به گزارش پلاتو هنر، پیشینه موسیقی ایرانی یک پیشینه دیرینه است و به دوران ایران باستان باز میگردد. ایران خاستگاه موسیقیهای غنی و گوناگون است و موسیقی سنتی ایران به عنوان یکی از مؤلفههای فرهنگ و هنر ایرانی به شمار میرود. تقریباً همه اقوام ایرانی دارای موسیقی بومی ویژه خود هستند. فرهنگ موسیقی ایرانی یکی از قدیمیترین و پیچیدهترین فرهنگهای موسیقی دنیا است.
موسیقی مناطق ایران
در یک تقسیم بندی کلی میتوان موسیقی ایرانی را به دو شاخه موسیقیایی تقسیم کرد:
1- موسیقی محلی مربوط به مناطق گوناگون ایران
2- موسیقی کلاسیک ایرانی که امروزه به آن موسیقی دستگاهی نیز گفته میشود.
تقسیمات موسیقیایی هر یک از فرهنگهای امروزی ایرانی
مناطق مختلف شیراز و دیگر نواحی استان فارس به همراه موسیقی اقوام قشقایی بخش وسیعی از فرهنگهای مرکزی ایران را شامل میشود که در بین این اقوام رقصهای قشقایی و نواهای سابوناتی شهرت بیشتری دارد.
موسیقی اقوام لر شامل بخش شرقی و مرکزی زاگرس است که مشتمل بر دو دسته موسیقی اقوام یکجا نشین و اقوام کوچنشین است. موسیقی در انواع مراسمات این اقوام از عروسی گرفته تا عزا، جایگاه بسیار مهمی دارد.
موسیقی آذری که امروزه استانهای آذربایجان شرقی و غربی و استان اردبیل را شامل میشود. موسیقی عاشقی این مناطق شهرت بسیاری در میان فرهنگشناسان دارد.
موسیقی کردی بخشهایی از غرب ایران را در بر میگیرد. در آیینهای عرفانی که در اغلب حوزههای کردنشین رواج دارد، موسیقی جایگاه رفیعی دارد.
موسیقی خوزی فرهنگ موسیقیایی است که علاوه بر خوزستان امروزی، بخشهایی از بصره در عراق و قسمتهایی از کویت را شامل میشود.
موسیقی مربوط به حاشیه خلیج فارس، استانهای جنوبی ایران را در بر میگیرد. موسیقی این حوزه از نظر ریتم ویژگیهای بارزی دارد. این ویژگیها بهخصوص در موسیقی بوشهر تجلی گستردهتری دارد.
موسیقی جنوب شرقی ایران بخشی از یک فرهنگ بزرگ موسیقیایی است که به آن موسیقی شمال شبه قاره گفته میشود. موسیقی این حوزه در مقایسه با سایر مناطق ایران تفاوتهایی اساسی دارد که مهمترین آن بهره برداری از راگا در ساختار ملودیها است.
موسیقی جنوب خراسان تا حدود زیادی از فرهنگ موسیقیایی پیروی میکند. موسیقی این منطقه از یک سو، تحت تاثیر موسیقی شمال شبه قاره و از سوی دیگر، تحت نفوذ خراسان بزرگ است.
یکی از بزرگترین حوزههای فرهنگی ایران بخشی است که به آن خراسان بزرگ گفته میشود که خراسان رضوی و بخشهایی از خراسان شمالی را در بر میگیرد.در هر یک از ادوار تاریخی ایران، یک یا چند شهر این منطقه قطب اصلی موسیقی خراسان بزرگ محسوب میشود.
فرهنگ موسیقی ترکمن مشتمل است بر بخشهایی از خراسان شمالی، استان گلستان، دوتار یا چگور در این منطقه از شهرت فراوانی برخوردار است. آواز ترکمنی ویژگیهای خاصی دارد که نوع خاص تحریر خوانندههای آن ویژگی منحصر به فردی به این نوع موسیقی داده است.
موسیقی مازنی و گیلانی در استانهای شمال البرز شنیده میشود. در این منطقه موسیقی از تحرک بالایی برخوردار است و با سازهای محلی همراه میشود. تنوع آوازها و مقامات از شرق دریای خزر تا غرب آن بسیار چشمگیر است.
دستگاههای موسیقی ایرانی
در هر دوره تاریخی، یکی از مناطق ایران مرکز قدرت بوده است، در هر دوره پادشاهان بهترین موسیقیدانان را در مرکز حکومت جذب میکردهاند؛ به همین سبب، نام دیگر آن موسیقی دربار بوده است. نوازندگان جدید دعوت شده به دربار از طرفی تحت تاثیر ویژگیهای موسیقی رشد یافته در دربار قرار میگرفتند و از طرف دیگر با آموزههای موسیقی بومی منطقه مادری خود، بر آن تاثیر میگذاشتند.
بر این اساس، موسیقی کلاسیک ایرانی افزون بر حفظ اصالتهای درباری خود، همواره در طول تاریخ از موسیقی محلی مناطق مختلف تاثیر پذیرفته است. محصول این تاثیر و تاثر امروزه با عنوان موسیقی دستگاهی ایران شناخته میشود.
برای مثال آواز به معنای خواندن نیست و صرفا اصطلاحی است برای بخشهای نسبتا مستقلی که زیر مجموعه برخی دستگاههاست. دو دستگاه شور و همایون دارای آواز هستند. آوازهای متعلق به دستگاه شور عبارت اند از «ابوعطا»، «بیات ترک( بیات زند)»، «افشاری» و «دشتی» و آواز متعلق به دستگاه همایون «بیات اصفهان» است.
هر دستگاه یا آواز از مجموعه قطعات موسیقیایی کوچکی ساخته شده است که به هر یک اصطلاحا گوشه گفته میشود. تعداد گوشهها در دستگاههای مختلف برابر نیست. مثلا تعداد گوشههای دستگاه شور بسیار فراتر از گوشههای دستگاه راستپنجگاه است و آوازها نیز در مقایسه با دستگاهها تعداد گوشههای کمتری دارند.
همانطور که برای ورود به یک ساختمان باید از در اصلی عبور کنیم، برای عبور از هر دستگاه نیز باید از اصلی ترین گوشه دستگاه وارد شویم و دستگاه را با آن شروع کنیم. نام این گوشه اصلی درآمد است که در حقیقت معرف اصلی دستگاهِ خود است. مثلا درآمد ماهور معرف اصلی دستگاه ماهور و درآمد سهگاه معرف اصلی دستگاه سهگاه است. جالب است بدانید درآمد در لغت نیز از مصدر درآمدن به معنی داخل یا وارد شدن است.
فواصل موسیقی ایرانی
دیز، علامتی است که هرگاه در سمت چپ نتی واقع شود، آن را نیم پرده زیر میکند. همچنین بِمُل علامتی است که هرگاه سمت چپ نتی واقع شود، آن را نیم پرده بم میکند. بدین ترتیب، تمام فاصلههای یک پرده قابلیت دارند تا به دو فاصله نیمپردهای تقسیم شوند و دایره نتها به 12 فاصله مساوی تقسیم میشود.
در موسیقی ایرانی فواصلی وجود دارد که کوچک تر از نیمپرده است و همچنین فواصلی پیدا میشود که از نیمپرده بزرگتر و از یکپرده کوچکتر است. برای تشکیل این گونه فواصل از دو علامت تغییر دهنده سُری و کُرُن به شرح زیر استفاده میکنیم:
سُری علامتی است که هرگاه سمت چپ نتی واقع شود، آن را تقریبا ربعپرده زیر میکند.
کُرُن علامتی است که هرگاه سمت چپ نتی واقع شود، آن را تقریبا ربعپرده بم میکند.
برای خنثی کردن این دو نشانه نیز نشانه «بِکار» موثر است.
بدین ترتیب فواصل در موسیقی ایرانی به شرح زیر است:
فاصله برابر با یکپرده (همانند آنچه امروزه در موسیقی غربی وجود دارد)
فاصله برابر با نیمپرده (همانند آنچه امروزه در موسیقی غربی وجود دارد)
فاصله بزرگتر از نیمپرده و کوچکتر از یکپرده مثل فاصله نغمه «ر» تا نغمه «می کُرن» یا «می» یا «فا سُری»، اندازه این فاصله را سه ربعپرده مینامند.
فاصله بزرگتر از یکپرده و کوچکتر از یک و نیم پرده.
فاصله کوچکتر از نیمپرده.
بررسی درآمد در دستگاه و آوازهای موسیقی ایرانی
درآمد هر دستگاه مقامی منحصر به فرد دارد که مقام مادر یا مایه اصلی دستگاه است. یعنی درآمد ماهور مقام مادر دستگاه ماهور و درآمد چهارگاه مقام مادر دستگاه چهارگاه است. در مورد سایر دستگاهها و آوازها نیز همین قاعده صدق میکند. مهم ترین عاملی که باعث تمایز مقامها میشود و دستگاههای متفاوت را میسازد نسبت فواصل و نقش نغمات در آنها است.
نسبت فواصل: نحوه چینش نغمهها کنار یکدیگر بر اساس انواع فواصل موسیقی ایران (پرده، نیمپرده،سه ربع پرده، یک و ربع پرده)
نقش نغمات: در هر مقام، بعضی نغمهها اهمیت و نقش خاصی پیدا میکنند.
نغمات مهم در موسیقی:
پایه:
نُتی که گام با آن آغاز میشود و به نوعی تونیک گام محسوب میشود. در بسیاری از موارد نُت پایه و شاهد در دستگاهها و آوازهای ایرانی بر هم منطبق میشوند.
شاهد:
نغمهای که نقش محوری دارد و بیش از همه بر آن تاکید میشود. عمدتا شاهد بیشتر از سایر نغمهها تکرار میشود و بعد از نسبت فواصل، مهمترین نقش را در تعیین مقام دارد. اغلب مقامها یک شاهد برخی دو شاهد دارند.
ایست و خاتمه:
نغماتی که ملودی روی آنها توقف میکند. اگر توقف قطعی و نهایی باشد چنانچه شنونده احساس کند گوشه خاتمه یافته است، آن را «خاتمه» مینامیم. اما اگر توقف موقتی باشد چنانچه شنونده منتظر بقیه قطعه بماند، به آن «ایست» میگوییم. نسبت فواصل در اغلب مقامها به گونهای است که نغمه پایه همان نغمه خاتمه نیز محسوب میشود.
متغیر:
نغمهای که از نظر زیر و بمی در طی قطعه تغییر میکند. این تغییر موقت و به اندازه یک ربعپرده است.
فرمهای موسیقی ایرانی
فرم به معنای اروپایی آن در موسیقی امروز ایران وجود ندارد. در موسیقی ایرانی فُرمال قطعات بسیار انعطاف پذیرتر است. این ساختار به شش شکل متفاوت، امروزه ارائه میشود که برای سهولت کار، ما آنها را با تسامح «شش فرم رایج ساخت و ارائه موسیقی در موسیقی دستگاهی ایرانی» مینامیم.
پیشدرآمد
قطعهای است با متر ثابت که در ابتدای یک برنامهی موسیقی ایرانی اجرا میشود و حکم سرآغاز و مقدمه را دارد. پیش درآمد معمولا 3، 4 یا 6 ضربی است و سرعت اجرای آن سنگین تا متوسط است. ملودی پیش درآمد منطبق با فواصل و نقش نغمات دستگاه یا آواز مربوط به آن است. این فرم اجرایی در مقایسه با سایر فرمها جدیدتر است و ابداع آن را به غلامحسین درویش نسبت میدهند.
چهار مضراب
چهار مضراب قطعهای است با متر ثابت که عموما به صورت دو ضربی ترکیبی یا ساده اجرا میشود. سرعت اجرای چهار مضراب سریع و پُر هیجان است و در گذشته ابزاری برای نشان دادن مهارت نوازنده به شمار میرفته است. چهار مضرابها معمولا قطعاتی کوتاهاند.
رِنگ
رِنگ در اصل قطعهای برای رقص کلاسیک ایرانی بوده است. اکثرا دو ضربی ترکیبی است و به صورت یک هشتم اجرا میشود. سرعت اجرای رِنگ از پیش درآمد بیشتر و از چهار ضرب کمتر است. در اجرای سنتی موسیقی ایرانی، رِنگ نقش خاتمه را دارد و در پایان یک برنامه موسیقی اجرا میشود.
تصنیف
تصنیف از فرمهای پیش درآمد، چهار مضراب و رِنگ یک جزء تشکیل دهنده بیشتر دارد و آن شعر است. قطعهای است ضربی که در آن شعر و موسیقی همزمان اجرا میشوند. از لحاظ سرعت اجرا «تمپو» و نحوه میزان بندی، بسیار انعطاف پذیر است.
آواز
آواز نوعی از اجرا است که برخلاف چهار فرم قبل با متر آزاد نواخته میشود؛ یعنی میزانبندی مشخصی ندارد. این نوعِ اجرایی هم میتواند سازی باشد و هم به همراهی خواننده اجرا شود.
قطعه ضربی
در موسیقی ایرانی، اصطلاحا به هر قطعه متریک که نتوان آن را پیشدرآمد، چهار مضراب، تصنیف یا رِنگ دانست عنوان قطعه ضربی اطلاق میشود. اینگونه قطعات معمولا نام ویژهای دارند. قطعاتی مثل طلوع، خزان،سوگ.
بیشتر بخوانید: