به گزارش پلاتو هنر، این روزها در دنیای هنر و فناوری، کلمه «مولد» را زیاد میشنویم اما تا به حال به معنی آن فکر کردهاید؟ «هنر مولد» و «هوش مصنوعی مولد» جزو آن دسته از کلماتی هستند که در ترکیبشان از این کلمه استفاده میشود اما مقصود از آن چیست؟
این بار در پلاتو هنر، با پدرام صادق بیکی، هنرمندی که سالها است در حوزه هنر دیجیتال و به طور خاص انیمیشن، هنر مولد و کدنویسی خلاق فعالیت و تدریس میکند، گفتگو کردیم.
در این گفتگو، از او خواستیم تا ما را با هنر مولد و کدنویسی خلاق، چالشها و محدودیتهای این دو رشته هنری، ضرورت یادگیری برنامهنویسی و کدنویسی و رابطه بین هنر مولد و هوش مصنوعی مولد، بیشتر آشنا کند.
در ادامه میتوانید مصاحبه اختصاصی پلاتو هنر با پدرام صادق بیکی را بخوانید.
*از مسیر هنری که پشت سر گذاشتید برایمان بگویید.
این مسیر از دوران کودکیم و با نقاشی و داستاننویسی شروع شد. گاهی با اسباب بازیهایم فیلم هم میساختم و در سن 13 سالگی، از طریق مادرم با برنامه 3D Max آشنا شدم و از آنجا علاقه من به انیمیشنسازی شروع شد. بزرگتر که شدم، در یک دوره انیمیشینسازی در مجتمع فنی تهران شرکت کردم. حدودا از سال 90 تا به امروز، مشغول به فعالیت در حوزه انیمیشن در قسمتهای مختلف تولید مانند مدلسازی، ریگینگ، اَنیمِیت، جلوههای بصری و غیره مشغول بودهام و انیمیشنهای مختلفی با موضوعات داستانی، تبلیغاتی و آموزشی کارگردانی کردم. از سال 93، وارد حوزه کدنویسی خلاق (Creative Coding) شدم و اینگونه بود که فعالیت من در حوزه نیو مدیا هم شروع شد.
*به مادرتان اشاره کردید. آیا در خانوادهای هنری بزرگ شدید؟
هم بله و هم نه! من در خانوادهای بزرگ شدم که درکنار هنر، علوم مهندسی هم محبوب بوده و فکر میکنم که من هم در راستای هر دو در حرکت هستم.
*چه شد که از انیمیشن رفتید به سمت کدنویسی خلاق؟
راستش را بخواهید این داستان برای خودم هم جالب است. من موقع کار با برنامه 3D Max، با ابزاری جانبی به اسم Thinking Particles آشنا شدم که مربوط به شبیهسازی ذرات برای تولید جلوههای ویژه بود و از طریق آن، شروع کردم به ساخت الگوریتمهای ترسیم هندسی مانند خط، منحنی و چند ضلعیها که امکان طراحی نقوش هندسی را به من میدادند. رفته رفته، الگوهایی ساختم که خاصیت جِنِرِیتیو داشتند، یعنی با تغییر بعضی پارامترها، نتایج جدیدی برایم خلق میکردند. بعدا، ویدئویی در یوتیوب دیدم از سخنرانی رابرت هاجین (Robert Hodgin) سازنده یکی از برنامههای کدنویسی خلاق به نام «سیندِر» (Cinder) و آنجا بود که متوجه شدم کاری که انجام میدادم، مشابه کریتیو کدینگ یا همان کدنویسی خلاق بود.
*هنر مولد (Generative Art) چیست؟
قبل از تعریف این عبارت، به نظرم بهتر است به جای عبارات هنر مولد و کدنویسی خلاق، از معادل انگلیسی آنها یعنی هنر جِنِرِیتیو و کریتیو کدینگ استفاده کنیم چون فناوریهای کامپیوتر و برنامه نویسی به زبان انگلیسی هستند و به کار بردن معادل فارسی و عربی، آنچنان مصطلح و کاربردی نیست؛ همانطور که امروزه در زبان فارسی، به جای «رایانه» از کلمه «کامپیوتر» و یا به جای «هنرهای رقومی» از اصطلاح «هنرهای دیجیتال» استفاده میکنیم.
