به گزارش پلاتو هنر، خلاقیت بخشی از طبیعت انسان است که در نقاشی، ادبیات، موسیقی و دیگر هنرها تجلی پیدا میکند. پیش از ظهور فناوری هوش مصنوعی، گمان میرفت که خلاقیت تنها مختص انسان است و ریشه در احساسات پیچیده و تجربیات او دارد اما عملکرد هوش مصنوعی در آفرینش هنری، این گمان را به چالش کشیده است.
ابزارهایی مانند «ChatGPT» و «Dall-E»، میتوانند از پس کارهای خلاقانهای مانند داستاننویسی و نقاشی برآیند آن هم به نحوی که قابل تشخیص از آثار هنرمندان نیستند و آیا این امر به معنی آن است که این سیستمها به راستی خلاق هستند؟ یا ما چنین برداشتی داریم؟
در این گزارش قصد داریم به این سوال پاسخ دهیم اما پیش از آن بیایید نگاهی به معنی خلاقیت داشته باشیم.
خلاقیت چیست؟
براساس تعریف دیکشنری آکسفورد، خلاقیت به معنی استفاده از قوه تخیل یا ایدههای نو برای خلق چیزی است.
عوامل متفاوتی باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند تا بتوانیم خود را «خلاق» بنامیم.
قوه تخیل یکی از آن عوامل مهم است چراکه عناصر فکری خود -که قوه تخیل یکی از آنهاست- را باید هنگام ساخت چیزی به کار ببریم تا بتوانیم خود را خلاق بنامیم.
معنادار بودن اثری که خلق میکنیم هم مهم است؛ اینکه صرفا چند کلمه و جمله را کنار هم بچینیم، جوهر هدر دهیم، کاغذ را سیاه کنیم و در نهایت آن را داستان خطاب کنیم، آنهم بدون اینکه دارای زیباییشناسی خاصی باشد یا حتی پیام خاصی را منتقل کند، خلاقیت محسوب نمیشود.
داشتن ایدههای نو هم در اینجا نقش مهمی ایفا میکند؛ کپی کردن داستان یا شعر، عملی خلاقانه به حساب نمیآید مگر اینکه خودمان دستی در آن ببریم و تغییراتی ایجاد کنیم.
ایدههای نو و تخیل اغلب از دل برقراری ارتباط با چیزهایی که میبینیم، میشنویم، احساس میکنیم و یاد میگیریم، نشات میگیرند. زمانی که ایدهمان را با ایجاد چیزی که نمایانگر آن ارتباط است، بیان می کنیم- برای مثال، شعری میسراییم در وصف واقعه تلخی که تجربه کردهایم- درواقع داریم از خودمان خلاقیت نشان میدهیم.
سیستمهای هوش مصنوعی مولد چگونه کار میکنند؟
ابزارهای تبدیل متن به عکسی مانند «Midjourney» و «Dall-E»، یا ابزارهای تبدیل متن به ویدیویی مانند «Sora» و «Runway»، ازجمله سیستمهای هوش مصنوعی مولدی هستند که در دنیای هنر کاربرد دارند.
این سیستمها با به کار گیری الگوریتمهای یادگیری ماشینی از دادههایی که متخصصان در اختیارشان میگذارند، یاد میگیرند یا به تعبیری دیگر، آموزش میبینند. سپس، این سیستمها براساس پرامپت یا دستوری که کاربر به آنها میدهد، از آموختههایشان استفاده میکنند و تصویر یا ویدیویی تولید میکنند.
مثلا، برای اینکه سیستمی مانند «Midjourney» درکی از خورشید داشته باشد تا بتواند آن را نقاشی کند، ابتدا باید یاد بگیرد که خورشید چه شکلی است، چه رنگی دارد، و… .
برای انجام این کار، متخصصان سیستم را با تعداد زیادی عکس و متن مربوط به خورشید آموزش میدهند تا به درکی از خورشید برسد که وقتی ما از آن میخواهیم خورشید را برایمان نقاشی کند، بتواند از پس انجام این کار برآید.
اگرچه این سیستمها میتوانند با استفاده از این دادهها (همان متن و عکس مثال خورشید) اثر هنری خلق کنند اما آیا این به معنی آن است که هوش مصنوعی هم میتواند خلاق باشد؟ یا حتی خلاقتر از یک هنرمند؟
آیا سیستمها واقعا میتوانند ایدههای نو ارائه دهند؟
یک سیستم هر چقدر هم که آثار تاثیرگذار خلق کند، درنهایت دارای چیزی که ما «فکر بکر» مینامیم، نیست.
احمد الگامال، استاد دپارتمان علوم کامپیوتر در دانشگاه راتگِرز، بزرگترین موسسه آموزش عالی در ایالت نیوجرزی آمریکا و عضو هیئت علمی مرکز علوم شناختی این دانشگاه، پیشتر طی مصاحبهای که در پلاتو هنر آن را ترجمه و منتشر کرده بودیم، مطرح کرده است: «پلتفرم «Midjourney» چیزهای شگفتانگیزی خلق میکند ولی همه آنها مثل هم هستند. شما میتوانید حدس بزنید که «Midjourney» این چیزها را ساخته و این رکود است. روزانه، ایدههای بینهایت زیادی به ذهن انسان خطور میکنند. اما هوش مصنوعی باید ایدهها را بازیافت کند و اساسا باید به نحوی این کار انجام دهد که ایدهها جدید به نظر بیایند اما در حقیقت این طور نیستند و این نحوهای است که ذاتا از هوش مصنوعی انتظار میرود که کار کند.»
هم انسان و هم سیستم هوش مصنوعی براساس آموختههایشان به ایده و فکرهای نو میرسند اما آموختههای انسان از فیلتر ادراک، احساسات، عقاید و تجاربش رد میشوند؛ به تعبیری دیگر، از انسانیتش.
این احساسات، عقاید و تجارب هستند که ما انسانها را میسازند. سیستمهای هوش مصنوعی مولد هم از دل برقراری ارتباط با چیزهایی یاد گرفتهاند به ایدههای جدید میرسند اما این کار را به صورت کاملا مکانیزه انجام میدهند؛ به سادگی با تعیین اینکه چه کلمات یا مفاهیمی اغلب در کنار یکدیگر استفاده میشوند.
این سیستمها شاید بدانند که خورشید زردرنگ و کرویشکل است اما مانند ما انسانها، تجربه، تفکر، حس و خاطره شخصی از آن ندارند.
در نهایت اگر انسانها اثر هنری خلق نکنند، دادهای هم برای آموزش سیستمهایی به ظاهر خلاق مانند «Dall- E» و «GPT-4» وجود نخواهد داشت و آنها به غیر از یک نقاشی کودکانه و یک مشت کلمه که به ظاهر شعرمانند هستند، چیز دیگری هم در چنته نخواهند داشت.
منبع:
The Intersection Of AI And Human Creativity: Can Machines Really Be Creative?”, Forbes, July 9, 2024”
بیشتر بخوانید: