مهتاب مرادی

مخاطب خود را در آینه شخصیت‌های «من… او… آن…» می‌بیند

نمایش «من… او… آن…» به نویسندگی و کارگردانی مهتاب مرادی تا 29 اسفندماه 1403 هرشب ساعت 21 به مدت زمان 45 دقیقه در تماشاخانه طهران روی صحنه می‌رود. این نمایش به بررسی پیچیدگی‌های روابط انسانی در دنیای تاریک و بی‌رحم می‌پردازد و داستان عشق و جنگ میان دو نفر روایت می‌شود، که در این مسیر با چالش‌های فراوان روبرو هستند.

مهتاب مرادی نویسنده و کارگردان این اثر در گفتگو با پلاتوهنر با اشاره به ایده خلق این اثر گفت: این ایده از دل دغدغه‌های شخصی‌ام بیرون آمد. همه اتفاقات ابتدا در ذهنم شکل گرفت و دلم خواست جهانی ساختگی را روی صحنه داشته باشم. جهانی که در آن، یک خدای ساختگی بتواند کاراکترها را چیدمان کند، به آن‌ها زندگی ببخشد و حتی سرنوشتشان را رقم بزند. تمام این‌ها از ترکیب مفاهیمی مانند عشق، خیانت، و مادرانگی شکل گرفتند. نمایش در بطن خود، تصویری از زندگی را ارائه می‌دهد که در آن شخصیت‌ها بر اساس گذشته و تجربیاتشان تعریف می‌شوند.

نمایش «من… او… آن…» اولین تجربه کارگردانی او محسوب می‌شود، مرادی با اشاره به اینکه چقدر نوشتن تا اجرای این اثر طول کشیده است، عنوان کرد: از لحظه‌ای که ایده در ذهنم جرقه زد تا زمانی که به اجرا رسید، مسیر طولانی‌ای را طی کردم. نوشتن نمایشنامه خودش چالشی بود، چرا که بخش‌هایی از آن بسیار احساسی و دردناک بودند. به‌خصوص جایی که شخصیت سفید درباره سرطانش صحبت می‌کند یا زمانی که شخصیت سیاه او را تحقیر می‌کند، نوشتن این لحظات برای من بسیار دشوار بود و حتی هنگام نوشتن، خودم تحت تأثیر قرار می‌گرفتم. در مجموع، فرآیند نوشتن، بازنویسی، تمرینات و آماده‌سازی اجرا، مدت زمان قابل‌توجهی طول کشید.

نمایش «من... او... آن...»
نمایش «من… او… آن…»

خاکستری بودن در نمایش «من… او… آن…» تفیقی از ویژگی‌های مثبت و منفی است

او در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه چرا دو شخصیت زن در نمایش برجسته شده‌اند و مرد به‌صورت خاکستری به تصویر کشیده شده، گفت: زیرا جنس زن را بیشتر از مرد می‌شناختم و می‌دانستم که چطور اتفاقات تلخ زندگی می‌توانند یک زن را به سوی تاریکی یا روشنی سوق دهند. به همین دلیل، در نمایش دو زن حضور دارند که یکی سفید و دیگری سیاه است، در حالی که شخصیت مرد را خاکستری در نظر گرفتم. این خاکستری بودن، تلفیقی از ویژگی‌های مثبت و منفی است و منعکس‌کننده واقعیت پیچیده شخصیت‌هاست. همچنین، مرد نمایش به نوعی تحت تأثیر این دو زن قرار دارد، انگار که هویت او را شکل داده‌اند.

این هنرمند در بخش دیگری از سخنانش مطرح کرد: زندگی سرشار از نقاط تلخ است و نمی‌توان از آن‌ها چشم‌پوشی کرد. سعی کردم این تلخی‌ها را به گونه‌ای نمایش دهم که مخاطب با آن‌ها درگیر شود، نه صرفاً به عنوان یک مشاهده‌گر، بلکه به عنوان کسی که خودش را در آینه این شخصیت‌ها می‌بیند. با این حال، در دل این تلخی‌ها، نقاط روشنی هم وجود دارد؛ لحظاتی که آن خدا می‌خواهد فضا را کمی شادتر کند، اما نهایتاً همان شادی هم به غم تبدیل می‌شود. زندگی هم همین است؛ ترکیبی از لحظات خاکستری، که گاهی به سفیدی می‌روند و گاهی هم به سیاهی.

مرادی ادامه داد: شخصیت سیاه، به خودی خود سیاه نیست. او در نتیجه اتفاقات دوران کودکی و گذشته‌اش، به این مرحله رسیده است. در نمایش، خیلی کوتاه به مادر این شخصیت اشاره شده، چرا که تمام آن تلخی‌ها از دل خانواده شکل گرفته و شخصیت سیاه به مرور در خودش انباشته شده است. این روند، بازتابی از زندگی واقعی است؛ اینکه آدم‌ها معمولاً قربانی گذشته‌شان می‌شوند و هر کسی که به سمت تاریکی می‌رود، در واقع نتیجه شرایط و تجربیاتی است که پشت سر گذاشته است.

نمایش «من... او... آن...»
نمایش «من… او… آن…»

این کارگردان در پاسخ به این سوال که نمایشنامه از چه نظر برای او چالش‌برانگیز بوده است، گفت: نوشتن این نمایشنامه برایم سخت بود، چرا که تک‌تک شخصیت‌ها را با عمق احساساتشان درک می‌کردم. هنگام نوشتن صحنه‌هایی که شخصیت سفید درباره بیماری‌اش حرف می‌زد یا شخصیت سیاه تحقیرش می‌کرد، واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتم. این لحظات، برای من به اندازه اجرای آن‌ها روی صحنه، دردناک بودند. اما واقعیت این است که زندگی همین است؛ هیچ‌کس سفید مطلق نیست و هیچ‌کس سیاه مطلق. همه ما درگیر خاکستری شدن هستیم، درگیر تصمیم‌هایی که میان خیر و شر، عشق و خیانت، و امید و ناامیدی قرار دارند.

مرادی در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه نمایش «من… او… آن…» چه پیامی برای مخاطبان دارد، گفت: پیام اصلی نمایش این است که هیچ شخصیتی به‌طور مطلق خوب یا بد نیست. هر انسانی ترکیبی از روشنی و تاریکی است و گذشته‌اش در شکل‌گیری شخصیت او نقش اساسی دارد. در زندگی، لحظات خاکستری بسیاری وجود دارد و همه ما به نوعی در حال حرکت بین این سایه‌روشن‌ها هستیم. این نمایش، تلاشی است برای درک عمیق‌تر این واقعیت و شاید تلنگری باشد برای اینکه بدانیم هر رفتاری، ریشه‌ای در گذشته دارد. هدف من این است که مخاطب با این شخصیت‌ها همراه شود، در آن‌ها خود را ببیند و با واقعیت‌های زندگی‌شان ارتباط برقرار کند.

بیشتر بخوانید:

گزارش تصویری نمایش «من… او… آن…»

 

https://didhonar.ir/?p=86932

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − پنج =