به گزارش پلاتو هنر، تفاوتی نمیکند که شما به عنوان یک هنرمند حرفهای باشید و یا تنها به عنوان یک فرد عادی به هنر علاقه داشته باشید، درک صحیح از انواع سبکهای نقاشی و تفاوتهای موجود در بین آنها دانشی است که دیدی گسترده و وسیع را در مورد انواع نقاشی در اختیار ما میگذارد.
در طول تاریخ نقاشان به شیوههای متفاوتی احساسات و تصورات درونی خود را به تصویر کشیدهاند.
نگارگری، چهرهپردازی و یا کشیدن نقاشی از دیرباز سبکهای متفاوتی داشته است. در هر دوره از تاریخ هنرمندان با توجه به ایدئولوژیها، طرز تفکر و همچنین حوادث روزگار خویش به سمت و سویی کشیده شده و در بوجود آوردن سبکها، جنبشها و مکاتب ادبی پیش قدم میشدند و آثار ماندگاری تولید کردهاند که هر یک به نوعی ارزش هنری و تاریخی دارند.
بررسی انواع سبکهای نقاشی و مقایسه آنها با یکدیگر میتواند ما را در انتخاب سبک مورد علاقه خود یاری کند تا سبک مخصوص به خود را داشته باشیم.
سبک نقاشی «حرف تصویر- خط هیروگلیف»
ویژگیهای اصلی:
- تصاویر و نمادهای ساده و قابل فهم
- توجه به جزییات
- حکاکی روی سطوح مختلف
یکی از انوع سبکهای نقاشی تاریخی هیروگلیف است، هیروگلیف نوعی رسم الخط کهن است که در فرهنگهای گوناگون با انواع مختلف کاربرد داشته است. در تعریف کلی به حروفی که با کشیدن تصویرهایی از جانوران و اشیا پدید آمده باشند هیروگلیف گفته میشود. به نظر میرسد حروفی که نسبتاً قدیمیاند از سومریان ایلام در میان رودان سرچشمه گرفته باشند.
این هیروگلیفها که در ابتدا برای ثبت حساب فراوردههای کشاورزی و صنایع دستی به کار میرفتند بعدها با تولد حروف خط سان و میخی که به طور گسترده توسط سومریان، بابلیان، آشوریان و بعدتر پارسیان به کار گرفته شد، انجامیدند. ولی مصریها به طور جداگانه حدود ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح به کارگیری نوع دیگری از هیروگلیف را که امروزه آن را هیروگلیف مصری میخوانند، آغاز کردند. خط هیروگلیف مصری را مصریان اولین بار جهت نوشتن مطالب خود ابداع کردند. هیروگلیف مصریها یکی از قدیمیترین روشهای نوشتن است. برخی از این نوشتهها به ۳ هزار سال پیش از میلاد برمیگردد. خط هیروگلیف در مدتی بیش از ۳۰۰۰ سال زبان نوشتنی مصریها بوده است که طرز نگارش آن به دو صورت عمودی و افقی بود. در آغاز هیروگلیف عمودی و سپس افقی پدید آمد. هیروگلیف (Hicroglyph) به معنی «کندهکاری مقدس» است این واژه یونانی از دو پاره تشکیل یافته است: hieros به معنی «مقدس» و glupho به معنی «کندهکاری».
اما این نام درستی برای نوشتههای قدیمی مصر نیست و فقط بدین دلیل روی آن گذاشته شده است که وقتی برای نخستین بار یونانیان قدیم آن را دیدند، پنداشتند این نوشتهها توسط کاهنان برای منظورهایی مقدس کندهکاری شده است.
سبک نقاشی «منظره نگاری – Landscape Art»
ویژگی های اصلی:
- تمرکز بر طبیعت
- به نمایش در آوردن احساسات و عواطف
- توجه به نور و رنگ
- واقع گرایی
منظره نگاری یا نقاشی منظره (Landscape painting) که گاهی «هنر منظره »(Landscape Art) نیز خوانده میشود یکی از محبوب ترین انواع سبکهای نقاشی است که هنر نقاشی از چشماندازهای طبیعت و عناصر آن همچون کوه، دشت، دریا و جنگل است. در ترکیببندی نقاشی منظره، آسمان معمولاً یک پای ثابت است و وضعیت آب و هوا نیز نمودی در آن مییابد.
نقاشی غربی و نقاشی چینی دو سنت عمده و دیرین در نقاشی منظره به شمار میروند که هریک پیشینهای هزار ساله دارند.
سبک نقاشی «پرتره نگاری – Portrait painting»
ویژگی های اصلی:
- توجه به جزییات و ویژگی های سوژه
- استفاده از پسزمینههای متنوع
- واقع گرایی
- تشریح مفاهیم مهم و ثبت خاطرات خانوادگی
نقاشی پرتره نگاری (Portrait painting) یکی از انواع سبکهای نقاشی است که هدف آن تجسم بصری موضوع است که معمولاً برای مجسم کردن گونههای بشری به کار برده میشود.
نقاشی نگارگری میتواند از دیگر روشها مانند قلتانی، قلزنی (معمولاً به وسیله تیزاب)، حکاکی سنگی، عکسبرداری، تصویر تلویزیونی و رسانههای دیجیتال نیز مورد استفاده قرار بگیرد. پرتره نگاری در قدیم بسیار شبیه به عکسهای خانوادگی امروزی بوده است. مفهوم نگارگری صورت میتواند همچنین به توصیف نقاشی صورتهای حقیقی نیز بپردازد. صورتگر میتواند کار خودش را برای عامه و یا اشخاص خصوصی و یا الهام تأثیر یافته از موضوعات انجام دهد. نگارگری معمولاً به تشریح مفاهیم مهم و ثبت خاطرات خانوادگی به منظور یادآوری میپردازد از دید تاریخی مقدار نقاشی پرتره به رسم یادآوری کردن ثروت و قدرت استفاده داشته است.
با کمی دقت در نقاشیهای پرتره متوجه میشوید که این نقاشیها انواع مختلفی دارند و همه به یک شکل طراحی نمیشوند در پرترهها زاویه چهره، تعداد چهرهها و چیدمان متفاوت است. این تفاوتها تنها یک ترکیببندی متفاوت نیستند بلکه هر چیدمان اندازه و زاویهای مفهومی در خود نهفته دارد با توجه به فرد یا گروه افرادی که باید نقاشی شوند و با توجه به اهمیت اجتماعی و جلوههای بصری هنرمند برای انتخاب چیدمان اندازه بوم زمینه کار رنگهای مورد استفاده و بهترین نوع طراحی پرتره مورد نظر تصمیمگیری میکند.
سبک نقاشی «نوزایی رنسانس (Renaissanc)»
ویژگی های اصلی:
- طبیعت گرایی
- به انحصار در آمدن هنر
- تجدید نظر در هنر یونان و روم
- پیشرفت در تکنیکهای نقاشی
رنسانس (به فرانسوی: Renaissance) یا دوره نوزایی یا دوره نوزایش یا دوره تجدید حیات جنبش فرهنگی مهمی بود که آغازگر دورانی از انقلاب علمی و اصلاحات مذهبی و پیشرفت هنری در اروپا شد. دوران نوزایش دوران گذار بین سدههای میانه قرون وسطی و دوران جدید است. نخستین بار واژه رنسانس را فرانسویها در قرن ۱۶ میلادی به کار بردند. آغاز دوره نوزایش را در سده ۱۴ میلادی در شمال ایتالیا میدانند این جنبش در سده ۱۵ میلادی شمال اروپا را نیز فراگرفت. رنسانس، یک تحول ۳۰۰ ساله است که از فلورانس در ایتالیا آغاز شد و به عصرروشنگری در اروپا انجامید. رنسانس در سالهای ۱۳۰۰ میلادی از ایتالیا آغاز شد و در طول سه قرن در سراسر اروپا انتشار یافت به ندرت در دورهای چنین کوتاه از نظر تاریخی رخدادهای گوناگونی به وقوع میپیوندد؛ حال آن که این قرنها سرشار از تغییرات اساسی و فعالیتهای بزرگ است.
جهان امروز نتیجه همین فعالیتهای آن است زیرا رنسانس پایههای اقتصادی، سیاسی، هنری و علمی تمدنهای کنونی غرب را بنا نهاد. دانش و هنر پیشرفتهای عظیمی در ایتالیای سده ۱۵ و ۱۶ میلادی به وجود آوردند.
این احیای فرهنگی به رنسانس یعنی نوزایش مشهور شده است. دانشمندان سرایندگان و فیلسوفانی ظهور کردند که با الهام گرفتن از میراث روم ویونان با دیدگانی تازه تر به جهان مینگریستند.
نقاشها به مطالعه کالبد انسان پرداخته و اعضای بدن انسان را به شیوه واقع گرایانهای نقاشی میکردند. فرمانروایان ساخت ساختمانها و کارهای بزرگ هنری را سفارش دادند. این عقاید تازه به سرعت در سراسر اروپا گسترش یافت.
سبک نقاشی «مروارید نامنظم – باروک (Baroque)»
ویژگی های اصلی:
- پرداختن به کلیات به جای جزییات
- واقع گرایی
- در آمیختگی و شمار زیاد شکلها
- نور از عناصر اساسی در نقاشی های باروک
باروک (Baroque) روشی است در هنرهای معماری نقاشی، موسیقی و مجسمهسازی که از اواخر سده ۱۶ (میلادی) در ایتالیا آغاز شد و تا اواخر سده ۱۸ (میلادی) در اروپا رواج داشت و سپس در آمریکای مرکزی و جنوبی مورد توجه قرار گرفت. آزادی در طراحی شمار زیاد شکلها و در آمیختگی آنها از ویژگیهای این سبک نقاشی است.
ریشه این کلمه احتمالاً واژه بارکو ایتالیایی به معنی مروارید صیقل نیافته بوده است.گروهی نیز بر این عقیدهاند که معنای این واژه پوچ زشت مضحک و عوضی است.
این واژه در آغاز برای تمسخر این شیوه استفاده میشد. زیرا منتقدان معتقد بودند هرگز نباید بنایی ساخت که از اصول و عناصر بناهای یونیان و رومیان پیروی نکند؛ بناهای کلاسیک باید بر این اصول ساخته شوند و انحراف از آن را کجسلیقگی اسفانگیز میدانستند اما پس از آن که این شیوه مورد توجه قرار گرفت به معنای شکوهمند و پرتجمل استفاده شد.
به وجود آمدن شیوه باروک در اروپا را میتوان به سه دلیل عمده نسبت داد اول جنبش دین پیرایی رهبران کلیسای کاتولیک را واداشت تا از جذابیتهای هنری برای تبلیغ دین استفاده کنند و به این ترتیب موقعیت متزلزل خود را بهبود بخشند. به همین دلیل از هنرمندان میخواستند کلیساها را مجلل و باشکوه بسازند.
دوم شاهان اروپا در پی استقلال یافتن و ثبات قدرتشان میخواستند با قصرهای باشکوه خود قدرت خود را به همگان نشان دهند و سوم اینکه هنرمندان نسبت به شیوه هنری رنسانس و نظم و ثبات آن معترض بودند و میخواستند در آفرینش هنری آزاد باشند.
بررسی سبک باروک با در نظرگرفتن کشفهای علمی سده هفدهم نیز ثمربخش است. شیوه باروک آمیزه خردگرایی و نفس پرستی، آمیزهای از ماده گرایی و معنویت است. با همه اینها هنرمند سبک باروک در پی آرمانگرایی نیست و به سوژههای خود حتی اگر مذهبی هم باشند رنگ و بوی دنیایی میدهد.
نقاشی باروک از غنیترین و کاملترین پدیدههای قرن هفدهم است. در نقاشی باروک خطوط پیرامون اشیا حذف میشود و از خطوط محو به جای آن استفاده میشود. آرایش و ترکیببندی عناصر درونی نقاشیهای این دوره از تنوع برخوردار است. نقاشی اوج باروک به جای پرداختن به جزئیات اثر به کلیات میپردازد. یکی از عناصر اساسی در همه نقاشیهای باروک نور است. جای پای نقاشان باروک را میتوان در کشورهای ایتالیا اسپانیا هلند و فرانسه دید.
بیشتر بخوانید:
باروک؛ انقلابیترین دوره موسیقی در تاریخ هنر
سبک نقاشی «سنت گرایی کلاسیسیسم (Classicism)»
ویژگی های اصلی:
- واقع گرایی
- تأکید بر عقل گرایی
- تأکید بر نظم و سادگی
کلاسیسیسم یکی از انواع سبکهای نقاشی ویژه نیمه دوم قرن هفدهم در اروپاست. این جنبش مبتنی بر آفرینش آثار هنری و ادبی با الهام از هنر باستان یونان و روم و بازگشت به اصول و ارزشهای زیبایی شناسی آنان است.
این جنبش تعریف دقیقی ندارد و در دانشنامههای مختلف از آن تعاریف گوناگون ذکر شده است. به طور کلی کلاسیسیسم عبارت است از عقیده طرفداران تقلید از نویسندگان و هنرمندان یونان باستان یا روم و نویسندگان قرن هفدهم فرانسه است. این مکتب در مقابل باروک و رمانتیسم قرار میگیرد. میدانیم که نزد یونانیان انسان معیار همه چیز است زیرا به واسطه قدرت تفکر خود قادر به شناخت طبیعت است و از این لحاظ بر همه موجودات دیگر برتری دارد.
به اعتقاد یونانیان آنچه که انسان میشناسد همان نظم طبیعت است که با نظم عقل یکی است. یونانیان این هر دو نظم را ساده و زیبا میدانستند و به گمان آنها انسان میتوانست از طریق خودشناسی به روح زیبایی دست یابد.
با این مقدمه خیلی طبیعی بنظر میرسد که موضوع اصلی آثار هنری کلاسیک یونانی و رومی انسان بوده است. آنها براساس این اعتقادات اصول و روشهایی ابداع کرده بودند که بر محور زیبایی و سادگی میچرخید. این اصول و قواعد در تاریخ هنر بارها احیا شد.
در واقع کلاسیسیکها به دنبال ایجاد ایدهآل تعادل، توازن، تقارن، هماهنگی و هارمونی ظرافت، منطق، روشنی واقعگرایی و نزاکت در آثار خود هستند.
باید توجه داشت که کلاسیسیسم برخلاف سبک هم عصر خود باروک و بعدها رمانتیسیسم که مبتنی بر احساسات و خیالات هستند بر پایه عقل و منطق استوار است.هم چنین کلاسیسیسم به زنده کردن عادات و رسوم باستانیان و تطابق دادن آنها با عقاید مسیحی و قوانین کلیسا میپردازد. کلاسیکها با دیدی وحدتگرا به دنبال نظم و سادگی هستند که در واقع به اثر لیاقت ادبی و یا هنری میبخشند.
سبک نقاشی «سایه روشن – تنبریسم (Tenebrism)»
ویژگی های اصلی:
- استفاده از تضاد نور و تاریکی
- سایهپردازی شدید
- استفاده از روشنایی مرکزی
تنبریسم از کلمه tenebroso که در ایتالیایی به معنی کدر و تیره است گرفته شده و یکی از شاخههای نقاشی کیاروسکورو یا سایه روشن (Chiaroscuro) است که توسط کاراواجو و طرفدارانش رواج یافت. تاریکی و سیاهی بیشترین قسمت نقاشی را در بردارد.
همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید بیشترین قسمت نقاشی تیره و تاریک است و تنها نواحی با اهمیت چون صورت، دست و چیزهایی که نقش مهمی در منظره دارند با یک تابش نور برجسته شدهاند. بنابراین تنبریسم به نوعی تمام منظره را به مینیمالی تبدیل میکند که روی عناصر اصلی تصویر تاکید میکند. کیاروسکورو یا سایه روشن (Chiaroscuro فرآیندی است که نقاش قسمتهایی از نقاشی را به همان شکلی که هستند روشن باقی میگذارد در حالی که ابهامات و یا قسمتهایی که میخواهد بیاهمیت جلوه دهد، تیره تقریبا سیاه میکند به این منظور که حواس بیننده از سوژه اصلی پرت نشود.
تنبریسم فرآیند کیاروسکورو را به شکل شدیدتری در خود دارد به این شکل که هنرمند اثر به جای این که قسمتهای روشن را همانگونه که در نور طبیعی هستند رها کند روی روشنی آنها تاکید میکند. این شکل نقاشی کاراواجو را بسیار محبوب کرد و در میان هنرمندان معاصر به او اعتبار بالایی بخشید.
سبک نقاشی «کاریکاتور و کارتون»
ویژگی های اصلی:
- تمرکز بر شوخی و طنز
- استفاده از رنگهای شاد و زنده
- تغییر اندازه و ظاهر
کاریکاتور یا کارتون یکی از انواع سبکهای نقاشی است که سوژه دلخواه را به صورت مضحک و خندهآوری ترسیم میکند. واژه کاریکاتور از فعل کاریکاره ایتالیایی به معنی بار کردن گرفته شده است. کاریکاره جریمه کردن و توبیخ کردن نیز معنی میدهد و به نظر میرسد که نخستین بار توسط شخصی به نام موسینی در سال ۱۶۴۶ میلادی به کار رفته باشد و او نیز به نوبه خود این واژه را کاراچی یعنی نقاشیهای خیابانی بلونیایی هم عصر خویش گرفته باشد. چرا که این نقاشیها همواره دارای عناصری اغراقآمیز بودند که سوژهها را مضحکه میکردند. همچنین ممکن است که کاریکاتو از واژه کاراتره (caracter) یا کارا اسپانیایی به معنای صورت اخذ شده باشد. عمدهترین بخش هر کاریکاتور صورت آن است فیالمثل در صورتهای کاریکاتوری که آلبرشت دورر و لئوناردو داوینچی هر دو مستقلاً حدود سال ۱۵۰۰ ترسیم کردهاند صورتهایی با دماغ دراز و چانه دراز مشاهده میکردند.
سبک نقاشی «مه رنگی تونالیسم (Tonalism)»
ویژگی های اصلی:
- سادگی
- تاکید بر عناصری چون جو و سایه
- استفاده از تنالیته
سبک نقاشی تونالیسم (Tonalism) ریشه در سبکی فرانسوی به نام «باربیرون» و تاکیدی بر عنصرهایی همچون جو و سایه دارد.سبکی است که در دهه ۱۸۸۰ در آمریکا و با شروع به نقاشی مناظر جان گرفت در این سبک یک جو یا مه رنگی در نقاشی حکمفرمایی میکند و معمولا به رنگهای آبی و خاکستری و قهوهای است. تونالیسم از تکنیکی شاخص با به کارگیری ارزش میانی رنگها به گونهای که در تقابل با وضوح زیاد و پررنگی شدید است، استفاده میکند. نتیجه این امر ظاهر نکردن تاثیرات کلی است به این معنا که اشکال تونالیست هرگز کاملاً آشکار نیست. سادگی، عدم وضوح حضور انفرادی اشکال و فاکتورهایی همچون مناظر دلپذیر و روشن در حضور پشت زمینهای مهآلود که با نور ماه روشن شده از مشخصههای اصلی تونالیسم هستند.
سبک نقاشی «طبیعت گرا – سبک ناتورالیسم (natoralisme)»
ویژگیهای اصلی:
- نمایش دقیق و واقعگرایانهٔ طبیعت
- تمرکز بر تصاویر طبیعی و مناظر زیبا
- استفاده از رنگهای طبیعی و متناسب
در فلسفه یونان قدیم مادهگرایی (ماتریالیسم) و اپیکورگرایی را ناتورالیسم گفتهاند. سرانجام این اصطلاح برای اولین بار توسط امیل زولا در مقدمه داستان ترز راکن که بعدها نمایشنامه شد به کار برد. تعریف چک ایوان از ناتورالیسم فرآیند و جنبشی است که در پایان سده نوزدهم میلادی در هنر پدید آمد. طبیعتگرایی خواستار پایانی بر داستان هنری رمانتیک شد و در جستجوی نمایش واقعگرایانه برآمد که منعکس کننده پیشرفت های علمی و اجتماعی باشد. این تفکر معلول ظهور دانشمندان و…. زیر بود.
اگوست کنت دنیس دیدرو کارل مارکس انگلس – دالامبر پیرژوزف – پرودون و کلود برنارو طبیعتگرایی یا ناتورالیسم اصطلاحی است در تاریخ هنر و نقد هنری برای توصیف سنخی از هنر که در آن طبیعت بدان گونه که به نظر میآید. بازنمایی میشود. در این تعریف که بیشتر از جنبه صوری اعتبار دارد طبیعتگرایی مفهومی متضاد با چکیدهنگاری است.
اصطلاح ناتورالیسم به مثابه مکتبی خاص در نقاشی نخستین بار توسط بلوری درباره پیروان کاراواجو به کار برده شد. به زعم او اینان به تقلید وفادارانه از طبیعت خواه زشت خواه زیبا میپرداختند همچنین کاستانیاری منتقد فرانسوی اصطلاح ناتورالیسم را جایگزین اصطلاح رئالیسم کرد تا بر عینیگرایی و پژواکهای فعالیت علوم طبیعی تأکید بیشتری بگذارد کاربرد اختیاری این دو اصطلاح باعث عدم صراحت معانی آنها شد. در این شیوه زیباییشناسی براساس روشهای علمی و مشاهده واقعیت شکل میگیرد. توجه به طبیعت مهمترین اصل در نقاشی این سبک است. تأثيرات علوم طبیعی در روشهای هنری دیده میشود. واقعگرایی همراه با خوشایندی طبیعت همراه است. تفاوت آن با رئالیسم در نشان دادن احساسات زیبا نسبت به طبیعت است.
سبک نقاشی «دیوارنگاری – گرافیتی (Graffiti)»
ویژگی های اصلی:
- انتقال پیامهای اجتماعی و سیاسی
- استفاده از نمادها و الگوها
- استفاده از رنگهای روشن و شاد
واژه گرافیتی دیوارنگاری از واژه ی گرافیو در زبان ایتالیایی مشتق شده است که به معنی اثرگذاری سریع یا خط خطی است و ممکن است اصل این واژه به «گرافیر» نوشتن با قلم فلزی در لاتین عامیانه بازگردد. گرافیون نوشتن براساس ریشهشناسی لغوی این واژه از مدتها پیش به معنی نوشتن یا حک خطوط روی سطوح مورد استفاده بوده است. دیوارنگاری یا گرافیتی به تصویر کردن نقشها، اشکال، حرفها، نشانهها، نمادها، الگوها و کلمهها روی دیوارها و یا هر مکان عمومی که بتوان از آن به عنوان مکانی برای نوشتن نقاشی کندهکاری و خط کشی کردن استفاده کرد، گفته میشود. دیوار نگاشتهها هرگونه علامتگذاری به حساب میآیند که میتوانند در شکلهای نوشتن ساده حرفها تا نقاشیهای استادانه ظاهر شوند. دیوار نوشتهها از دوران باستان به عنوان مثال یونان باستان امپراطوریهای روم چین و ایران وجود داشتهاند. دیوارنگاریها میتوانند به عنوان علامتی از کارهای تبهکاران به شمار آیند که محدودههای نفوذ آنها را از یکدیگر جدا میکند. همچنین باید گفته شود که اختلاف نظر و مشاجره پیرامون دیوارنگاری میان مقامات حقوقی و قانونگذار و نیز مسئولان شهری از یک سو با کسانی که دیوارنگاری را شاید گونهای از ابراز احساسات شهروندان تلقی میکنند، ادامه دارد. با این وجود گونهها و سبکهای متفاوتی از دیوارنگاریها با سرعت زیاد در حال تبدیل شدن به شکلی ویژه از هنر هستند. در حالی که بحث و گفتوگو درباره ارزش آنها میان هواداران و مخالفانشان ادامه دارد. دیوارنگاری بخشی از هنرهای خیابانی و نیز از عناصر اصلی فرهنگ هیپ هاپ به شمار میآید. از جمله خطوط نوشتاری برای شعار و تصویر سازی برای زیباسازی شهری یا تبلیغات فرهنگی و به طور کلی رسم هرگونه اثر هنری شامل بر متن، تصویر و برجسته نگاری که توسط طراح صورت پذیرفته باشد. منظور از هنر خیابانی آن بخش از گرافیک است که در کوچه و خیابان و سطح شهر با آن برخورد میکنیم این هنر تاریخچهای بسیار کهن دارد و ریشه در سنگ نوشتههای تاریخی غارها و کتیبههای باستانی دارد.
سبک نقاشی «واقعگرایی – رئالیسم (Realism)»
ویژگیهای اصلی:
- تمرکز بر واقعیت
- تأکید بر دقت و ریزنگاری
- احساساتی گری
معنای تحت الفظی رئالیسم واقعگرایی است اما این اصطلاح در مباحث تاریخ و نقد هنر با معانی مختلفی به کار رفته است در مفهوم وسیع آن که همچون طبیعت گرایی مبهم است به معنی گرایش به بازنمایی چیزها به طور دقیق و عینی است.
با این حال غالباً به همراه این اصطلاح مفهومی از دوری گزینی از موضوعات نسبتاً زیبا یا موضوعات آرمانی و به جای آن رویکردی زمینیتر و واقعیتر و غالباً با تأکید بر زندگی معمولی و یا فعالیتهای روزمره آدمی، استفاده میشود. اما در مفهوم خاصتر آن واژه رئالیسم _که به این مفهوم در لاتین با R بزرگ نوشته میشود_ Realism به جنبشی اطلاق میشود که در سده نوزدهم در فرانسه ظهور یافت و ویژگی آن مخالفت با موضوعات قراردادی تاریخ گرایانه اسطورههای مذهبی و به جای آن پرداختن به مفاهیم غیر آرمانی و اسطورهزدایی شده زندگی مدرن بود.
هنرمند پیشروی این جنبش گاستا و کوربه بود که میگفت، نقاشی هنری اساساً عینی است و باید برای چیزهای واقعی و موجود به خدمت گرفته شود. رئالیسم به معنای واقعیتگرایی تفکری است مبنی بر این اعتقاد که وجود و هستی اشیاء و پدیدهها مستقل از ادراک و حواس بشر است یعنی شیوهای است که در آن هنرمند باید در نمایش طبیعت طبیعت بدون انسان و با انسان از هرگونه احساساتگراییی خودداری کند. در زمینه هنر و ادبیات رئالیسم شیوهای است که به تجسم حقایق و واقعیتها میپردازد. سبک نقاشی رئالیسم نقطه مقابل سبک رمانتیک قرار دارد. رئالیسم از هرگونه خوشایند کردن مضامین میپرهیزد شعارپردازی نمیکند و وعدههای شیرین نمیدهد. واقعیت را همان گونه که هست به نمایش میگذارد.
سبک نقاشی «ترکیب گری سینتتیک (Synthetisme)»
ویژگیهای اصلی:
- استفاده از رنگهای زنده و شاداب
- تجربهگرایی و نزدیکی به طبیعت
- استفاده از خطوط و شکلهای ساده
ترکیبگری به فرانسوی: (Synthetisme) یکی از انواع سبکهای نقاشی جنبش پسادریافتگری است. که در آن فضاهای تصویر شده را با استفاده از رنگهای تخت و درخشان میآفرینند. این واژه را امیل برنار پل گوگن و لوئیس آنکتن بین سالهای ۱۸۸۶ تا ۱۸۹۰ برای جدا کردن سبک خود از دریافتگری مورد استفاده قرار میدادند هرچند بعدها نیز این شیوه به صورت خاصی در آثار دیگر نقاشان به کار گرفته میشد. در اوایل ترکیبگری رابطه بسیار نزدیکی با مجزاگری داشت ولی در اواخر به نمادگرایی نزدیک شد کونو آمیت نیزیکی دیگر از نقاشان ترکیبگر بود.
سبک نقاشی «هنر نوگرا – مدرن (Modern art)»
ویژگی های اصلی:
- تأکید بر تفکر فلسفی و اجتماعی
- استفاده از روشهای تجربی و آزمایشی
- استفاده از رنگها و فرمهای جدید
هنر نوگرا یا هنر مدرن به انگلیسی:(Modern art) یکی از انواع سبکهای نقاشی است که در قالب مجموعهای از جریانهای اصلاحطلبانه فرهنگی در هنر، معماری، موسیقی ادبیات و هنرهای کاربردی از سال ۱۹۱۴ به وجود آمد. نوگرایی فرآیند و جریان تاریخی است که در عرصههای متنوع و مختلفی چون فلسفه علم سیاست اقتصاد و هنر تأثیر مستقیم گذاشت.
عبارت مدرنیسم جنبشهای زیاد سیاسی فرهنگی و هنری را در برمیگیرد که ریشه در تغییرات جوامع غرب در پایان قرن نوزده و آغاز قرن بیستم دارند.
نوگرایی اندیشهای است که بر قدرت انسان برای ایجاد بهبود و تغییر شکل محیط اطرافش با استفاده از علم تکنولوژی و آزمایشهای عملی تأکید میکند.
سبک نقاشی نمادگرایی سمبولیسم (Symbolism)
ویژگی های اصلی:
- معناگرایی
- تأکید بر آیینها و نمادها
- استفاده از تصاویر رویایی و فانتزی
نمادگرایی یا سمبولیسم یکی از مکاتب ادبی و هنری است. این مکتب در پایان سده نوزدهم به وجود آمد. شارل بودلر پیشگام این راه شد در میان کسانی که از بودلر الهام گرفتند و با اثرهای خود زمینه را برای پیدایش نمادگرایی آماده ساختند پل ورلن، آرتور رمبو و استفان مالارمه از همه مشهورتر هستند. باید توجه داشت که هر کدام از آنها سبک ویژه ای داشتند. نمادگرایی پیش از آن که یک مکتب به حساب بیاید یک مفهوم یا فلسفه است. بشر از ابتدای شکل گیری تمدنها و آغاز شاعری تمایل داشته حرفهایش را در قالب نمادها و نشانه ها به زبان آورد و اشیای دور و برش را تجسم مفاهیمی عمیق تر از آنچه به چشم می آید. نشان دهد. همان طور که مصریان باستان گلهای اسیریس را نماد مرگ می دانستند هندیان گل نیلوفر را نشانه تاج خداوند مینامیدند بابلیها مار را نماد جاودانگی به حساب می آوردند و خورشید را نشانه بخشندگی و زندگی اما به هر حال سمبولیسم یک مکتب فکری هم هست. در اواخر قرن نوزدهم شاعران فرانسوی که از زبان خشک نویسندگان واقع گرا به ستوه آمده بودند مکتب نمادگرایی را بنیان نهادند. آنها عقیده داشتند اثر هنری باید تا حد ممکن از بیان مستقیم مفاهیم فرار کند و به نمادها و نشانه ها پناه آورد نمادها و نشانه ها خواننده را در کشف راز و رمزهای اثر به تحرک در می آورد و او را از قالب یک شاگرد حرف گوش کن بیرون می آورد.
سبک نقاشی «حجم گری کوبیسم (Cubisme)»
ویژگی های اصلی:
- استفاده از رنگهای محدود
- استفاده از تکنیک کلاژ
- شکستگی و تجزیه و تحلیل فرم
حجمگری یا کوبیسم یکی دیگر از انواع سبکهای نقاشی است که در سال ۱۹۰۷-۱۹۱۴ در فرانسه شکل گرفت. کوبیستها جهان مرئی را به طریقی بازنمایی نمیکردند که منظری از اشیا در زمان و مکانی خاص تجسم یابد. آنان به این نتیجه رسیده بودند که نه فقط باید چیزها را همه جانبه دید بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست.
نمایش واقعیت چند وجهی یک شی مستلزم آن بود که از زوایای دید متعدد به طور هم زمان به تصویر در آید یعنی کل نمودهای ممکن شی مجسم شود ولی دستیابی به این کل عملا غیرممکن بود. بنابراین بیشترین کاری که هنرمند کوبیست میتوانست انجام دهد. القای بخشی از بینهایت امکاناتی بود که در دید او آشکار میشد.
روشی که او به کار می برد تجزیه صور اشیا به سطحهای هندسی و ترکیب مجدد این سطوح در یک مجموعه به هم بافته بود. بدینسان هنرمند کوبیست داعیه واقعگرایی داشت که بیشتر نوعی واقعگرایی مفهومی بود تا واقعگرایی بصری کوبیسم این منشا تمام هنرهای آبستره را به سادگی نمیتوان تعریف کرد، زیرا کوبیسم نه از فلسفه خاصی الهام گرفته بود و نه بر نظریه جمال شناختی معینی تکیه میکرد. این شیوه براساس این اعتقاد بوجود آمده بود که روشها و قراردادهای مرسوم هنری و بهویژه (نقاشی) نادرست و کهنه شده اند و لذا نسل هنرمندان جوان میباید وسیله بیان تصویری تازهای کشف یا ابداع کند. یکی از هدفهای عمده کوبیسم این بود که واقعیت ملموس هر چیز را بدون توسل به تدابیر چشم و فریب ارائه نماید. نقاش کوبیسم میخواست از هر تابلویی یک واقعیت ملموس تازه و نه یک تصویر و هم انگیز از ادراک بصری واقعیت بوجود بیاورد.
کوبیستها نظام پرسپکتیو خطی سنتی را که از رنسانس به بعد بر نقاشی اروپایی تحکیم میکرد در هم ریختند و به هنرمند حق دادند که در یک زمان از نقاط مختلفی بریک شی نظر بیفکند. (پیکاسو) و (براک) دو تن از مشهورترین نقاشان این سبک بودند.استفاده از کلاژ برای اولین بار در قالب این سبک بوده است. بهره گیره از خطای باصره جهت مهیج کردن نقاشی هنرمندان از نقوش هندسی و برشهای زاویه دار و الماس گونه در نقاشی بهره بردند تا موضوع نقاشی از هر طرفش قابل مشاهده باشد. در مجسمه سازی از هر طرف نگاه کنید چیز جدیدی خواهید دید. آثار این دوره غالبا تکرنگ و در مایه های آبی قهوه ای و خاکستری بودند. به تدریج اعداد و حروف بر تصویر افزوده شدند و سر انجام اسلوب تکه چسبانی یا کلاژ به میان آمد که تاکید بیشتر بر مادیت اشیا و رد شگردهای و هم آفرین در روشهای نقاشانه ی پیشین بود. در مرحله سوم (۱۹۱۲ – ۱۹۱۴) با عنوان کوبیسم ترکیبی آثاری منتج از فرآیند معکوس انتزاع به واقعیت پدید شدند.
سبک نقاشی «فراواقع گرایی – سورئالیسم (Surrealism)»
ویژگی های اصلی:
- پرداختن به خیال و آرزو
- استفاده از تناقضات و پارادوکسها
- استفاده از تصاویر رمزآلود
فراواقع گرایی یا سوررئالیسم به انگلیسی:( Surrealism) یکی از انواع سبکهای نقاشی قرن بیستم است. سوررئالیسم به معنی گرایش به ماورای واقعیت یا واقعیت برتر است. زمانی که دادائیسم در حال از بین رفتن بود پیروان آن به دور آندره برتون که خود نیز زمانی از دادائیست ها بود گرد آمدند و طرح مکتب جدیدی را پی ریزی کردند. این شیوه در سال ۱۹۲۲ به طور رسمی از فرانسه آغاز شد و فراواقع گرایی نامیده شد. این مکتب بازتاب نابسامانیها و آشفتگیهای قرن بیستم است. سوررئالیسم را میتوان یک جنبش هنری اجتماعی بنیاد ستیز به شمار آورد. میل به ایجاد دگرگونی در زندگی روزمره از طریق آشکارسازی امر شگفت انگیز و تصادفی عینی نهفته در نظم ظاهری واقعیت دانست. این جنبش در عمل با انتشار مجله ی انقلاب فراواقع گرا توسط برتون آغاز شد. سالوادور دالی رنه ماگریت و لویی آراگون از جمله سوررئالیست های مشهور هستند.
سبک نقاشی «فرم فرمالیسم (Formalism)»
ویژگیهای اصلی:
- تأکید بر عناصر فرمی
- استفاده از رنگها و خطوط برجسته
- تأکید بر اصالت هنری
- استفاده از سادگی و کمینهگرایی
فرمالیسم هنری به عقیده ای گفته میشود که باور دارد ارزش یک اثر هنری تنها و تنها وابسته به فرم آن چگونگی ساخت و ویژگیهای دیداریاش است. در هنر دیداری فرمالیسم بیان میکند که تمام چیزهای ارزشمند یک اثر در خودش نهفته است و عواملی مانند ظرف تاریخی ساخت اثر زندگی هنرمند یا هدف هنرمند از ساخت اثر در درجه بعدی اهمیت قرار دارند. تاریخچه فرمالیسم به سال ۱۹۱۴ بر میگردد. سالی که ویکتور شکلوفسکی در روسیه رساله به نام رستاخیز واژه منتشر کرد که به عنوان نخستین سند ظهور مکتب فرمالیسم شناخته شده است.
سبک نقاشی «ساده گرایی، کمینه گرایی هنر مینیمال (Minimal Art)»
ویژگی های اصلی:
- سادگی
- استفاده از رنگهای پایه مثل:سیاه،سفید،خاکستری و ..
- استفاده از فرمهای هندسی ساده
از این اصطلاح برای توصیف گرایشی در نقاشی و به ویژه مجسمه سازی استفاده میشود که طی دهه ی ۱۹۵۰ ظهور یافت و در آن فقط از اصلی ترین فرم های هندسی استفاده شده بود. هنر مینیمال بیشتر به ایالات متحده ی آمریکا مربوط میشود و ویژگی غیر شخصی آن را به عنوان واکنشی در برابر هیجان و شور اکسپرسیونیسم انتزاعی ملاحظه میکنند.سپس در روسیه نیز رونق گرفت. این سبک زاده از سبک کنتروکتیوسیس بوده که با خلق آثار سه بعدی بجای دو بعدی همراه بود شعار آنها این بود کم غنی تر است . (less is more ) برپایه سادگی بیان و روشهای ساده و خالی از پیچیدگی است معمولاً فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشته شده است. کارل آندره، دون جود و تونی اسمیت از جمله ی مشهورترین هنرمندان هنر مینیمال محسوب میشوند.
بیشتر بخوانید:
معرفی نقاشی مینیمال، کمتر بیشتر است
سبک نقاشی «انیمه و مانگا(Anime & Manga)»
ویژگی های اصلی:
- چشمان بزرگ و براق شخصیت ها
- استفاده از رنگهای روشن و شاد
- تمرکز بر احساسات و دراماتیک بودن
- طراحی ساده و قابل تشخیص
انیمه یا آنیمه (Anime) یکی از انواع سبکهای نقاشی است که خاستگاه آن ژاپن بوده و به طور معمول بر مبنای مانگاها ساخته میشود که در این صورت انیمانگا نامیده میشوند انیمه ها دارای خصوصیاتی از قبیل نقاشیهای رنگارنگ شخصیت های پرجنب و جوش داستانی همراه با پیکار و نبرد و اغلب با موضوعاتی خیالی که در آینده رخ می دهند. همراه است. انیمه شکلی از هنر است که تمامی ژانرهای سینما را شامل میشود، اما به اشتباه آن را به عنوان یک ژانر طبقه بندی میکنند. در ژاپن اصطلاح انیمه به تمامی اشکال انیمیشن در سراسر دنیا اطلاق میشود. در انگلیسی انیمه بیشتر به فیلم یا برنامه هایی با سبک ژاپنی یا سبک انیمیشن سازی ژاپن گفته میشود.در مورد ریشه واژه انیمه مناقشه هایی وجود دارد. بعضی منابع ادعا میکنند که انیمه از اصطلاح فرانسوی انیمیشن یعنی dessin anime گرفته شده اما دیگران باور دارند که این قضیه یک افسانه است. در انگلیسی انیمه زمانی که به عنوان یک اسم مصطلح استفاده شود معمولا حالت اسم جمع دارد. پیش از استفاده فراگیر واژه انیمه اصطلاح ژاپنیمیشن در دهه های
۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ رایج بود. در اواسط دهه ۱۹۸۰ واژه انیمه کم کم جایگزین ژاپنیمیشن شد. به طور کلی در حال حاضر واژه اخیر تنها برای تشخیص و اشاره به انیمیشنهای ژاپنی به کار می رود. واژه انیمه گاهی مورد نقد نیز قرار گرفته است. مثلا در سال ۱۹۸۷ هایائو میازاکی بیان کرد که از این اصطلاح متنفر است زیرا به نحوی به ویرانی صنعت انیمیشن ژاپن اشاره میکند.
سبک هنر «نقاشی دیجیتالی (digital painting)»
ویژگی های اصلی:
- تنوع در استفاده از ابزارهای هنری
- سهولت در اشتراکگذاری
- تنوع در استفاده از طیف های رنگی مختلف
نقاشی دیجیتال ( Digital Painting ) یک روش برای ایجاد یک اثر هنری (نقاشی) به صورت دیجیتال یا یک تکنیک برای ساخت هنرهای دیجیتال در کامپیوتر است. به عنوان یک روش خلق اثر هنری از ابزارهای نقاشی سنتی مانند رنگ اکریلیک رنگ روغن، جوهر آبرنگ و غیره استفاده میکند و رنگ دانه ها را بوسیله نرم افزار کامپیوتری که روبات های صنعتی یا دستگاههای اداری پرینترها را هدایت میکند روی حامل های سنتی مانند پارچه بوم کاغذ پلی استر و غیره اعمال میکند. نقاشی دیجیتال به عنوان یک تکنیک به برنامه نرم افزاری گرافیک کامپیوتری اشاره دارد که از بوم دیجیتالی و جعبه رنگ دیجیتالی از قلموها رنگها و دیگر ابزارها استفاده میکند. این جعبه دیجیتالی حاوی ابزارهای بسیاری است که در خارج از کامپیوتر وجود ندارند و به نقاشی دیجیتال ظاهر و حس متفاوتی نسبت به اثر هنری سنتی میدهند.
سبک نقاشی «هنر اسلامی (Islamic art)»
ویژگی های اصلی:
- استفاده از عناصر و الگوهای تکرار شونده
- استفاده از طرح های هندسی و یا ترسیمی غیر واقع گرایانه
- استفاده از نمادها و علائم دینی
هنر اسلامی یا هنرهای مسلمانان به بخشی از هنر اطلاق میشود که در جامعه مسلمانان و نه لزوماً توسط مسلمانان رواج داشته است. هر چند ممکن است این هنرها در مواردی با تعالیم و شریعت اسلام انطباق نداشته باشد ولی تأثیر فرهنگ اسلامی و منطقه ای در آن به خوبی نمایان است. هنر اسلامی یکی از دورانهای شکوهمند تاریخ هنر و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای بشری در عرصه هنری به شمار میآید و شامل انواع متنوعی از هنر همچون معماری خوشنویسی، نقاشی سرامیک و مانند آنها میشود هنر اسلامی هنری نیست که فقط به آیین اسلام ارتباط داشته باشد.اصطلاح «اسلامی» نه تنها به مذهب بلک به فرهنگ غنی و متنوع مردمانی که در سرزمین هایی که آیین اسلام در آن رواج دارد نیز اشاره میکند. هنر اسلامی غالباً عناصری سکولار را که توسط برخی از علمای اسلامی حرام شمرده نشده را نیز در بر میگیرد همچنین به آن دسته از مفاهیم و موارد هنری که در درون جوامع اسلامی تحت تأثیر عوامل منطقه ای و فرهنگ بومی به وجود آمده است نیز هنراسلامی گفته میشود.
