رامتین خداپناهی: فلسفه هنر، بدون خودشناسی و پرسشگری ممکن نیست

تئاتر به‌عنوان یکی از پیچیده‌ترین و جامع‌ترین هنرها، همواره با چالش‌ها و مشکلاتی مواجه بوده و یکی از اصلی‌ترین این مشکلات، ضعف در آموزش‌های تئوری و عملی است که موجب عدم تحقق پتانسیل‌های بالقوه هنرمندان جوان می‌شود. رامتین خداپناهی کارگردان، بازیگر و مدرس سینما و تلویزیون، در گفت‌وگویی با پلاتوهنر به بررسی مشکلات موجود در حوزه تئاتر پرداخته و بر لزوم رویکرد علمی و ساختاریافته در آموزش هنرهای نمایشی تأکید می‌کند.

رامتین خداپناهی
رامتین خداپناهی

رامتین خداپناهی با اشاره به کمبودهای آموزشی در حوزه هنرهای نمایشی اظهار داشت: امروز در بسیاری از تئاترهایی که توسط هنرمندان جوان روی صحنه می‌روند، ضعف آموزش به‌وضوح دیده می‌شود. تئاتر، به‌عنوان یک هنر جامع که شاخه‌هایی همچون بازیگری، کارگردانی، طراحی صحنه، طراحی لباس و نورپردازی را در بر می‌گیرد، نیازمند نگاهی علمی و ساختاریافته است.

او با تأکید بر اهمیت آموزش افزود: مقصر اصلی این ضعف را نمی‌توان هنرمندان جوان دانست؛ چراکه این افراد استعداد و ظرفیت‌های بالقوه‌ای دارند که تنها از طریق آموزش مناسب می‌توانند آن را تقویت کنند. آموزش و پرورش باید با رویکردی علمی و متوازن، هم در حوزه تئوری و هم در زمینه تجربی، به این امر بپردازد.

رامتین خداپناهی: نگاه فردی هنرمند پایه و اساس خلق هنر را تشکیل می‌دهد

خداپناهی در ادامه به نقش تفکر در هنر اشاره کرد و گفت: تئاتر، همچون سینما، نقاشی، موسیقی و سایر هنرها، ابزاری برای شکل‌دهی به اندیشه و تفکر است. اما این اندیشه و تفکر چیزی نیست که صرفاً از طریق آموزش تکنیکال منتقل شود. نگاه فردی هنرمند به جهان و دغدغه‌های اوست که پایه و اساس خلق هنری را تشکیل می‌دهد. همان‌طور که ماکس وبر می‌گوید: «در نهایت شما با دو نوع انسان طرف هستید، انسان‌های مسئله‌دار و انسان‌های بدون مسئله». هنر برخاسته از تفکر، پرسشگری و دغدغه‌مندی است که این‌ها باید در شخصیت فرد شکل بگیرند.

او افزود: برای رسیدن به این جایگاه، ابتدا باید فردگرایی و شخصیت هنری شکل بگیرد. پس از آن، ابزار مناسب برای بیان این نگاه و دغدغه انتخاب می‌شود؛ خواه تئاتر باشد، خواه سینما یا سایر هنرها.

مشکلات ساختاری و آسیب‌شناسی تئاتر/سیر نزولی در تئاتر

این هنرمند همچنین به مشکلات ساختاری هنرهای نمایشی اشاره کرد و گفت: یکی از مشکلات عمده در حوزه هنرهای نمایشی، عدم پیوند واقعی میان هنرمند و مخاطب است. تئاتر نمی‌تواند به‌صورت ابلاغی و از بالا به پایین عمل کند. جامعه باید نیاز به حضور هنر را احساس کند و این پیوند میان هنرمند و مخاطب برقرار شود. متأسفانه، در سال‌های اخیر، نه‌تنها رشدی در این حوزه مشاهده نشده، بلکه سیر نزولی نیز داشته‌ایم.

او تئاتر را رسانه‌ای میان‌رشته‌ای دانست و تأکید کرد: تئاتر به‌عنوان یک رسانه میان‌رشته‌ای، نیازمند تحلیل و بررسی توسط متخصصان مختلف است. آسیب‌شناسی این حوزه تنها با گردهم‌آیی جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و سایر متخصصان ممکن است. این تحلیل‌ها باید به پرسش‌های بنیادین پاسخ دهند و هنرمندان را به سمت پرسشگری و چرایی سوق دهند.

رامتین خداپناهی

پرسشگری و خودشناسی در تئاتر

خداپناهی با تأکید بر اهمیت پرسشگری در هنر بیان کرد: پرسشگری، مهم‌تر از پاسخ دادن است. هنرمند باید ابتدا چرایی خود را مطرح کند، چرا این اثر را خلق می‌کنم؟ چه دغدغه‌ای دارم؟ پاسخ به این چرایی‌ها، اساس هنر است. در تاریخ، بزرگ‌ترین شاعران و هنرمندان به دلیل طرح چرایی‌های عمیق و بنیادین ماندگار شده‌اند؛ حافظ، سعدی، مولوی و فردوسی همگی نمونه‌هایی از این رویکرد هستند.

او در پایان خاطرنشان کرد: فلسفه هنر، با جمله معروف سقراط آغاز می‌شود «خویشتن را بشناس» بدون خودشناسی، پرسشگری ممکن نیست و بدون پرسشگری، تفکر و اندیشه‌ای شکل نمی‌گیرد. امیدوارم که در آینده، با تقویت آموزش‌های علمی و عملی در حوزه هنرهای نمایشی، شاهد رشد و پیشرفت در این عرصه باشیم. هرچند باید توجه داشت که امید واهی، خود مانعی بزرگ‌تر از ناامیدی است. تئاتر، نیازمند توجه عمیق‌تر، علمی‌تر و اندیشمندانه‌تر است تا بتواند به رسالت واقعی خود دست یابد.

بیشتر بخوانید:

تئاتر و مخاطبان جدید؛ استراتژی‌های جذب نسل‌های جوان به تئاتر

 

https://didhonar.ir/?p=79592

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − دو =