درباره فیلم “یادگار جنوب “
خلاصه داستان:
در خلاصه داستان آمده است: «باید عبور کرد…».
داستان این فیلم درباره عشق دختر و پسری است در حالی که دختری در کما است و ازدواج آنها باعث میشود شرایط پیچیدهای رخ دهد.
بازیگران و سایر عوامل فیلم:
وحید رهبانی، الناز شاکردوست، پژمان جمشیدی، مسعود کرامتی، ساناز سعیدی با حضور سحر دولتشاهی و صابر ابر
نویسنده وکارگردان: حسین دوماری و پدرام پورامیری، تهیهکننده: مجتبی رشوند، مجری طرح: سعید زمانیان، مدیر فیلمبرداری: میلاد پرتوی، صدابردار: امیرنوبخت، تدوین: پویان شعلهور، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، جانشین تهیه: سید مهدی مرتضایی، مدیر تولید: محمدرضا دلنوازی، طراح چهرهپردازی: مونا جعفری، طراح صحنه: محمد حسین کرمی، طراح لباس: سارا سمیعی، رنگآمیزی تصاویر: مهران دوستی، طراح جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیگ، طراح جلوههای ویژه بصری: امیر ولیخانی، مدیر برنامهریزی: صالح جوان، دستیاراول کارگردان: رضا عزیزی، منشی صحنه: مرجان تاجیک، عکاس: احمدرضا شجاعی، مشاور رسانهای: مریم قربانینیا.
درباره فیلم:
این فیلم دومین تجربه کارگردانی حسین دوماری و پدرام پورامیری است.
فیلم اول آن ها جان دار بود که در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم بخش نگاه نو شد و از سوی مخاطبان و منتقدان مورد تحسین قرار گرفت.
این فیلم پربازیگرترین فیلم چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر محسوب میشود. نویسندگان این فیلم دو اثر پرطرفدار سینما و رسانه خصوصی را نیز نگارش کرده اند که «شنای پروانه» و سریال «یاغی» است.
این فیلم در نخستین روزهای جشنواره با استقبال ویژهای از سوی مخاطبان روبه رو شد و حتی به سانس فوقالعاده رسید.
گریم متفاوت صابر ابر در یادگار جنوب مخاطب را تا مدتی از نمایش فیلم غافلگیر میکند. گریم او آنقدر سنگین بود که گاهی در هنگام اجرای گریم بیهوش میشد.
این فیلم عاشقانه که اوایل تابستان امسال در تهران، گرمسار و قشم فیلمبرداری شده است.
نشست خبری فیلم یادگار جنوب با حضور عوامل این فیلم
در این نشست حسین دوماری و پدرام پورامیری کارگردان، امیر نوبخت صدابردار، مجتبی رشوند تهیهکننده، میلاد پرتوی مدیر تصویربرداری و محمدحسن کرمی طراح صحنه حضور داشتند و پاسخگوی سوالات خبرنگاران بودند.
در ابتدای این نشست خبری مجتبی رشوند تهیهکننده فیلم ضمن ابراز همدردی با مردم خوی گفت: آنچه دیدید زحمات همه گروه است. ظاهرا در برج میلاد اکران همزمان بوده و از اینکه آنجا نیستیم عذرخواهی میکنم.
حسین دوماری کارگردان درباره توجه به مخاطب گفت: یکی از ملاکهای اصلی ما درنظر گرفتن مخاطب بوده و همیشه سعی کردیم بتوانیم مخاطب را جذب کنیم چون سینما بدون مخاطب لنگ میزند.
البته در این فیلم میخواستیم علاوه بر حفظ مخاطب، فیلم متفاوتی را در سینمای ایران بسازیم و قدمی در این راستا برداریم.
پدرام پور امیری درباره پیچیدگی فیلم نامه توضیح داد: بعد از چندبار بازنویسی فیلمنامه، همان چیزی که روی کاغذ بود را آوردیم و در میز تدوین چیزی تغییر نکرده است.
دوماری نیز در پاسخ به همین سوال ادامه داد: روایت غیرخطی داشتیم و میخواستیم از مضمون به ساختار برسیم. وقتی مضمون این است که در گذشته ماندن باعث بازماندن از آینده میشود، نباید در یک ساختار خطی روایت شود و به همین دلیل سراغ ساختار غیرخطی رفتیم. دقت داشته باشید ساختار غیر خطی هیچمدل و الگویی ندارد و وابسته به خلاقیت فیلمساز است چرا که بدان انگ کپی میخورد.
پورامیری گفت: عشق و انتقام و نفرت همیشه در کنار هم بوده و جدای از هم نبودهاند. ما فقط شکل وقایع را عوض کردیم و در آن دست بردیم. دیدگاه ما در پایان فیلم آمده و آنهم این است که اگر در گذشته بمانید از آینده باز میمانید. در مورد نفرت و پرورش آن در وجود نیز همین است.
رشوند در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا این شیوه از ساخت فیلم ریسکبوده یا نه، گفت: من فکر میکنم که مخاطب ما به بلوغ رسیده و شاید به دنبال یک استاندارد در محتوا و اجرا است. مخاطبان به سریالها و فیلمهای سینمایی برتر دنیا دسترسی دارند. این گونه فیلم ساختن نهتنها ریسکنبود بلکه در همین دو روز که از جشنواره گذشته متوجه شدم که مردم آن را دوست داشتند.
دوماری در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا داستان این فیلم واقعی است یا خیر گفت: هر قصهای میتواند ریشه واقعیت داشته باشد و مهمتر از آن عام بودن آن است. در مورد ازدواج با کسی که در کما است، وقتی از مراجع تقلید سوال شده یعنی به هر حال دغدغه یک نفر بوده است. اما اینکه از واقعیت محض بوده باشد، خیر.
وی اضافه کرد: سال 97 بعد از ساخت فیلم سینمایی جاندار گفتیم که فیلم بعدی ما یک عاشقانه جنون آمیز است و از همان زمان میدانستیم چه میخواهیم بسازیم.
پور امیری درباره انتخاب وحید رهبانی به عنوان نقش اول گفت: وحید رهبانی جدی ترین گزینه ما بود. چون همدیگر را خوب میشناختیم و میدانستیم که میخواهیم وارد یک کار سخت بشویم و امیدوارم سربلند بیرون آمده باشیم.
وی در پاسخ به این سوال که ملاک انتخاب بازیگران چه بوده و به دنبال اسمها بوده است یا خیر، گفت: ملاک ما توانایی بازیگران بود. اگر غیر از این باشد تبدیل به یک تجاری ساز میشویم.
کارگردان یادگار جنوب درباره انتخاب نقش صابر ابر گفت: مطمئن بودیم که تنها کسی که میتواند این نقش را بازی کند صابر ابر است و به این فکر میکردیم که باید نقش او را در ذهن مخاطب برای همیشه ماندگار کنیم. برهمیناساس نمیخواستم که شبیه به هیچ کس دیگری باشد. بنابراین از گریمور خواستیم که صابر را گریم متفاوتی کند. تاکید میکنم که هیچ کس به جز صابر نمیتوانست این بازی را بکند و تغییر گریم دادیم چون ظاهرش به آن نقش شبهات نداشته باشد و مخاطبان نیز آشنایی پیشینهای نسبت به او نداشته باشند.
پور امیری در پاسخ به سوالی درباره وجود سکانسهای اضافی در این فیلم گفت: همیشه مینالیدیم که چرا فضا و اتمسفر نیست اما در این فیلم این موضوع را قرار دادیم.
دوماری نیز گفت: تلاش کردیم که هیچ چیزی در فیلم اتفاقی رخ نداده باشد و هیچ چیزی بدون فکر نبود. نزدیک به 3 ماه پیش تولید داشتیم و فکر همه چیز را کرده بودیم.
دوماری در پاسخ به سوالی درباره اینکه کدام بازیگران این فیلم جنوبیاند، گفت: فقط خانم دولتشاهی ریشه جنوبی دارد و بقیه جنوبی نیستند اما در فیلم هم اشاره میکنیم که آنها از یک دورهای به بعد به جنوب آمدهاند.
رشوند در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا فیلمش مستقل بوده یا خیر گفت: این فیلم کاملا و 100 درصد مستقل است و در این رقابتها تنها فیلم ما بوده که مستقل بوده و با پول سرمایهگذار خصوصی ساخته شدهاست. تاکید میکنم که این فیلم چه در تفکر و چه در سرمایه مستقل بوده است.
نقدی بر فیلم یادگار جنوب
«یادگار جنوب» بعد از فیلم «جان دار» دومین تجربه کارگردانی حسین دوماری و پدرام پورامیری است.
داستان فیلم درمورد انسان سرمایه دار و عاشقی است که اسیر و درگیر معشوقه ای در کما شده است و سعی می کند تا زمانی که معشوقه اش حیات نباتی دارد با او زندگی کند.
فیلم نسبت به اثر قبلی، «جان دار» پیشرفت روبهرو جلویی است که بیان سینمایی و میزانسن و دکوپاژ بسیار خوبی داراست.
شروع فیلم با حرکت زنی در خانه است که به مخاطب نمی گوید از دید و نگاه چه کسی است و این ابهام باعث شده شخصیت ها و داستان گویی تا حدی با پیچیدگی همراه شود و مخاطب جدا از روایت غیر خطی درست فیلم کمی در تحلیل وقایع با سختی همراه شود.
در وهله اول باید از بازی فوق العاده وحید رهبانی گفت، بی تردید او با بازی درخشان خود شایسته نامزد دریافت سیمرغ است. انتخاب بازیگران دیگر اثر همچون پژمان جمشیدی و سحر دولت شاهی که بازی قابل قبول و تاثیرگذار دارند، بیانگر توانایی این دو کارگردان در انتخاب بازیگر است.
از حیث تصویربرداری، مخاطب قاب ها و اندازه نماهایی اغلب حساب شده و دقیق را مشاهده می کند. همانند سکانسی که وحید در بیمارستان با پدر خانم خودش در حال رقصیدن است یا سکانس های جنوب در کنار دریا. از طرفی در برخی نماها مانند نماهای دور، از وحید یا نماهای دونفره از رعنا و وحید در سکانس های نهایی فیلم، بیشتر به منظور زیبایی بصری هستند که در روایت داستان خلل ایجاد کرده است.
فیلم سعی می کند با نگاهی دقیق به قشم از فضا و موقعیت تصویری قابل تجربه و غیر توریستی ارائه بدهد و تجربه جنوب را برای مخاطب ممکن سازد.
از سوی دیگر نقش تاثیرگذار موسیقی فیلم را نمی توان نادیده گرفت. بامداد افشار با هنرنمایی خود مثل آثار دیگرش «پوست شیر» و «قورباغه» مجددا خوش درخشیده است و در این قیلم نیز اثری تماما منطبق و همسو با روایت داستان ارائه کرده است.
از نقاط ضعف فیلم، دو پلان خانه وحید و شهربازی فیلم است که صابر ابر در آن حضور دارد. فارغ از تلاش و مشقت زمانبر برای چهره آرایی متفاوت، جدید و فراموش نشدنی او و بازی درخشانی که ایفا کرده است، این حضور، نقشی خارج از جریان داستان است که دفعتا وارد می شود و به تعبیری منطق روایی ندارد و می توان حضور این شخصیت را اضافی و ناکارآمد تلقی کرد.
هم چنین داستان به دلیل بغرنج شدن و مبهم شدن قصه گویی و نیز نوع معرفی شخصیت ها و خصوصیت رفتاری آنها تا حدودی باعث شده مخاطب از اثر فاصله بگیرد و برای درک شخصیت های فیلم با مشکل روبهرو شود.
در آخر باید اشاره کرد، این فیلم فضا و روایتی نو دارد که با وجود شباهت به روایت های خارجی با شکل ایرانی داستان، قصه ای معمایی و جنون آمیز را روایت می کند. روایتی که با ویژگی های تکنیکی خوب و دکوپاژ حساب شده از کلیشه ها عبور کرده و به تعبیری، ساختارشکنی کرده است. این فیلم با وجود ریتم خسته کننده، فضای مبهم و شیوه غیر متداولش از روایت همچنان از آثار خوب چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر به شمار می آید.