هنر اسلامی برای گسترش خود از منابع بسیاری الهام گرفت هنر رومی، هنر اولیه مسیحی و هنر بیزانس، در هنر و معماری اسلامی اولیه مؤثر بودند؛ نفوذ هنر ساسانی از ایران پیش از اسلام اهمیت بیشتری داشت؛ بعدها روشهای و عناصر مختلفی از هنر آسیای مرکزی و هنر چین، طی تاخت و تازهای چادرنشینان مغول اثر مهمی در نقاشی اسلامی سفالگری و منسوجات برجای گذاشت. و به دلیل محدودیت نسبی سایر هنرها همچون نقاشی مجسمه سازی موسیقی و حتی گاهی حرام شمردن آنها مسلمانان به توسعه سبکهای مختلف در زمینه هایی انتزاعی سوق داده شدند.عمده مسلمانان تصویرگری چهره پیامبر اسلام را مردود میشمردند و حتی گاهی تصویرگری جانداران و انسان نیز مورد قبول بخشی از مسلمانان نبود. با این وجود همواره در سرزمین های اسلامی تصاویری از انسان و موجودات زنده دیگر نقش میشد و به مواردی از تصویر سازی چهره پیامبر نیز برمی خوریم افزون بر منع تصویر سازی چهره پیامبر مفهوم و تصویر ذهنی خداوند به صورتی که در آیین هندو و مسیحیت رایج است در اسلام مرسوم نبود. این همه به علاوه ی دلایل اقلیمی اجتماعی و فرهنگی و رقابت با تمدنهای دیگر موجب شد تا هنرمندان و هنرپروران در سراسر سرزمینهای اسلامی به اشکالی از هنرهای انتزاعی مانند خوشنویسی نقوش هندسی یا اسلیمی و معماری توجه ویژه داشته باشند.هنر اسلامی بسیار محدودتر از هنر مسیحی یا بودایی است که مشخصاً فرم هایی از هنر اعم از مجسمه نقاشی موسیقی و یا رقص – را به کلیسا یا معابد میکشاند. ثروت عکاشه محقق برجسته مصری مینویسد: نقاشی دینی در دوره های نخستین اسلامی از آن استقبال و تشویقی که نزد بوداییان و مسیحیان معمول بود بهره ای نداشت. مساجد از تصاویر دینی خالی بود و از نقاشی برای آموزشهای دینی و پرورش اعتقادات مذهبی تا پیش از سده ۸ هـ. ق / ۱۴ م استفاده نمی شد در هنر اسلامی به عناصر تکرار شونده زیادی بر میخوریم مانند استفاده از طرح های هندسی و یا ترسیمی غیر واقع گرایانه از گل و گیاه که به اسلیمی معروفند. نقوش اسلیمی در هنر اسلامی اغلب به عنوان نمادی از طبیعت بیکرانی به کار میرود که مخلوق خداست.هر چند این نظریه مورد قبول همگان نیست اما تعمد در عدم بازنمایی و تقلید دقیق طبیعت را معمولاً به عنوان نشانی از فروتنی هنرمندان دانسته اند که معتقد بودند ایجاد کمال تنها خاص خداوند است.
سبک نقاشی «قهوه خانه ای»
ویژگی های اصلی:
- استفاده از رنگ های روغنی
- بیشتر مضامین رزمی،مذهبی،بزمی
- بازتاب فـرهنگ اصـیل و سنتی ایران
نقاشی قهوه خانه نوعی نقاشی روایی رنگ روغنی با مضمونهای رزمی، مذهبی و بزمی است که در دوران جنبش مشروطیت بر اساس سنتهای هنر مردمی و دینی و با اثر پذیری از نقاشی طبیعت گرایانه مرسوم آن زمان به دست هنرمندانی مکتب ندیده پدیدار شد. خاستگاه و زمینه ساز این هنر نقاشی سنت کهن قصه خوانی و مرثیه سرائی و تعزیه خوانی در ایران بوده است و پیشینه اش به قرنها پیش از پدید آمدن قهوه خانه می رسد. نقاشی قهوه خانه بازتابی اصیل و صادق از هنر هنرمندانی عاشق تنها و دل سوخته است. هنرمندانی مظلوم و محروم از تبار مردم ساده دل و آیینه صفت کوچه و بازار آنانی که از پس قرنها سکوت، زیر سقف تاریک قهوه خانه ها در خلوت عارفانه تکیه ها و حسینیه ها در سر هر کوی و برزنی چشم در چشم مردم دوختند و در محفل پر انس و الفت آنان بغض معصومانه شان را یکباره شکستند.در ستایش راستیها و مردانگی ها نقشها زدند و حکایت کژیها و پلیدیها کردند.
«نقاشی خط» سبکی مدرن از انواع سبکهای نقاشی
ویژگی های اصلی:
- تلفیق خطاطی و نقاشی
- تلفیق سنت و مدرنیته
- دارای منشا تاریخی
احتمالاً در گالری ها و نمایشگاههای مختلفی که به ارائه آثار نقاشی و تابلوهای خطاطی پرداخته اند با آثار خطاطی که به نوعی نقاشی نیز هست مواجه شده اید. باید بدانید که این سبک جدید به سبک نقاشی خط معروف است. نقاشی خط هنر تلفیقی بین نقاشی و خطاطی میباشد این شیوه در نقاشی مدرن و خوشنویسی شکل گرفته است. این هنر ایرانی طرفداران بسیاری را در کشورهای همسایه نیز دارد میتوان منشأ اصلی این سبک را در مکتب سقاخانه در نقاشی معاصرایران دانست.این نوع از نقاشی در ایران پس از انقلاب اسلامی طرفداران بیشتری را یافته و افراد زیادی در این زمینه به فعالیت آموزش و نقاشی پرداخته اند.در میان هنرمندانی که در این عرصه هنری فعالیت میکنند رضا مافی نسبت به سایر هنرمندان پیشتاز بوده است و در سبک نقاشی خط موفقیتهای زیادی را به دست آورده است. او را اولین فردی میدانند که به خطاطی در بوم نقاشی پرداخته است. همچنین رضا مافی از اولین افرادی بود که به سمت این هنر تمایل پیدا کرده و به گسترش آن پرداخت رضا مافی با رعایت کردن اصولی که در سبک نقاشی سقاخانه ایرانی رواج داشت توانست به خط نویسی در این سبک بپردازد. از طرفی مکتب سقاخانه و اصول سنتی آن را با نقاشی مدرن تلفیق و هماهنگ کرده و هنر خطاطی را به آن افزوده است. در کنار رضا مافی برخی نیز معتقدند محمد احصایی اولین فردی بود که این سبک مدرن را بنا نهاد به بیان دیگر وی را بنیانگذار این سبک نقاشی مدرن میدانند.دلیل این نامگذاری نیز این است که محمد احصایی جزو نخستین افرادی بود که تمایل داشت احساسات را از طریق کلمات و حروف به تصویر بکشد.همچنین محمد احصایی نسبت به سایر هنرمندانی که در این زمینه فعالیت دارند هم در زمینه نقاشی و هم خطاطی خبره و سرآمد بوده است و توانایی فوق العاده ای در این دو زمینه هنری از خود نشان داده است.