به گزارش پلاتو هنر، موسیقی و شعر از دیرباز در زندگی بشر نقش اساسی داشتهاند. از نخستین روزهای تمدن تا به امروز، این دو عنصر هنری نه تنها در فرهنگها و جوامع گوناگون جایگاهی ویژه داشتهاند، بلکه تأثیر عمیقی نیز بر ساختار مغز انسان و تکامل آن گذاشتهاند. اما چرا انسانها از آغاز تاریخ به موسیقی و شعر علاقهمند بودهاند؟ پاسخ این پرسش را میتوان در عملکرد مغز و تکامل اجتماعی انسان جستجو کرد.
آنچه در این گزارش میخوانید
Toggleموسیقی؛ زبانی جهانی و کهن
موسیقی یکی از نخستین اشکال ارتباط انسانی محسوب میشود. شواهد باستانشناسی نشان میدهند که نخستین سازهای موسیقی حداقل ۴۰,۰۰۰ سال پیش ساخته شدهاند. از همان ابتدا، موسیقی نه تنها برای تفریح، بلکه برای برقراری ارتباط، اجرای آیینهای مذهبی و حتی درمان استفاده میشده است.
از دیدگاه علوم اعصاب، موسیقی مناطق مختلف مغز را فعال میکند. آمیگدال که مسئول پردازش احساسات است، هیپوکامپ «مرتبط با حافظه» و قشر حرکتی «که در کنترل حرکات نقش دارد» همگی هنگام گوش دادن به موسیقی فعال میشوند. این گستردگی نشان میدهد که موسیقی نه تنها بر ذهن، بلکه بر بدن و احساسات نیز تأثیرگذار است.
تکامل موسیقی در مغز انسان
نظریهای وجود دارد که انسان اولیه قبل از دستیابی به زبان مکالمه و منطق عقلی، از طریق انگیزشهای هیجانی و عاطفی و رسیدن به نوعی آگاهی احساسی از طریق پیشبینی و خیال، توانسته به درک و خلق رفتار موسیقایی و شعری برای ارتباط بین فردی برسد. در سپیدهدم پیدایش انسان، سامانهای در مغز اولیه شروع به کار کرده که فرایندهای از هم گسیختهی زمانی و مکانی را یکپارچه و منسجم میکند و از آنها آگاهی و معنا میسازد. پژوهشگران یکی از جلوههای این یکپارچگی را در ارتباط سازمان شنوایی با سامانهی گویایی مغز در تولید آوای موسیقایی و شکلگیری گروههای انسانی اولیه یافتهاند.
شعر؛ زبان موزون اندیشهها
برخی محققان معتقدند که شعر حتی پیش از زبان گفتاری وجود داشته و نشانههایی از آن در تنظیم رفتار انسانهای اولیه دیده میشود. از سوی دیگر، در دوران رشد جنینی و سالهای نخست زندگی، مغز کودک پیش از دستیابی به ابزارهایی مانند زبان و مکانیزمهای عقل و منطق، با کمک هیجان و احساس، و با استفاده از دستگاه آمادهی پیشبینی و ادراک در شنوایی، توانایی استنتاجات صوتی خود را به مدارهای جنبشی تولید صوت و حرکت اعضا متصل میکند. در سامانهی تالا موکورتیکال مغز او، میان این دو هماهنگی و انسجام ایجاد میشود. این ارتباطات انسجامبخش در اتصالات نورونی مغز کودک، نوعی موسیقی و شعر اولیه میآفریند که شاید نخستین نشانههای آگاهی و شعور اجتماعی در انسان باشد.
ارتباط میان موسیقی، شعر و مغز
موسیقی و شعر، بهویژه در قالب آواز، از نظر تکاملی و عملکرد مغزی ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. ترکیب موسیقی و شعر در قالب سرودها و آوازهای سنتی، به انسانها کمک کرده است تا مفاهیم پیچیده را انتقال دهند و پیوندهای اجتماعی را تقویت کنند.
موسیقی و شعر در تعامل با احساسات: هر دوی این عناصر هنری تأثیر عمیقی بر احساسات و تجربیات ذهنی دارند. موسیقی میتواند احساسات را برانگیزد و خاطرات را زنده کند، در حالی که شعر میتواند اندیشههای پیچیده را به شکلی زیبا و تأثیرگذار بیان کند.
موسیقی و شعر؛ نخستین و واپسین ارتباط مغزی
در مراحل پیشرفتهی زوال عقل مانند آلزایمر، زمانی که اغلب ارتباطات نورونی مغز از هم گسیخته میشوند، رفتار افراد به کودکان شیرخواره یا انسانهای اولیه شباهت پیدا میکند. اما اگر این افراد شاعر یا موسیقیدان باشند، همچنان میتوانند از طریق شعر و موسیقی با اطرافیان خود ارتباط برقرار کنند. این پدیده نشان میدهد که موسیقی و شعر آخرین راه ارتباطی آنها باقی میماند.
مدتی پیش، مستند پسر دایی مادرم ساختهی آلن برلینر، در سینماتک موزهی هنرهای معاصر به نمایش درآمد. این فیلم دربارهی زندگی شاعر آمریکایی ادوین هنیگ در دوران ابتلایش به آلزایمر است. در این مستند، مشاهده میشود که با وجود از بین رفتن بسیاری از خاطرات و تواناییهای شناختی شاعر، او همچنان تلاش میکند تا ارتباط شاعرانهی خود را با جهان حفظ کند. این موضوع بار دیگر نشان میدهد که موسیقی و شعر بهعنوان نخستین تواناییهای ارتباطی انسان، آخرین بخشهایی از مغز هستند که تا واپسین لحظات زندگی باقی میمانند و میتوانند انسجام شکنندهی خویشتن در حال تلاشی را حفظ کنند.
موسیقی و شعر؛ زبان مشترک مغز و تاریخ
موسیقی و شعر از ابتدای تاریخ بشر تا امروز، نه تنها ابزاری برای بیان احساسات و اندیشهها بودهاند، بلکه نقش مهمی در تکامل مغز و پیوندهای اجتماعی ایفا کردهاند. مطالعات علمی نشان میدهند که این دو هنر، با تأثیر بر بخشهای مختلف مغز، میتوانند به افزایش همبستگی اجتماعی، بهبود حافظه و حتی تقویت سلامت روان کمک کنند. بنابراین، میتوان گفت که علاقه بشر به موسیقی و شعر، نه یک اتفاق ساده، بلکه نتیجهای از تکامل مغزی و نیازهای اجتماعی او بوده است.
پیشرفت موسیقی مدرن در ایران مستلزم پایهگذاری قوی در موسیقی کلاسیک است