یادداشت سردبیر:

چه کسی مقصر بود؟ میان خوف و رجای صلح

به گزارش پلاتو هنر، در روزهایی که تهران و دیگر شهرها پر بود از صدای پای نمایش‌ها، سالن‌های تئاتر شهر، ایرانشهر، شهرزاد و… شاهد رفت‌وآمد هنرمندان و مخاطبانی بودند که دل‌شان برای هنر می‌تپید. نمایش‌هایی چون «شاه لیر» با بازی درخشان الیکا عبدالرزاقی یا «ا‌ِشک» بچه‌های سیستان و بلوچستان، نشان دادند که هنر ما هنوز زنده است و می‌تواند روایت‌گر درد و امید باشد.

در همان روزها، وقتی به هنرمندان نزدیک می‌شدیم، اغلب می‌گفتند: «جنگ اتفاق نمی‌افتد، همه این حرف‌ها لاف است.» این باور نه از بی‌خبری، بلکه از تجربه‌ای عمیق نشأت می‌گرفت؛ تجربه‌ای که ایران بارها نشان داده است می‌خواهد جنگ را از خود دور نگه دارد و به راه‌های دیپلماتیک تکیه کند.

ما دیدیم که پس از ترور حاج قاسم سلیمانی، پاسخ ایران محدود و حساب‌شده بود؛ پس از حمله به پایگاه عین‌الاسد، خویشتن‌داری همچنان خط مشی بود. حتی بعد از حمله به سفارت ایران در سوریه و اجرای وعده های صادق، در نهایت ایران کوتاه آمد وعده صادق ۳ را را اجرا نکرد، همه می‌کوشیدند شعله جنگ را شعله‌ور نکنند.

اما واقعیت تلخ این است که برخی بازیگران، به‌ویژه اسرائیل، اراده‌ای برای خاتمه دادن به تنش‌ها نداشتند. درست زمانی که قرار بود مذاکرات حساس ایران و آمریکا در عمان برگزار شود، حمله غافلگیرانه اسرائیل انجام شد؛ حمله‌ای که نه تنها منجر به شهادت تعدادی از هموطنان ما شد، بلکه سالن‌های تئاتر را تعطیل کرد و اقتصاد جامعه هنری را فلج ساخت؛ جامعه‌ای که سال‌هاست فعالیتش به برگزاری همین رویدادها گره خورده است.

حال، در برابر این واقعیت تلخ، چه باید کرد؟
آیا می‌توان به سکوت ادامه داد وقتی حمله‌ای بی‌هشدار و بی‌دلیل موجه رخ می‌دهد؟ اسرائیلی که سال‌ها برای این حمله برنامه‌ریزی کرده، اگر با سکوت ایران روبه‌رو شود، آیا از تکرار چنین اقداماتی دست برمی‌دارد؟ اگر نه، ما که هیچ کشمکشی با او نداشتیم، چرا باید هزینه چنین ظلمی را بپردازیم؟

این شرایط بیش از هر زمان دیگری نیازمند همدلی و مقاومت است؛ نه فقط مقاومت نظامی، بلکه مقاومت فرهنگی و هنری. جامعه هنر ایران، با وجود همه سختی‌ها، توانسته صدای مقاومت و امید باشد. تعطیلی سالن‌ها و سکوت تماشاگران، ضربه‌ای به این صداست اما پایان آن نیست.

امروز که همه در انتظار فردایی بهتر هستیم، باید دست در دست هم دهیم، با خرد و همدلی، تا از این روزهای تاریک عبور کنیم و بار دیگر نور هنر را بر صحنه‌ها بتابانیم.

چون هنر تنها صدای ما نیست؛ بلکه زنده نگه‌داشتن روح ماست. و این روح است که در برابر هر تهدید، باید مقاوم بماند.

امروز شاید صحنه‌ها خاموش باشند، اما فردا برای درخشش دوباره آن‌ها ساخته شده است؛ برای نفس کشیدن در میان آتش و دود، برای تبدیل درد به زیبایی، برای پویش دوباره زندگی در قاب نمایش.

بیایید با هم، بی‌هیاهو اما قوی، این روزهای سخت را پشت سر بگذاریم.

بیشتر بخوانید:

واکنش هنرمندان به حمله رژیم صهیونیستی به ایران در بامداد ۲۳ خرداد

سردبیر
https://didhonar.ir/?p=92540

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه + یک =