به گزارش پلاتوهنر، «نسبیت خاص»، به نویسندگی بهار کاتوزی و کارگردانی عرفان خالقی، از پنجشنبه 28 فروردین ماه روی صحنه میرود. این اثر با الهام از ناپدید شدن پرواز MH370 مالزی، قصه دختری دانشجوی فیزیک را روایت میکند که در جستوجوی یافتن حقیقتی علمی، رد استاد گمشدهاش را میگیرد. در ادامه گفتوگوی ما را با عرفان خالقی درباره شکلگیری این نمایش، دغدغههای اجرایی و نگاهی که به آینده دارد، میخوانید.

عرفان خالقی، کارگردان «نسبیت خاص» در ابتدای سخنانش از نخستین مواجههاش با این نمایشنامه در سالهای پایانی دهه نود یاد کرد و گفت: زمانی که متن را خواندم بیدرنگ جذبش شدم. وجه تمایز این اثر نه در انتخاب یک حادثه مستند، بلکه در شیوه ورود به آن است؛ از زاویه نگاه دختری دانشجوی فیزیک که استادش را در آن پرواز از دست داده و اکنون، با امیدی ناممکن، به دنبال یافتن راهی علمی برای بازگرداندن اوست.
او ادامه داد: متن برایم جذاب بود چون هم درام داشت، هم تنهایی، تردید و آرزوی وصال. همه آنچیزی که یک مونولوگ مؤثر باید داشته باشد. اجرای نمایشهای تکپرسوناژ همیشه برایم چالشبرانگیز بوده، اما این متن، به قدری لایهدار و انسانی بود که نتوانستم کنارش بگذارم.
زیستبوم کاراکتر اصلی نمایش را تغییر دادم
این کارگردان خاطر نشان کرد: از همان ابتدا، به دنبال آن بودم که نمایش را نه صرفاً با وفاداری به متن، که با خلاقیتی تازه روی صحنه ببرم. از همینرو، یکی از انتخابهایم تغییر زیستبوم کاراکتر اصلی بود. شخصیت اصلی، در متن، جنوبی نیست. اما تجربههای شخصی بازیگر نقش اصلی و روحیه بومیاش، زمینهساز تغییراتی شد که به اجرای نهایی عمق و رنگی تازه بخشید. ما این ایده را آزمودیم؛ دیدیم چقدر باورپذیرتر شده و لحن و نگاهش ملموستر است. بازیگر هم راحتتر توانست با این هویت تازه یکی شود. اینطور بود که جنوب، با همه گرما، وارد متن شد.
خالقی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به پروسه تمرین این گروه نمایشی عنوان کرد: راه رسیدن به صحنه آسان نبود. تمرینها با وقفههایی همراه شد؛ گاهی به دلیل حضور بازیگر در پروژهای دیگر و گاهی بهواسطه اشتغال روزمره اعضای گروه. ما شبها تمرین میکردیم، گاه تا پاسی از شب. خستگی بود، اما اشتیاق هم بود. حس میکردیم داریم چیزی را میسازیم که ارزش این سختی را دارد.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که چرا تعداد اجراهای نمایش «نسبیت خاص» به 5 شب محدود هستند، گفت: این اجرا، آغاز راه است. داریم بازخورد میگیریم و نبض مخاطب را میسنجیم. اگر تماشاگران با کار ارتباط برقرار کنند که تا اینجا خوشبختانه اتفاق افتاده، حتماً ادامهاش میدهیم؛ چه در همین سالن، چه در جایی دیگر.
اثری «کوچک و شریف»
او ادامه داد: واکنشها، تا امروز، دلگرمکننده بودهاند. تعدادای از هنرمندان و استادان تئاتر این اجرا را دیدهاند و از سادگی و صداقت آن سخن گفتهاند. بازی بازیگر با تمام ظرایف و نوسانهایش ستایش شده و نمایش، به زعم آنان، اثری «کوچک و شریف» توصیف شده؛ واژهای که گاه ارزشمندتر از هر تمجید بزرگ است.
خالقی در پاسخ به این سوال که مخاطب باید انتظار چه تجربهای را در سالن داشته باشد، گفت: همیشه دوست دارم مثل مهمانی ناشناس وارد سالن شوم؛ نمیدانم میزبان چه برایم تدارک دیده و اینطور است که غافلگیر میشوم. در مورد «نسبیت خاص» میتوانم بگویم مخاطب هم میخندد، هم ممکن است بغض کند. طنز سخیف ندارد اما تلخیاش هم بیدلیل نیست. مخاطب بعد از خروج از سالن، حال دیگری دارد.
تئاتر درگیر نوعی ایست تنفسی است
او در پایان سخنانش خاطر نشان کرد: تئاتر این روزها درگیر نوعی ایست تنفسیست؛ بیمار است، اما هنوز امید هست. ما باید به تئاتر برسیم. باید به آن نفس بدهیم. تئاتر، هنریست که اگر رهایش کنیم، خاموش میشود. اما اگر کنارش بمانیم، دوباره زنده خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
گفتگوی ویژه پلاتوهنر با پوریا مجاهدی تنها کارگردان نابینای جهان