به گزارش پلاتو هنر، جنبش اکسپرسیونیسم یکی از تاثیرگذارترین جنبشهای هنری قرن بیستم، تحولی شگرف در هنرهای تجسمی، ادبیات و تئاتر ایجاد کرد. این جنبش، که در اوایل قرن بیستم شکل گرفت و پس از جنگ جهانی اول رونق خود را در میان جوامع هنری پیدا کرد، پاسخی بود به آشفتگیهای اجتماعی، آسیبهای روانی و مداخلههای سیاسی زمانه در میان کشورهای اروپایی و آمریکایی. اکسپرسیونیسم در تئاتر، برخلاف واقعگرایی و ناتورالیسم، به جای نمایش حقیقتهای زندگی، بر بازنمایی درونیترین احساسات و بحرانهای وجودی انسان تمرکز داشت.
پیشینه و شکلگیری اکسپرسیونیسم در تئاتر
اولین جرقههای پیدایش این جنبش را میتوان در آلمان پیدا کرد و ریشههای آن را میتوان در تحولات اجتماعی و صنعتی اوایل قرن بیستم جست و جو کرد. نویسندههای چون «گئورگ کایزر» و «ارنست تولر» از پیشگامان این سبک در تئاتر بودند. آثار آنها واکنشی به جهانی بود که تحت تاثیر ماشینزدگی، جنگ و از خود بیگانگی انسان قرار گرفته بود. اکسپرسیونیسم تئاتر عمیقا تلاش داشت که با استفاده از فرمهای غیرمعمول و اغراق شده، این آشفتگیها را به تصویر بکشد.
اکسپرسیونیسم در صحنه آمریکا: جانی جانسون، پل گرین و کرت ویل / 1936
ویژگیهای اصلی اکسپرسیونیسم در تئاتر
اکسپرسیونیسم در تئاتر، مجموعهای از تکنیکها و اصول را برای بیان جهان ذهنی انسان به کار گرفت. مهمترین ویژگیهای این سبک عبارتاند از:
1. تحریف واقعیت
در اکسپرسیونیسم، واقعیت ظاهری به شکلی اغراق شده و غیرطبیعی نشان داده میشد. صحنهآرایی، نورپردازی و طراحی لباسها اغلب حالتی انتزاعی و نامتعارف دارد تا بتواند مستقیما جهان ذهنی شخصیتها را بازتاب دهد.
2. تمرکز بر احساسات درونی
نمایشها به جای روایت خطی داستان، اغلب بر بیان احساسات عمیق شخصیتها و کشمکشهای روانی آنها تمرکز دارند.
3. ساختار غیرخطی
نمایشنامههای اکسپرسیونیستی عموما فاقد ساختار روایی سنتی هستند. رویدادها در قالب مونولوگها، فلشبکها یا صحنههای جداگانه و پراکنده نمایش داده میشوند.
4. شخصیتهای نمادین
در این سبک، میتوان به جای استفاده از شخصیتها به صورت انسانهای واقعی، نمایندهای از مفاهیم یا نیروهای انتزاعی مانند قدرت، ترس و یا امید را به نمایش گذاشت.
5. استفاده از نور و سایه
نورپردازی در تئاتر اکسپرسیونیستی نقشی کلیدی دارند. سایهها و کنتراستهای تند برای ایجاد حس دلهره و آشفتگی استفاده میشوند.
نمونههای برجسته اکسپرسیونیسم در تئاتر
آثاری چون «بامداد تا نیمه شب» نوشته «گئورگ کایزر» و «انسان و تودهها» اثر «ارنست تولر» از نمونههای برجسته تئاتر اکسپرسیونیستی هستند. در این آثار، مخاطب با جهانی رو به رو میشود که در آن مرزهای واقعیت و خیال محو شدهاند.
نمایشنامه «ماشینسازها» نوشته «ارنست تولر»، نقدی تند بر صنعتیشدن و پیامدهای آن بر انسان است. همچنین، نمایشنامه «پیتر وایس» به نام «تعقیب و قتل ژان پل مارا»، گرچه در سالهای بعداز این جنبش نوشته شد، از عناصر اکسپرسیونیسم بهره میبرد.
تاثیر اکسپرسیونیسم بر تئاتر معاصر
اکسپرسیونیسم با شکلگیری خود پایهگذار بسیاری از جنبشهای مدرن در تئاتر شده است. تاثیر آن را میتوان در آثار نمایشنامهنویسانی چون «برتولت برشت» و «ساموئل بکت» مشاهده کرد. «برشت» با استفاده از تکنیکهای فاصلهگذاری و نمایش انتقادی، برخی از اصول اکسپرسیونیسم را بسط و گسترش داد. در تئاتر معاصر، بسیاری از نمایشنامهها و اجراها همچنان از عناصر اکسپرسیونیستی برای بازتاب دنیای ذهنی شخصیتها استفاده میکنند.
اکسپرسیونیسم در تئاتر، هنری است که فراتر از مرزهای واقعیت حرکت میکند و به کاوش در دنیای پرآشوب درون انسان میپردازد. این سبک، با استفاده از فرمهای انتزاعی و نمادین، توانسته است بحرانهای وجودی و اجتماعی را به شیوهای نوآورانه به نمایش بگذارد. اکسپرسیونیسم نه تنها به عنوان یک جنبش تاریخی، بلکه به عنوان یک منبع الهام برای تئاتر امروز همچنان زنده است.
انتهای گزارش / بیشتر بخوانید: