است. این نقاشی نه تنها یک واقعه تاریخی را مستند میکند، بلکه با استفاده از عناصر بصری، پیامهای سیاسی و احساسی عمیقی را منتقل مینماید.
درباره نقاش
ژاک-لویی داوید (۱۷۴۸–۱۸۲۵) یکی از پیشگامان سبک نئوکلاسیسیسم در فرانسه بود. او با آثار خود تأثیر زیادی بر هنر اروپایی گذاشت و به عنوان نقاش رسمی ناپلئون بناپارت شناخته میشود. از دیگر آثار مشهور او میتوان به «مرگ سقراط» و «تاجگذاری ناپلئون» اشاره کرد.
او قبل از انقلاب فرانسه همواره نقش مهمی در ایجاد شور و شوق انقلابیها داشت. اگر مارا را صدای رسانهای این انقلاب بدانیم، داوید نقاش آن و همواره در کنار انقلابیون بود. نقاشیهایی مثل «سوگند هوراتیها» نمونهای بود که باعث افزایش شور انقلابی در مردم شد. بعد از قتل مارا اوضاع بدتر شد و خونهای بیشتری ریخته شد و اعدامها سر به فلک کشید تا آنجا که نه تنها اعضای حزبهای مخالف، بلکه هم حزبیها به اعدام یک دیگر دست میزدند.
برای جلوگیری از این کشت و کشتار مجلس آن زمان فرمان به توقف و اعدام آخرین فرزند همین انقلاب را صادر کرد. ژاک لویی را بعد از این جریانات چند ماهی به زندان انداختند و بعداز اینکه همسرش او را ترک کرد و ناپلئون به روی کار آمد نقاش دربار شد و رویکردهایش را کامل تغییر داد، اما داوید همچنان اوج هنر کلاسیک و بهترین هنرمند زمانه خود باقی ماند.
بیشتر بخوانید: