به گزارش پلاتو هنر، تئاتر متا دراماتیک یکی از گونههای نوآورانه و پیچیده تئاتر مدرن است که به طور ویژه در قرن بیستم پدیدار و پس از آن توسعه پیدا کرده است. این نوع تئاتر از قالبهای سنتی و معمول نمایش فاصله میگیرد و با نقض قوانین مرسوم دراماتیک و شکستن دیوار چهارم، به نمایش خودآگاهی و بازتاب خود در صحنه پرداخته و از این طریق به نقد و تحلیل فرآیند تئاتر و هنر نمایش میپردازد. در تئاتر متا دراماتیک، صحنه و نمایش به چیزی فراتر از صرفا روایت داستان تبدیل میشود و به عنوان ابزاری برای تفکر در مورد ماهیت تئاتر، حقیقت و واقعیت در نظر گرفته میشود.
مفهوم متا درام
واژه «متا» در تئاتر به معنای «فراتر از» یا «ماوراء» است و در زمینههای مختلفی همچون متا-مفهوم، متا-تاریخ و غیره به کار میرود. در تئاتر، اصطلاح «متا درام» به معنای تئاتری است که بر فرایند تئاتر، ساختار و ابزارهای آن خودآگاه است و آن را به نمایش میگذارد. در واقع، تئاتر متا دراماتیک بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به تماشاگر یادآوری میکند که آنچه که در حال مشاهده است صرفاً یک نمایش است، نه واقعیتی بیرونی.
ویژگیهای اصلی تئاتر متا دراماتیک
شکستن دیوار چهارم: یکی از ویژگیهای بارز تئاتر متا دراماتیک، شکستن دیوار چهارم است. دیوار چهارم به مفهوم معمول تئاتر اشاره دارد که در آن بازیگران فرض میکنند که تماشاگران در بیرون از صحنه قرار دارند و هیچ ارتباط مستقیمی با آنها ندارند. در تئاتر متا دراماتیک، این فرضیات نقض میشود و بازیگران بهطور مستقیم با تماشاگران ارتباط برقرار میکنند، یا حتی در مواقعی به آنها اشاره میکنند که در حال اجرای یک نمایش هستند.
خودآگاهی دراماتیک: تئاتر متا دراماتیک بهطور مداوم به این که «چه چیزی در حال اتفاق افتادن است» اشاره دارد. شخصیتها ممکن است از تماشاگران بخواهند تا از آنچه که در حال روی دادن است آگاه شوند یا خودشان در مورد روند نمایش و هدف آن توضیحاتی بدهند. این خودآگاهی میتواند از طریق دیالوگها، حرکات بدن، یا حتی آگاهی از زمان و مکان صورت گیرد.
واژهها و موقعیتها بهعنوان نشانه: در تئاتر متا دراماتیک، واژهها و موقعیتها تنها برای پیشبرد داستان استفاده نمیشوند، بلکه بهعنوان نشانهای از فرایند تئاتر و تحلیلهای اجتماعی یا فلسفی در نظر گرفته میشوند. برای مثال، ممکن است یک شخصیت به تماشاگران بگوید که این لحظه بخشی از یک نمایش است، یا حتی از خود تئاتر و صنعت تئاتر انتقاد کند.
آمیختگی واقعیت و فیکشن: در تئاتر متا دراماتیک، مرز میان واقعیت و فیکشن گاهی از بین میرود. ممکن است بازیگران نقش خود را بهطور مستقیم بهعنوان «بازیگر» یا «شخصیت» معرفی کنند و حتی اشاره کنند که آنچه که در حال مشاهده است صرفاً یک نمایش است. این نوع آمیختگی باعث میشود که تماشاگر دچار تناقضی در درک خود از واقعیت و هنر شود.
برهم زدن ساختارهای سنتی: ساختار خطی و کلاسیک در تئاتر متا دراماتیک معمولاً شکسته میشود. نمایشها ممکن است زمان و مکان را تغییر دهند یا حتی ساختار داستانی را بهطور عمدی نامنظم کنند. این بینظمی معمولاً برای ایجاد احساساتی از عدم قطعیت یا بیثباتی در ذهن تماشاگر استفاده میشود.
تاثیرات تاریخی و فرهنگی
تئاتر متا دراماتیک در واکنش به تئاتر سنتی و مدرنیسم شکل گرفت. در دوران پس از جنگ جهانی دوم، هنرمندان و نویسندگان تئاتر بهدنبال یافتن روشهای جدیدی برای بازتاب واقعیتها و تجربههای انسانی بودند. پس از جنبشهای نوگرایی و جنبشهای ضد هنری مانند دادائیسم و سوررئالیسم، تئاتر بهسمت شکستن قالبها و سنتها گرایش پیدا کرد. این تغییرات باعث شد که تئاتر متا دراماتیک بهعنوان یک فرم جدید تئاتری بهوجود آید که نه تنها داستان میگفت، بلکه روند ساختن داستان و نمایشش را به نمایش میگذاشت.
چالشها و پیچیدگیها
مخاطبشناسی پیچیده: تئاتر متا دراماتیک بهدلیل رویکرد پیچیده و گاهی فلسفی خود، ممکن است برای تماشاگران عمومی دشوار باشد. این نمایشها به مخاطبان نیاز دارند که نهتنها داستان را دنبال کنند، بلکه بهطور فعال در تحلیل ساختار و روشهای اجرایی تئاتر نیز درگیر شوند. در نتیجه، ممکن است برای تماشاگرانی که بهطور عادی با تئاتر روبهرو میشوند، چالشبرانگیز باشد.
خطر از دست دادن توجه تماشاگر: شکستن دیوار چهارم و تمرکز بر فرآیند نمایش به جای داستان، میتواند باعث از دست دادن توجه تماشاگران شود. برخی از تماشاگران ممکن است ترجیح دهند که صرفاً یک داستان سرگرمکننده تماشا کنند و از تحلیلهای پیچیده و خودآگاهی دراماتیک فاصله بگیرند.
پذیرش در جوامع تئاتری سنتی: در بسیاری از تئاترهای سنتی یا جریانهای تئاتری رسمی، تئاتر متا دراماتیک ممکن است بهعنوان رویکردی پیچیده و خارج از عرف شناخته شود. این رویکردها ممکن است نیازمند فرهنگسازی و آشنایی بیشتر با مفاهیم جدید در تئاتر باشند تا بهطور گستردهتری پذیرفته شوند.
نمونههای برجسته تئاتر متا دراماتیک
«در انتظار گودو» اثر ساموئل بکت: این نمایش یکی از نمونههای برجسته از تئاتر متا دراماتیک است. شخصیتهای اصلی، ولادیمیر و استراگون، بهطور مداوم درباره مفاهیم بیهدف بودن زندگی و اهمیت انتظار صحبت میکنند. آنها از وضعیت خود آگاه هستند و نمایش بهطور مکرر به مفهوم نمایش و بیمعنایی آن اشاره میکند.
«بازگشت به خانه» اثر هارولد پینتر: در این نمایش، ساختار خطی داستان شکسته میشود و بازیگران بهطور مداوم در حال دستکاری زبان و روابط خود هستند. در اینجا، تماشاگر بهطور پیوسته با تناقضات زبانی و دراماتیک رو به رو میشود که باعث ایجاد نوعی خودآگاهی دراماتیک میشود.
«نمایش نمایش» اثر پیتر شافر: این نمایش دربارهی فرایند خود تئاتر و چالشهای آن است. در این اثر، موضوع اصلی نمایش مربوط به نمایشهایی است که خود در حال اجرا هستند، و خود تئاتر بهعنوان یک پدیدهای قابل بررسی در نظر گرفته میشود.
نتیجهگیری
تئاتر متا دراماتیک بهعنوان یک ژانر پیچیده و نوآورانه، بهطور مستمر تلاش میکند تا مفهوم تئاتر را برای تماشاگران به چالش بکشد و آن را به ابزاری برای تفکر عمیقتر درباره زندگی، واقعیت و نمایش تبدیل کند. این نوع تئاتر با شکستن دیوار چهارم، خودآگاهی دراماتیک و آمیختگی با واقعیت و فیکشن، تماشاگران را وادار میکند تا نهتنها داستان را بلکه فرآیند نمایش و روایت آن را نیز تجزیه و تحلیل کنند. اگرچه تئاتر متا دراماتیک ممکن است برای برخی مخاطبان دشوار و پیچیده باشد، اما قطعاً ارزش تجربی و فکری بالایی دارد و زمینهساز شکلگیری تفکر انتقادی و تازهای در دنیای تئاتر است.
انتهای گزارش / بیشتر بخوانید:
تئاتر اپیک؛ نگاهی به رویکرد انقلابی برتولت برشت در اجرای نمایش