در حوزه جنریتیو آرت، آثار هنری به کمک یک سیستم جنریتیو خلق میشوند، اما سیستم جنریتیو چیست؟ سیستم جنریتیو یک دستگاه یا ساختاری است که ورودیهای سیستم را مطابق با قواعد و فرآیندی تعریف شده، پردازش و در نهایت، خروجیهای متنوع و غیرقابل پیشبینی تولید میکند. درواقع به دلیل غیرقابل پیشبینی و تصادفی بودن خروجیها، به این سیستم جنریتیو میگویند.
خاصیت جنریتیو فقط در کامپیوتر نیست، بلکه در دنیای آنالوگ و خصوصا طبیعت هم وجود دارد. برای مثال، نحوه تشکیل شدن درختان یک سیستم جنرتیو محسوب میشود چرا که همه درختها مطابق با قواعد فیزیکی و شیمیایی مشترکی شکل میگیرند اما خصوصیات ظاهری درختها با یکدیگر فرق دارند و نحوه رشد و شکل گیریشان غیر قابل پیشبینی است. ساختار زبان هم جنریتیو است چرا که شما به کمک حروف و واژهها میتوانید کلمه و جملههای متنوع و جدید بسازید.
*فرآیند خلق اثر چه محدودیتها و چالشهایی دارد؟
جدای از محدودیتها و چالشهای سختافزاری و نرمافزاری که ممکن است به وجود بیایند، شما باید دائما مسائل مربوط به برنامهنویسی و طراحی سیستم را حل کنید و راهکاری برای رفع مشکلات بیابید. برای مثال، غیرقابل پیشبینی بودن خروجیها، یکی از چالشهای کار با سیستمهای جنریتیو است. این مسئله باعث میشود که سیستم، خروجیهای نامطلوبی تولید کند و برای حل این مشکل، شما مجبور میشوید قواعد دیگری به برنامه اضافه یا از آن کم کنید.
*با توجه به اینکه خروجیها غیرقابل پیشبینی هستند، آیا هنرمند میتواند اثر مفهومی خلق کند و تجربه زیستهاش را در قالب اثری جنریتیو به تصویر بکشد؟
بله. چیزی که باعث میشود تا ما یک اثر را مفهومی بدانیم، معنایی است که در آن اثر وجود دارد نه ویژگیهای تکنیکی. در هنر جنریتیو هم ماجرا همینطور است. جنریتیو آرت هم صرفا یک تکنیک است و در تقابل با معنا نیست. اتفاقاً خاصیت تنوع و غیرقابل پیشبینی بودن خروجیها، یک پتانسیل منحصر به فرد این تکنیک برای خلق اثر مفهومی است.
*این سیستمهای جنریتیو تنها در هنرهای تجسمی کاربرد دارند؟
این سیستمها در رشتههای مختلف هنری کاربرد دارند. مثلا برای خلق صدا و موسیقی میتوانید سیستمی بسازید که طبق قاعدهای، صداهای متنوعی را به صورت تصادفی تولید کند. حتی برای سایر مدیومهای هنری هم امکان استفاده از سیستم جنریتیو وجود دارد. مهم این است که شما یک سازه یا ماشینی درست کنید که بتواند طبق قاعدهای، آثار متنوعی ایجاد کند.
*هنرمند هنر جنریتیو از چه ابزارهایی استفاده میکند؟
اکثر ابزارهایی که برای خلق هنرهای جنریتیو دیجیتالی استفاده میشوند، ماهیت برنامهنویسی دارند. «پراسِسینگ» (Processing)، «پی فایو جی اس» (P5JS)، «تاچ دیزاینر» (Touch Designer)، «وی فُر» (vvvv) و «اوپن فریم وورکس»(Open Frame works) ازجمله ابزارهایی هستند که در هنر جنریتیو کاربرد دارند.
البته همانطور که قبلا هم اشاره کردم، ابزارها لزوما نباید دیجیتالی باشند و هنرمند میتواند از ابزارهای آنالوگ هم استفاده کند. مثلا در روش آنالوگ، مهم این است که سازه جنریتیو باشد و تحت تاثیر شرایط فیزیکی یا شیمیایی محیط، آثار متنوعی را ایجاد کند.
*برنامهنویسیِ سیستم جنریتیو را خود هنرمند انجام میدهد یا یک متخصص؟
هر دو حالت امکان پذیر است. هنرمند جنریتیو آرت درواقع کسی است که قواعد سیستم را تعریف می کند و یا آن برنامه را میسازد. به عبارت دیگر، هنرمند جنریتیو کسی است که ماشین جنریتیو را میسازد و آن ماشین اثر را تولید میکند.
*بنابراین، برای اینکه یک هنرمند واقعا خالق آن اثر باشد، بهتر است که از برنامهنویسی و جنبه فناورانه این رشته هنری سر دربیاورد؟
بله. برای اینکه ما بتوانیم یک سیستم جنریتیو بسازیم، باید ساز و کار سیستمها را بشناسیم و برای این کار، دانستن اصول ریاضی پایه، منطق ماشین و یک سری تکنیکهای فناورانه کارمان را راحتتر میکند. این شناخت به هنرمند کمک میکند تا برای خلق آثار پیچیدهتر، یک سیستم یا ابزار جنرتیو توانمندتری بسازد.
*کسی که به جنریتیو آرت علاقه دارد از کجا باید شروع کند؟
اولین مرحله، انتخاب مدیوم هنری و ابزار است. برای خلق هنرهای جنرتیو در حوزه دیجیتال، اصول برنامهنویسی نقشی حیاتی ایفا میکند و پیشنهاد من این است که شخص با فراگیری کریتیو کدینگ شروع کند چرا که سادهترین و جذابترین روش برای فراگیری برنامهنویسی است. کریتیو کدینگ مناسب کسانی است که چیزی از برنامهنویسی نمیدانند یا حتی میترسند که آن را یاد بگیرند. ما در «عُطارِد» کریتیو کدینگ را آموزش میدهیم و در آینده قصد داریم برای کریتیو کدینگ و سایر هنرهای کامپیوتری، کلاسهای آموزشی برگزار کنیم.
*کریتیو کدینگ چه تفاوتی با هنر جنریتیو دارد؟
جنریتیو آرت یکی از زیرشاخههای کریتیو کدینگ به حساب میآید. کریتیو کدینگ فرآیندی اکتشافی و خلاقانه در مرزهای هنر، علم و تکنولوژی است. فردی که مشغول به این کار میشود، با برنامهنویسی به نحوی خلاقانه بازی میکند که منجر به کشف و خلق آثار جدید میشود. این آثار تنها منتهی به هنر نمیشوند و برای کارهای علمی-پژوهشی هم کاربرد دارند.
*خروجیها در کدنویسی خلاق هم درست مانند هنر جنریتیو غیرقابل پیشبینی هستند؟
کریتیو کدینگ لزوما به غیرقابل پیشبینی بودن خروجی مربوط نیست چرا که این عمل بیش از آنکه نتیجه محور باشد، فرآیند محور است اما غیرقابل پیشبینی بودن از ویژگیهای اصلی جنریتیو آرت است.
*آیا هنر هوش مصنوعی هم زیر شاخه هنر جنریتیو است؟ چون موقع کار با ابزارهای هوش مصنوعی مولد هم ما یک سری دستور میدهیم و نمیدانیم برداشت آن از دستورات ما چیست و چه خروجیای تحویل خواهد داد.
بله، دقیقا. ابزارهای ای آی هم جزو سیستمهای جنریتیو هستند چون خروجیهای متنوع و غیر قابل پیشبینی تولید میکنند. به همین دلیل، هنر هوش مصنوعی هم زیرمجموعهای از هنرهای جنرتیو به حساب میآید.
*جایگاه جنریتیو آرت در ایران چه طور است؟
این هنر در ایران خیلی نوپا است. نبودِ فناوریهای به روز در کشور باعث شده تا مردم آگاهی کمی نسبت به هنر جنریتیو داشته باشند. در سطح جهانی جایگاه خیلی خوبی نداریم اما از کشورهای همسایهمان جلوتر هستیم چون در گذشته رویدادهای مرتبطی برگزار شده و تعدادی از هنرمندانمان هم در جهان مطرح هستند.
*بازار کار این هنر در ایران چطور است؟
این هنر در ایران خیلی شناخته شده نیست و تقاضای کمی هم در بازار کار دارد. البته در طول سالهای گذشته، این شناخت بیشتر شده و بعضی از شرکتها برای تبلیغات بهتر، از این هنر بهره میبرند و به طور مثال، از چیدمانهای تعاملی جنرتیو در غرفهها یا مراسم خودشان استفاده میکنند.
فاطمه زهرا معصومی
بیشتر بخوانید: