به گزارش پلاتو هنر، حتما تاکنون نام «جنبش» یا «جنبشهای هنری» به گوشتان خورده است. در ابتدای این گزارش میخواهیم توضیح دهیم که جنبش هنری چیست و چه تاثیراتی در جریان تاریخ هنر داشته است. جنبش هنری یک جریان و حرکت هنری است که تحت تأثیر تحولات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… شکل میگیرد. جنبشها را تعدادی از افراد از گروههای مشابه تشکیل میدهند به طور مثال طی جنبش هنری گروهی از هنرمندان با انجام اعمالی مشابه خواهان تغییرات در وضع موجود هستند.
این جنبشها بسته به بنیان و زمینههای بهوجود آورنده و توسعهدهنده آنها میتوانند کوتاهمدت یا نسبتا پایدار باشند.
همچنین جنبشهای هنری ممکن است در یک منطقهٔ جغرافیایی خاص و تنها در یک رشته هنری رایج شوند یا بهصورت فراگیر بخش وسیعی از دنیای هنر را تحت تأثیر خود قرار دهند.
هنر قرون وسطی
در ابتدا با هنر قرون وسطی آغاز میکنیم. هنر اوایل قرون وسطی شامل آثاری از قرن پنجم پس از میلاد تا 1000 پس از میلاد و آثاری از فرهنگهای متنوع مانند آنگلوساکسونهای بت پرست، سلتها، نورس، پادشاهی مسیحی شارلمانی و جانشینان او است. این آثار عناصر کلاسیک یونانی و رومی را با موضوع مسیحی و الگوهای تزئینی شمال بت پرست ترکیب می کنند.
موضوع آنها تقریباً همواره مسیحی بود و زندگی، مرگ و رستاخیز عیسی، صحنههایی از عهد عتیق و نمادگرایی مسیحی را به تصویر میکشید. هنر قرون وسطی نشان دهنده علاقه پرشور و بیان ایده آلیستی ایمان مسیحی و کاتولیک است. طرحهای معماری و دکوراسیون داخلی آنها، بیانی مشتاقانه از ایمان عمیق مذهبی مردم قرون وسطی بود.
هنر بیزانسی
هنر بیزانسی هنری مسیحی بود که در دوران فرمانروایی قسطنطین آغاز شد و تا حدی جنبه رسمی به خود گرفت. در سده ششم میلادی ثمره بزرگ آن بنای ایاصوفیه بود. در قرون هشتم و نهم میلادی فرقه شمایلشکنان که تمثالهای جسمانی را مظهر بت پرستی می دانستند، شمایل قدیسان را از پرستشگاهها طرد کردند که بر اثر آن نشو و نمای هنر دینی نیز متوقف ماند و عرصه برای رونق هنر دنیوی و تزیینی باز شد.
ویژگیهای هنر بیزانسی این است که اصالتا هنری غیردنیوی و غیرجسمانی و غیرواقعنما بود؛ از بازنمایی شباهت میگریخت و به نقشپردازی می گروید. از انسان خاکی و مضمون عادی دوری می جست و در آرزوی دست یافتن به انسان برتر به حقیقت مطلق و ذات ربانی تلاش میکرد.
هنرمند بیزانسی با نقشپردازی خود اشکال مشهود و صورت های جسمانی را در هم می شکست و یا تغییرشان می داد تا اشکال و صورتهای غیر این دنیایی و با مفاهیم رمزی و دینی به وجود آورد.
هنر بیزانسی به هیچ وجه جنبه طبیعتگرایی و نوآوری و فردیت پرستی نداشت، بلکه هنری بود عمیقا آیینی و رمزگرا، مقید به ضوابط و مقررات.
گوتیک
لغت گوتیک در لغت به معنی قوم گوتها است. این شیوه هنری در نیمه دوم سده دوازهم پا گرفت و تا نیمه قرن پانزدهم ادامه داشت. دورهای که در آن، از یک طرف آخرین نمودهای هنر قرون وسطی به چشم میخورد و از سوی دیگر مقدمات اولیه هنر عصر رنسانس فراهم میشود. خاستگاه اولیه هنر گوتیک، ایل دو فرانس در نزدیکی پاریس است و شاید بتوان کلیسای سندنی را نخستین اثر معماری گوتیک به شمار آورد.
معماری، مهمترین و اصلیترین نوع هنر در دوران گوتیک به حساب میآمد. طاق نوک تیز، پشتبند معلق، قوس جناغی و… ازجمله ویژگی های معماری گوتیک بود.
هنر رنسانس
رنسانس یک جنبشهای عظیم فرهنگی علمی هنری بود که بین قرن های چهاردهم تا هفدهم میلادی در اروپا رخ داد و سرآغاز جنبش های اجتماعی آن دوران شد. رنسانس در لغت به معنای تولد دوباره است اما پایه و اساس مکتب رنسانس براساس انسان گرایی است که از آموزههای رم و یونان باستان الهام گرفته شده است.
از دیدگاه هنرمندان رنسانس هنر گوتیک هنری ارزشمند به حساب نمی آمده و ارزشهای فاخر هنری را رو به نابودی برده است. هنر واقعی در جنبش رنسانس در آموزه های کلیسای روم و باستان تلقی میشد.
احیای روح هنر دوره کلاسیک یونان و روم، طبیعت گرایی، فردگرایی، کالبدشناسی انسان، تکمیل قواعد پرسپکتیو، توجه به موضوع های دنیوی، رواج نقاشی رنگ و روغن برای تجسم گرمی و طراوت پوست از ویژگی های هنر دوره رنسانس است.
تینتورتو، تیتیان، آلبرشت دورر، هیرونیموس بوش، جوتو، ساندرو بوتیچلی، دوناتلو، رافائل، میکل آنژ، لئوناردو داوینچی ازجمله معروف ترین هنرمندان دوره رنسانس بودند.
کلاسیسیسم
کلاسیسیسم (به انگلیسی: Classicism) جنبش هنری و فرهنگی ویژه نیمه دوم قرن هفدهم در اروپاست. این جنبش مبتنی بر آفرینش آثار هنری و ادبی با الهام از هنر باستان یونان و روم، و بازگشت به اصول و ارزشهای زیباییشناسی آنان است.
مکتب کلاسیسیسم در واقع نوعی احیای شیوه هنری یونان و روم به شمار می رود که هر چند در ایتالیا متولد شد اما در فرانسه رشد کرد و به ثمر نشست.
اصول این مکتب عبارتند از تقلید از طبیعت، تبعیت و تقلید از قدما، اهمیت دادن به عقل، خوشایندی و وضوح و زیبایی کلام.
از مهمترین شاعران و نویسندگانی که بدین مکتب رو آوردند می توان به مولیر، لافونتن، راسین و از همه مهمتر بوالو اشاره کرد.
آزادسران
در ربع اول سده نوزدهم نوکلاسیک در قالب خشک و مقرراتی خود فرتوت و منجمد ماند و در پیروی مو به مو از ضوابط طراحی و تناسبات قراردادی و مضامین رسمی به شیوه استادان بزرگ دوره رنسانس مترقی ابرام و استبداد هنری را به پایان رساند که بسیاری از نقاشان جوان و نوجو تعالیم نوکلاسیک را به تخفیف و تمسخر «مکتب خانه ای» خواندند و با واکنشی علیه آن، شعار تکروی و آزادسری را مبنای شیوه هنری خود قرار دادند و پس از چندی «آزادسران» خوانده شدند.
آزادسران از پذیرش تعالیم و دستورات پیشکسوتان و مربیان خود روی برتافتند و در مرحله نخست به تکوین شیوه «رمانتیک» و «واقعگری» روی آوردند که زمینه را برای ظهور سبک امپرسیونیسم و دیگر مکاتب هنری نیمه دوم قرن نوزدهم آماده کرد.
رمانتیسم
جنبش رمانتیسم، احساسات شدید را منبعی اصیل برای تجربه زیباییشناسانه میدانست و بر احساساتی از قبیل ترس، وحشت و حیرت تمرکز داشت، بهخصوص در مواجهه با زیبایی متعالی و زیبایی طبیعت.
واقع گرایی
بازنمایی بدون واقع یا کمالبخشی در مفهوم توصیف صحنه یا موجودی با تمام خصوصیات و جزئیات پسندیده و ناپسندیده اش که قابل بازشناسی باشد. در کل واقع گرایی در عالم هنرهای تجسمی را شیوه ای مبتنی بر بازنمایی مشهوذات با دیدی دقیق و برداشتی بیطرفانه و بدون کاهش و افزایش ارادی یا کمالبخشی آرمانی می گویند.
این گزارش ادامه دارد…
بیشتر بخوانید: