برای او که نقاشی‌هایش شبیه باران بود

به گزارش پلاتو هنر، سه شنبه ۲۰ تیرماه بود که خبر آمد احمدرضا احمدی پس از طی یک دوره بیماری قلبی از دنیا رفت.

احمدی از آغازگران سبک موج نو در دهه ۴۰ بود و در حوزه ادبیات کودک نیز فعالیت‌های چشمگیری داشت. این شاعر را پیشگام سورئالیسم در ادبیات کودکان می‌دانند. او در زمینه موسیقی، ویراستاری و ادبیات کودک و نوجوان نیز فعالیت‌ داشت.

اما کشف جهان توسط او فقط به حوزه شعر و ادبیات محدود نشد و شعرها و رویای خود را روی بوم نقاشی آورد.

نخستین نمایشگاه انفرادی نقاشی‌های احمدی با عنوان «هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود» اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ در گالری «کاما» برگزار شد.

او برای نخستین نمایشگاه نقاشی‌اش نوشته بود:‌ «کشیدن آبرنگ‌ها، نه از تفنن بود و نه از دل‌خوشی بود. آن‌ها در روزهای انهدام کامل روحی که مرا تسخیر کرده بود انجام شد. روزهای افسردگی که مدام زمین از زیر پاهایم می‌گریخت و سقف آسمان آنقدر پایین آمده بود که مرا به خفه‌گی می‌برد. ابتدا با هراس شروع کردم.

دوست من، «ابولفضل همتی اهویی» مرا دلداری می‌داد و مرا به آتلیه‌اش می‌برد. شاگردان جوانش با چهره‌های زندگی ساز، مرا به نقاشی امیدوار کردند. هراسم از نقاشی مرا به یاد کتاب اولم «طرح» انداخت که مسعود کیمیایی مرا از فراموشی خودم درآورد. روزهای چهارشنبه به آتلیه دوستم «همتی» می‌رفتم و او با حوصله، آب رنگ‌ها را تماشا می‌کرد. دیگر در آن روزهای فراموشی خودم، زندگی‌ام صیقل خورده بود و شفاف شده بود. اگر چه می‌دانستم زمین ناهموار و ساعت رحلت نزدیک است. چون می‌دانستم باطری‌ای که در قلبم جای گرفته است قطب نمای من است، پس آب رنگ‌ها با آموزگاری دوستم تولد یافتند و روزهایم آرام آرام دلپذیر شدند.

این آب رنگ‌ها را عکس برگردان روزهای انهدام روح و جسم من بدانید.

تو هرچه برای ادامه‌ زندگی دلایل محکم بیاوری، مرگ، کور است و کر است اما جا پای عاشقان در برف ماندنی‌ست و آب نمی‌شود.

احمدرضا احمدی

بهار ۱۳۹۷ ـ تهران»

او بار دیگر در شهریور ماه 1401 برای فرار از افسردگی به نقاشی پناه آورد. احمدرضا احمدی در پی يک افسردگی چند ماهه برای فرار از آن نقاشی را آغاز كرد. نقاشی‌های او آبرنگ بود و شبيه به شعرهايش: محو و بارانی. نمايش اول بازتاب خوبی داشت. مخاطبانش احمدرضای شاعر را در نقاشی‌هايش می‌ديدند. نقاشی‌هايی كه تصویری از روحش بود. شعرهايش نقاشی شده بود.

پس از نمايش اول، كشيدن نقاشی دغدغه هر روزه‌اش شد. از كاغذ به مقوا، از مقوا به بوم، از آبرنگ به اكرليک و از ابعاد كوچک به ابعاد بزرگ. ابزارش محدود به قلم‌مو و كاردک نيست، او از هر وسيله‌ای كه بتواند احساسش را بر بوم منتقل كند استفاده می‌كند.

در ذهنش به اثری كه قرار است خلق شود فکر نمی‌کند و تصميم قبلی نمی‌گيرد: همچون شعرش كه بی‌هيچ قرار قبلی بر كاغذ جاری می‌شود. آنچه جالب است شكل گرفتن مجموعه‌هايی‌ست كه برای خلقشان تصميمی از پیش نداشته، اما وقتی چند كار كه معمولا در يک دوره كار شده‌اند در كنار هم قرار می‌گیرند بدل به مجموعه‌ای می‌شوند. او درباره نقاشی‌هايش تنها يک جمله می‌گويد: بی‌خبر از نتيجه …»

دومین نمایشگاه انفراد شاعر رنگ‌ها به نام «لکه‌ای از عمر بر دیوار بود» 11 شهريور تا 22 شهريور 1401 در گالری اُ به نمایش درآمد.

همچنین او در نمایشگاه‌های گروهی ۹۷+ (اسفندماه ۱۳۹۷- گالری افرند)، دو از هزاران (آبان ماه ۱۳۹۸- گالری الهی)، گلگشت (آذرماه ۱۳۹۸- گالری سروناز) و کلکسیونر ۵ (بهمن ماه ۱۳۹۸- گالری آرتیبیشن) شرکت کرد.

احمدی در سال‌های گذشته دست‌هایش‌ را که دهه ها آغشته به جوهر کلمات بود، به رنگ هم آغشته کرد و آن چیزهایی را که می‌خواست بگوید در نقاشی‌هایش بیان کرد.

در ادامه در روزهایی که او دیگر در میان ما نیست، تعدادی از نقاشی‌هایش را که پناه او بود، مرور می‌کنیم.

احمدرضا احمدی
اثر «احمدرضا احمدی» در دومین نمایشگاه انفرادی او «لکه‌ای از عمر بر دیوار بود»
احمدرضا احمدی
اثر «احمدرضا احمدی» در دومین نمایشگاه انفرادی او «لکه‌ای از عمر بر دیوار بود»
احمدرضا احمدی
اثر «احمدرضا احمدی» در دومین نمایشگاه انفرادی او «لکه‌ای از عمر بر دیوار بود»
احمدرضا احمدی
اثر «احمدرضا احمدی» در دومین نمایشگاه انفرادی او «لکه‌ای از عمر بر دیوار بود»
https://didhonar.ir/?p=23769