به گزارش پلاتو هنر، انقلاب اسلامی ایران جنبشی جدید از سبک و مکتب هنری را در تاریخ ایران و در طی چند دهه گذشته به جهانیان معرفی کرد. این هنر در دامن ارزشها و باورهای اسلامی که انقلاب را برای ایران میسر کرد با الهام از مفاهیم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در آن زمان پدیدار شد.
در هنر انقلاب اسلامی، شخصیتها مطلق هستند. البته این از مشخصههای شخصیتپردازی انقلابهاست، چه مثبت یا منفی. معمولاً هنرمندان به ویژه نقاشان، سعی میکنند شخصیتهای مثبت را با تصوری که از الگوهای مقدس دارند تطبیق دهند برای مثال زن به حضرت زهرا (ع) و یا به حضرت زینب (ع) نزدیک میشود.
در حالت اول، اکثرا چهرهای حسگریز و آرمانی و قراردادی دارند و فاقد عنصر عاطفهاند و در حد موجودی که از دسترس انگیزههای زمینی خارج است و حسی ماورایی را القا میکند شکل میگیرد. مثل نقاشی «ایثار» اثر کاظم چلیپا.
در حالت دوم یعنی زینبگونگی نیز چهرهها باز هم فاقد عنصر عاطفهاند و حالتی قراردادی دارند. صد در صد مصمّم، تا حدودی خشن، غیرقابل دسترس و گریزان از انگیزههای زمینیاند. در بیشتر آثار از این قبیل، شخصیتها کمی خشن، کمی اندوهگین و کمی سلحشورند و این دل مشغولی و نگرانی هنرمند در تیپسازی کاملا مشهود است.
در این دسته تا حدودی نیز سنتشکنی و گریز از قراردادهای شخصیتپردازی دیده میشود که ضمن نزدیک بودن به حالت زینبگونگی، تا حدودی رنگ فرهنگهای بومی جنوبی را هم به خود دارند که این امر از مطلقیّت آنها میکاهد.
شخصیتپردازی مردان نیز چنین است. مردهای مثبت شخصیتهایی آرمانیاند که بیشتر به پیامبران و ائمه نزدیک شده و از هر آنچه مربوط به زمین و اطراف آن است بریدهاند. در آثار ناصر پلنگی بهویژه در آثار مربوط به جنگ او این امر نمایان است. حتی تمایلات بیزانسی نیز در کارهای او مشاهده میشود.
در راستای شعر و ادبیات و همچنین در جنبههای هنری دیگر در هنر انقلاب اسلامی این شیوه شخصیتپردازی کمی حالت قردادی را به خود میگیرد.
امام خمینی(س) که خود شاعری توانمند بود، دیدگاههایی در مورد هنر دارد که با توجه به مشرب عرفانی و اندیشههای فلسفی ایشان، شایسته توجه بسیار و درک بیشتری است. اگر امام خمینی (س) فقیهی انقلابی و بنیانگذار نظامی نو در عرصه سیاسی ایران و جهان نبود همین دیدگاهها میتوانست به عنوان بخش مهمی از منابع درک هنر ایرانی به حساب آید.
از نگاه امام خمینی فرهنگ و هنر در دوره پهلوی محتوای خود را از دست داده و به ابتذال کشیده شده بود. رهبر انقلاب با اصل هنر و مظاهر آن ازجمله سینما، رادیو و تلویزیون که به حال ملت مفید و باعث تربیت درست و رشد جوانان باشد، مخالفتی نداشت بلکه با فحشا و عقبماندگی جوانان و اینکه این رسانهها در خدمت بیگانگان قرار گیرند، مخالف بود. لذا، هنر متعهد در نگاه ایشان، باید نشاندهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی بوده، ترسیمگر روشنِ عدالت و شرافت و انصاف و تجسم تلخکامی گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول باشد.
امام خمینی به هنرمندان و مسئولان توصیه میکرد برای ساخت فرهنگی انسانی و هنری با ارزشهای اسلامی و اخلاقی، متحمل زحمتهای فراوانی شده و سینما و تئاتری انسانی ـ اسلامی ارائه دهند و با هنرشان مردم و نسلهای فعلی و آینده را آگاه سازند. همچنین ایشان درباره فیلمهایی که ساخته میشد، تأکید میکرد بررسی کافی صورت گیرد تا سازندگان فیلمها از بازماندگان رژیم پهلوی نباشند و قصد انحراف و فساد در میان مردم را نداشته باشند.
ایشان فیلمهای ایرانی را بهتر از فیلمهای خارجی دانسته، معتقد بود بیشتر فیلمهای خارجی که به ایران میآیند، استعماری هستند و مسئولان باید آنها را حذف کنند، مگر صد در صد صحیح باشند.
امام خمینی از هنرمندان متعهد میخواست با هنرشان راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزاداندیشانه را به ملت بیاموزند، زیرا هنرمندان تنها زمانی میتوانند کولهبار مسئولیت خود را بیدغدغه زمین بگذارند که مطمئن شوند مردم در چارچوب مکتب اسلام به حیات جاویدان رسیدهاند.
بیشتر بخوانید: