به گزارش پلاتو هنر، شاید سالهای زیادی نباشد که هنرمندان معاصر ایرانی با استفاده از تکنیکهای جدید دست به تولید آثار هنری ازجمله پرفورمنس، ویدیوآرت، چیدمان و… زده اند اما در همین زمان اندک نیز قدرت انتقال حس و مفهوم از طریق این رسانه هنری جدید قابل توجه بوده است. هنرمند معاصر آزادانه از طریق اثر هنری خود می توانند کانسپتی ارائه کند و بیان منتقدانه داشته باشد.
بخش هنرهای جدید به دلیل اهمیتی که پیدا کرد کم کم حتی به جشنوارههایی مانند جشنواره هنرهای تجسمی فجر و جشنواره هنرهای تجسمی جوانان راه پیدا کرد. اما در زمان مدیریت هنری کنونی وزارت ارشاد اسلامی، بخش هنرهای جدید از این رویداد هنری حذف شد. حتی در سیامین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران نیز خبری از نیومدیا نبود.
در این راستا گفتگویی با نظامالدین امامیفر از هنرمندان باسابقه و مدرس این حوزه داشتیم و او درباره تاریخچه هنرهای جدید (new art) و ویژگیهای این رسانه و ورود آن به ایران توضیح داد. این هنرمند گفت که مدیران و سیاست گذاران هنری دولتی، شاید به دلیل ذات انتقادی هنرهای جدید آن را حذف میکنند.
نظامالدین امامیفر در گفتگو با پلاتو هنر درباره تاریخچه new art توضیح داد: منتقدان هنری ظهور این گونه از تولید و ارائه هنری را بین سال های 1960 تا 1970 میدانند. در ابتدا این پرسشها پیش میآید که هنر جدید یا نیومدیا، یک عمل خودساخته از سوی هنرمندان بوده است یا به نوعی واکنش اجتماعی وارتباط با جامعه سبب بروز این نوع از هنر بوده است؟
او ادامه داد: آن چیزی که مشخص است این است که هنرمندان به نوعی به جامعه و نیازهای جامعه در آن زمان توجه کردند و موزه ای شدن هنر و اینکه باید برای طبقه خاصی باشد را به عنوان یک هشدار، درک کردند که با احوالت جامعه جدید، منطبق نیست (تخصصی شدن بیش از حد حوزه هنر) همین امر تخصصی شدن باعث شد که تعدادی از مخاطبان خود را از بطن جامعه حذف شوند و به عبارتی، مخاطبان خاص خود را به دست آورد و مخاطبان عام خود را از دست داد.
هنر به میان مردم آمد
این هنرمند درباره تغییر فضای نمایشگاهی در هنرهای جدید گفت: شاید هنرمندان آن دوره این نیاز را متوجه شدند و اولین کاری که کردند فضای نمایشگاهی را تغییر دادند یعنی به جای اینکه آدمها برای تماشای آثار هنری به موزه یا گالری بروند، آثار هنری را میان مردم آوردند. دومین حرکت این بود که مواد ساخت (متریال) موردنظر را نادیده گرفتند و از اشیای آماده در کارهایشان استفاده کردند. سوم اینکه ممارست هنری را ارجع بر کیفیت تولید شده اثر نداستند به معنای دیگر گفتند که «من میتوانم به عنوان هنرمند یا هر شخص دیگری، هرچیزی که میخواهم به عنوان اثر هنری ارائه کنم». جالب است که اکنون باتوجه به تغییرات تکنولوژی ربات ها و هوش مصنوعی برخی کارهای آدمها را انجام می دهند که هنرمند نیستند بلکه سازنده یا تولید کننده هستند. به عنوان مثال، استفاده از رباتهای نقاش و مجسمهساز. شاید هنرمندان آن دوره با حذف ممارست و وسیله تولید اثر هنری، میخواستند به این نتیجه عصر تکنولوژی و دیجیتال برسند.
او با اشاره به بدبینی نسبت به پدیدههای جدید اظهار کرد: در شرایطی که ذکر کردیم هنر دیگر کارکرد موزه ای خود را از دست داد و به میان مردم و نسل جدید آمد و این نسل همواره از این ویژگی هنرهای جدید استقبال میکنند و مخاطبان عام ارتباط صریحتری با اثر هنری تولید شده پیدا می کنند. اثر تولید شده در این گونه هنری دارای پیام و مفاهیم سازگار با نسل جدید بوده و به نوعی از زبان آنها صحبت و دغدغه های ذهنی دریافت شده از سوی هنرمند را به صورت صریح و بی واسطه و بدون نیاز به مطالعات پیچیده هنری به او می رساند.
امامیفر ادامه داد: وقتی موج هنرهای جدید وارد ایران شد هنرمندانی از نسل قدیم در مقابل این حرکت موضع گیری کردند و حرکت های جدید هنری را خطری برای خودشان دانستند. البته معمولا همین طور است که ابتدا در مقابل هر پدیده جدیدی مخالفت می شود، بعد نسبت به آن بی تفاوت و سپس موافق میشوند. اکنون در بحث هوش مصنوعی و NFT نیز نگاه بدبینانهای میان هنرمندان وجود دارد که به نوعی واکنشی است بر پدیده های جدید. شاید تغییر نگاه در این نوع از هنرمندان سخت باشد اما نسل جدید هنرمندان این پدیده ها را به عنوان ابزاری برای ارتباط هرچه گسترده تر می دانند که می تواند به اقتصاد هنر نیز کمک کند.
این هنرمند توضیح داد: با ورود رسمی هنر جدید به ایران، این رسانه وارد جشنوارههای دولتی و غیردولتی نظیر جشنواره هنرهای تجسمی فجر و جشنواره هنرهای تجسمی جوانان شد و تقریبا دوران خوبی را سپری کرد و هنرمندان زیادی به دنیای هنر معرفی کرد. آوازه این اتفاق باعث شد ارگان های هنری نیز به به این حرکت بپیوندند و آثار خوبی در زمینه چیدمان، ویدیوآرت و چیدمان تولید شد.
او درباره ویژگیهای هنر جدید گفت: هنرهای جدید در ذات خود نوعی ساختارشکنی در تولید کار دارد که شاید همین موضوع باعث شده است نسل جوان از آن استقبال کنند. درواقع نسل جدید به چنین محتوایی در این قالب نیاز دارد و سیاست گذاران باید به این مقوله توجه کنند که نیاز نسل جدید و مخاطب عام با این رسانه سازگاری بیشتر دارد.
نسبت به هنرمندان معاصر احساس خطر میکنند
این استاد دانشگاه با اشاره به حذف این بخش از رویدادهای هنری دولتی بیان کرد: متاسفانه بخش هنرهای جدید از برخی از جشنوارهها مانند فجر پانزدهم و سی امین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران حذف شد و پاسخ مسئولان سیاست گذار به این اتفاق، عدم جمع بندی بود که برای ما غیرقابل قبول است. فکر می کنم از دلایل مهم این اتفاق، همکاری نکردن با هنرمندان صاحب نظر در این زمینه و دیگری نوع تفکرات قدیمی میان مسئولانی باشد که مشاوره های نادرستی به آنان میدهند. همچنین دلیل دیگر نوع ساختارشکنی محتوا در هنرهای جدید است که عده ای را آزرده میکند اگر چه در زمان قبل آثار فاخر و ارزشمندی در زمینه های اعتقادی و ارزشی نیز تولید شده که اسناد آن نیز موجود است.
او تاکید کرد: ماهیت هنر و مخصوصا هنر جدید واکنش واقعگرایانه اجتماعی و انتقادی است که مطلوب برخی از دیدگاههای حاکم نیست در نتیجه با نگاهی بدبینانه به آن نگریسته می شود که نبودش بهتر از بودنش است.
امامیفر در پایان تصریح کرد: تحلیل بنده از حذف هنرهای جدید واقعیتی انکار ناپذیر است که باعث دوری نسل جوان از این هنر واقعگرایانه اجتماعی است، هنری که می تواند بدون واسطه قشر مخاطبان عام و خاص را در بر بگیرد.
ندا زنگینه
بیشتر بخوانید:
به جای حمایت، بخش هنرهای جدید را از جشنوارهها حذف کردند/ تغییر نگاه جامعه به هنر