معرفی 75 ژانر نمایشی

به گزارش پلاتو هنر، واژه «ژانر» در عرصه هنرهای نمایشی، واژه‌ای مبهم، غریب اما آشنایی است. این واژه‌شناسی در بحث هرمونوتیک متن و تحلیل نکات کلیدی نمایشنامه، نقشی مهم را ایفا می‌کند و بی‌شک جزو قد‌م‌های اولیه هر اجرا برای هر کارگردانی است. هرچند که ما به تفاسیری می‌توانیم ژانرشناسی را نوعی علم غنی در دنیای ادبیات قلمداد کنیم، ولی در عین حال، به دلیل رابطه مستقیم ادبیات با هنرهای نمایشی و حتی سینما، بهره از این علم در آثار نمایشی نیز لاقید نیست؛ چرا که یک نمایشنامه، حتی اگر اجرایی نیز نباشد، باز یک اثر مستقل است و به تنهایی می‌توان آن را مورد نقد و بررسی قرار داد.

لازمه تسلط بر ژانرشناسی نمایشی

به طور کلی ما با دسته‌بندی هر نوع اثر هنری، می‌توانیم به شکل موثرتری با بن‌مایه و مفهوم آن‌ها ارتباط برقرار کنیم. البته شناخت و تسلط مقوله ژانرشناسی تنها منوط به دایره دانایی کارگردان نیست و حتی نویسندگان، منتقدان و پژوهشگران نیز باید در این‌باره سررشته مجزایی داشته باشند. امروزه بسیاری از تقسیم‌بندی‌های تئاتری، به خصوص در زمینه نمایشنامه‌نویسی، تنها محدود به کتب و رساله‌های بسیار قدیمی و بخش‌بندی‌های خاصی می‌شود که در دوران گذشته تاریخ هنر انجام گرفته‌اند و مشکل اصلی اینجاست که بسیاری از آثار هنری امروز در این تقسیم‌بندی‌های قدیمی به درستی جای نمی‌گیرند.

مشخص‌ترین تقسیم‌بندی‌ای که در اکثر کتب موجود (ترجمه یا تالیف) به آن اشاره شده است، بخش‌بندی هنر تئاتر در دسته‌های تراژدی، کمدی، تراژدی کمدی و ملودرام است. اگر چه این تعداد، کم و بیش در دوران باستان می‌توانستند جواب‌گوی اکثر آثار نمایشی باشند، ولی در دنیای امروز و با توجه به پیشرفت‌های تکنیکی، ساختاری و حتی تنوع و تعدد اندیشه بشر و نوع بینش هر فرد به جهان، کافی به نظر نمی‌رسند.

ژانرشناسی تئاتر براساس دو محور اصلی، یعنی مهم موضوع و ساختار صورت می‌گیرد و ساختار تکنیکی به طور عمده به آشکار شدن اندیشه نویسنده و رگه‌های موضوعی آن کمک می‌کند. پیش‌از هر چیز کلمه مشخصی که در برگیرنده نام هر ژانر است، توجه ما را به سوی موضوع یا محتوای نمایش و همچنین شکل ظاهری آن جلب می‌کند. این موضوع، درست مشابه ژانرشناسی سینمایی صورت می‌گیرد؛ با این تفاوت که در تئاتر، کلام بیش‌از تصویر، نقش تعیین‌کننده دارد و امروزه ژانرهایی پدید آمده‌اند که کلام در آنها نقشی ندارد و هر حرکت، عاملی تعیین‌کننده است.

معرفی 75 ژانر نمایشی

به طور سنتی، ژانرهای نمایشی را به دسته‌های تراژدی، کمدی، حماسی یا اپیک، غنایی و شبانی تقسیم‌بندی کرده‌اند. اما تقسیم‌بندی جدید بیش‌از هر چیز اذعان می‌کند که قبل‌از هر شخص دیگر، این نویسنده اثر است که ژانر خود را تعیین می‌کند. بنابراین به طور قطع ژانرشناسی نیز مثل بسیاری از تقسیم‌بندی‌های هنری، نسبی است و جنبه‌های قطعی و مشخص ندارد، بلکه این مجموعه آگاهی و دانش تماشاگر و هنرمند است که به صورت ساختارمند و در قالب آموزشی مطرح می‌شود و نوع یک اثر هنری را نزدیک به هدف نویسنده تعیین می‌کند.

اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنیم که هدف اصلی نقد در ابتدا آگاهی رساندن به مخاطب است، ژانرشناسی می‌تواند در شکل‌گیری سلیقه تماشاگر و آگاهی‌رسانی، اثری مستقیم داشته باشد. زمانی که منتقد براساس جدول ژانرشناسی، یک نمایش را واجد شرایط ساختاری یا اندیشگی یک یا چند ژانر اعلام کند، این موضوع به مخاطب کمک می‌کند که در انتخاب خود با پشتوانه‌ای علمی عمل کند و پیشاپیش نسبت به آنچه اجرا می‌شود، از دانشی کلی برخوردار باشد. تعیین ژانر در نقد اثر نمایشی، می‌تواند به مخاطب و حتی خود هنرمند در شناخت عرصه‌های اجرایی یا پس‌زمینه‌های ادبی اثر، حال و هوا و فضای آن و تجزیه و تحلیل ذهنی کمک کند.

برخی از فواید آشنایی با ژانر

1. تنوع سلیقه نزد تماشاگر

2. افزایش اشکال مختلف نمایشی و برتری سطح کیفی

3. آشنایی با تئاتر روز جهان در کشورهای مختلف با توجه به فرهنگ ملل دنیا

4. آشنایی با نویسندگان نوآور

5. راهگشایی برای موضوعات و ساختارهای تازه و تفکری نو

6. دسته‌بندی در کتب آموزشی، تسهیل آموزش و وجود الگوی شناخت

7. استفاده بهینه از امکانات موجود

8. آشنایی بیشتر با مکتب‌ها، سبک‌ها و شیوه‌های اجرایی متفاوت و …

هنر نمایش، عنصری جدای از زندگی انسان نیست و مسلما کلی‌ترین بخش‌بندی زندگی انسان، شامل لحظات تراژیک-کمدی و لحظاتی مرکب از هر دو است. نمایش در هر شکل و صورتی به این موارد تنه می‌زند و خنده، گریه یا مخلوطی از هر دو در آن نمود پیدا می‌کند. تقسیم‌بندی نمایشی به معنای زیرپا گذاشتن اصول تراژدی و کمدی نیست، بلکه سعی دارد زیرمجموعه‌های آن‌ها را تا حد امکان آشکار سازد.

کلمه ژانر (Genre) در ترجمه لغوی نیز به سادگی به موارد مطرح شده در معانی ادبی-هنری بست پیدا می‌کند. در فرهنگ لغات به معنی نوع، قسمت، طبقه، دسته، جنس، طریقه و … آمده است. طبقه‌بندی‌ای که در زیر می‌آید برگرفته‌ از کتب و مقالات مختلفی است که هر کدام تعاریف و دسته‌بندی‌های متعددی را مطرح کرده‌اند، اما از سوی دیگر از تعریف دسته‌های اصلی شامل تراژدی، کمدی و تراژی-کمدی به دلیل تکرار مکررات خودداری شده است. جمع‌آوری این تعاریف و در کنار هم قرار گرفتن آن‌ها می‌تواند به فهرستی مناسب تبدیل شود که اکثر ساختارها و موضوعات نمایشی را در بر می‌گیرد.

ذکر چند نکته مهم درباره این مقاله:

1. تقسیم‌بندی‌های ذکر شده براساس اطلاعات و آمار و ساختارهایی انجام شده است که تا سال 1980 میلادی در دسترس هنرمندان بوده‌اند. بدیهی است که پس‌از گذشت سال‌ها و تا سال 2007 تعاریف بسیاری به این مجموعه اضافه شده و ژانرشناسی دچار تغییرات اساسی شده است. با توجه به رشد بی‌سابقه دنیای رسانه‌ها و اطلاعات و تلفیق تکنولوژی با هنر نمایش، امروزه شاهد ژانرهای بسیار متنوع و تازه‌ای در این زمینه هستیم.

2. هر اثر نمایشی می‌تواند چند ژانر نمایشی را در بر گیرد و در عین حال می‌توان ترکیبی از چند ژانر مختلف را برای توصیف و طبقه‌بندی یک نمایشنامه به کار گرفت.

3. برخی زیرمجموعه‌های فرعی از این راهنما حذف شده‌اند تا خواننده راحت‌تر بتواند تقسیم‌بندی ارائه شده را با نمایشنامه‌های موجود تطبیق دهد. تعاریف، کلی هستند و بیشتر نظریات «هیو هولمن» را در برمی‌گیرند که ناگفته پیداست این نظریات قطعی و کافی نیستند.

4. برخی ساختارهای مطرح شده به دلیل اینکه در نمایشنامه به شکل مشخصی جای نمی‌گیرند و بیشتر با عناصر دیگر نمایشی چون کارگردانی، بازیگری، دکور، نور و … سر و کار دارند، فاقد مثال در بخش نمایشنامه هستند.

معرفی 75 ژانر نمایشی

1. اقتباسی Adaptation

نویسنده این گونه نمایشنامه‌ها از اثر دیگری به عنوان مبدا، برای نوشتن نمایشنامه استفاده می‌کند. اقتباس، شامل بخش‌ها و شیوه‌های گوناگونی است. تبدیل فیلمنامه، رمان، داستان و … به نمایشنامه نیز در این رده‌بندی قرار می‌گیرد.

مثال: «فاسدان» نوشته «آملین گری» اقتباسی از «هنری چهارم» اثر «شکسپیر»

2. انتزاعی Abstraction

نمایشنامه‌ای که کاملا یا بخشی از آن غیرتجسمی است. به شکل حقیقی ذاتی و ازلی اشیا و انسان می‌پردازد و ساختاری مفهومی دارد.

مثال: «بدیهه‌سازی اوهایو» نوشته «ساموئل بکت»

3. انتقادی-اجتماعی Problem Play

شکلی از نمایشنامه که بنای آن بر طرح موضوعات اجتماعی و نقد آن است. دیرینگی این گونه نمایش به دوران یونان کهن می‌رسد.

مثال: «کمدی داوری» نوشته «مناندر»

4. نمایش بورژوا Bourgeois Drama

این نوع نمایش در آخرین سال‌های سده هجدهم شکل گرفت. این شیوه نوشتاری در برابر اصلی از کلاسیسم که نویسندگان را ناچار می‌کرد، قهرمانان را از اقشار بلند پایه جامعه مثل پادشاهان، نجیبان و … انتخاب کنند، طغیان کرد و قهرمان را از طبقه متوسط برگزید. تاکید بر اخلاق اقشار میانه، زندگی با تقوا و پرهیزکاری بورژوازی از مواردی هستند که در این گونه نمایشنامه‌ها دیده می‌شوند.

مثال: «عید پاک» نوشته «یوهان آگوست استریندبرگ»

5. تئاتر ابسورد Theatre of Absurd

این ژانر را به نمایشنامه‌های اروپایی-آمریکایی که حاصل ناامیدی خرده بورژوازی پس‌از جنگ جهانی دوم نسبت می‌دهند. این نمایش‌ها به بیان هستی بی‌معنی و کوشش‌های بیهوده انسان می‌پردازند.

مثال: «در انتظار گودو» نوشته «ساموئل بکت»

6. پوچی Absurdity

استفاده از عناصر نهیلیستیک در عمق معنا و تم نمایشنامه. این‌گونه آثار، اغلب از عناصر کمدی با تمایل به نهیلیسم که وجود هرگونه پایه و اساس دانش و حقیقت را انکار می‌کنند بهره می‌گیرند.

مثال: «بیایید مو بخوریم» نوشتة «کارل لازلو»

7. کمدی ابسورد Absurd Comedy

نمایشنامه‌ای که به وضوح، غیرواقعی و نامعقول به نظر می‌رسد و از این رو خنده‌دار است. عناصر کمدی و تفکر عقلانی در کنار بی‌قید و بندی ابسورد قرار می‌گیرد.

مثال: «چی گفتی و برای چی؟» نوشته «جیمز پال دی»

8. کمدی بزرگسال Adult Comedy

برخوردی فکاهی و خنده‌آور با نبرد همیشگی و مسایل درگیرانه میان جنس مذکر و مونث که گاهی به روابط‌خصوصی می‌پردازد و از حد و مرز خود فراتر می‌رود.

مثال: «هرزه» نوشته «تام گیلسپی»

9. کمدی عجیب و غریب Bizarre Comedy

نمایشنامه‌ای که به شکل خیره‌کننده و غیرقابل تصور به مسائل کم اهمیت می‌پردازد و در عین سطحی بودن، سرگرم‌کننده است و مسائل مهم و جدی، مشکلات ژرف زندگی و اتفاقات عجیب را در این قالب و با استفاده از روشی هزل‌گرایانه و خودمانی مطرح می‌کند.

مثال: «فاسق» نوشته «هارولد پینتر»

10. کمدی سیاه Black Comedy

نمایشنامه‌ای که به طور ذاتی کمدی است و عناصر آن را در بردارد، اما به مسائل جدی و عناصر تلخ و تاریک زندگی بیشتر اهمیت می‌دهد و لزوما پایان خوشی ندارد.

مثال: «نمایشی برای میکروب‌ها» نوشته «ایزریل هورو ویتز»

11. مونولوگ کمدی Comedic Monologue

نمایشنامه‌ای تک نفره که کم و بیش دارای شوخی‌ها، رفتارها، موقعیت و شخصیت کمیک است و پایانی غیرتراژیک دارد.

مثال: «خط مقدم» نوشته «وان نیگرو»

12. کمدی دراما Comedy Drama

نوعی نمایشنامه کمدی که در آن عناصر سبک و سنگین با یکدیگر تلفیق می‌شوند. ساختار آن بیشتر به کمدی نزدیک است، اما موارد جدی و خطیر هم در کنار شوخی و کمیک مطرح می‌شوند.

مثال: «پس از واقعیت» نوشته «جفری سوییت»

13. کمدی قافیه و وزن Comedy in Rhyme and Rhythm

نمایشنامه‌ای خنده‌آور و مضحک با استفاده از موسیقی و اشعار سبک، ضعیف و خودمانی.

مثال: «خانم‌های گردگیر» نوشته «آرند هریتس»

14. کمدی ساتیر Comedy Satire

نمایشنامه‌ای کمدی که از حماقت، زشتی، کندذهنی، نقص، عیب، فساد و … سواستفاده می‌کند و این خصایص را در انسان‌ها مورد تمسخر قرار می‌دهد.

مثال: «آرزوهای ممنوع» نوشته «سوزان گلاسپر»

15. کمدی وسترن Comedy Western

نوعی کمدی که با مفاهیم کهنه و قدیمی غرب شوخی می‌کند. این کمدی ممکن است در فضای غرب وحشی یا فضایی مشابه فیلم‌های وسترن رخ دهد.

مثال: «میدان‌های دوئل» نوشته «اریک فرگوسن»

16ـ طرح کمیک Comic Sketch

نمایشنامه‌ای کوتاه و بی‌قاعده و غیررسمی با تاکید بر روی عدم تجانس. این اثر یک هجو ادبی است.

مثال: «آقای پا» نوشته «مایکل فراین»

17. کمدی هجو Comic Skit

دارای خصوصیات کمدی با تکیه بر هجو کلامی و موقعیت و مسخرگی که کوتاه و بی‌قاعده است.

مثال: «مردی روی لبه» نوشته «رندی گلوین»

18. کمدی پیش پرده Curtain – Raiser Comedy

کمدی کوتاهی که برای اجرا پیش‌از برنامه اصلی در نظر گرفته می‌شود و به صورتی است که به معرفی مفهوم مهم نمایش اصلی می‌پردازد.

مثال: «آقای شادی» نوشته «دیوید ممت»

19. کمدی تیره Dark Comedy

در اصل و ذات، کمدی است، اما مسائل نه چندان زیبا و اندوه بار و خشن را مطرح می‌کند.

مثال: «سکوت بانو آن» نوشته «جولز تاسکا»

20. کمدی فانتزی Fantasy-Comedy

نمایشنامه‌ای که براساس عناصر کمیک، شخصیت‌سازی شده و در فضای آزاد و بی‌قید و بند خیال و وهم اتفاق می‌افتد. این کمدی را کمدی تخیلی نیز می‌گویند. افراط و زیاده‌روی در عمل و بی‌قانونی از دیگر خصوصیات آن است.

مثال: «راهی به بهشت» نوشته «داگلاس پارک هرست»

21. کمدی موزیکال Musical Comedy

نمایشنامه‌ای خنده‌آور که کاملا به شکل آهنگین اجرا می‌شود و شعر و موسیقی در آن نقش اساسی دارند.

مثال: «شکار اسنارک» نوشته «یوجین جکسن»

ژانر نمایشی

22. کمدی رمانتیک Romantic Comedy

نوعی نمایشنامه کمدی که موضوع اصلی آن عشق میان زن و مرد است. عموما عناصر کمدی و احساسی در این‌گونه نمایشنامه‌ها در هم می‌آمیزند.

مثال: «کیشوت جدید» نوشته «مایکل فرین»

23. کمدی ساتیریک Satiric Comedy

تلفیقی از ساتیر و کمدی است.

مثال: «ملکه‌های فرانسه» نوشته «تورنتون وایلدر»

24. کمدی احساساتی Sentimental Comedy

نمایشنامه‌ای بر پایه احساسات رقیق و سبک و لحظات شوخی و کمیک.

مثال: «هفتادوپنجم» نوشته «ایزریل هورو ویتز»

25. کمدی بورژوا Bourgeois Comedy

دارای خصوصیات اصلی نمایشنامه‌های بورژوایی در کنار عناصر کمیک. همان شخصیت‌ها و وقایع نمایش‌های اقشار متوسط جامعه به زبانی کمیک در این نمایشنامه‌ها جان می‌گیرند.

26. نمایش تمثیلی Allegory

نمایشنامه‌ای که افراد، اشیا و اتفاقات در آن دارای معانی و مفاهیم و ارزش دوگانه‌ای هستند و جز معنی اولیه خود به معنای والاتر نیز اشاره دارند.

مثال: «دانسن» نوشتة «برتولت برشت».

27. آوانگارد Avant-Garde

نمایشنامه‌ای که قوانین و قواعد از پیش تعیین شده و عرف جامعه را زیرپا می‌گذارد.

مثال: «ترس‌های بچه‌گانه» نوشته «امانوئل پلوسو»

28. صحنه برهنه (تئاتر بی‌چیز) Bare-Stage

نمایشنامه‌ای بدون احتیاج به وسایل صحنه که اجرای آن می‌تواند بدون آکسسوار یا با حداقل امکانات صورت گیرد. گاهی به نام صحنه باز Open-Stage نیز شناخته می‌شود.

مثال: «خاطرات تدریجی» نوشته «بری لیتواک»

29. طرح ساده Brief Sketch

یک هجو ادبی، بدون ساختار قانونمند و کوتاه.

مثال: «شب» نوشته «هارولد پینتر»

30. اپرای خانگی Chamber Opera

اپرایی برای سالن تئاتر خانوادگی و یا افرادی خاص.

مثال: «اگنس» نوشته «مایکل جان لاچیوزا»

31. اپرا Opera

نمایش منظومی که به شکل موسیقی در آمده باشد و مکالمه در آن وجود نداشته باشد. کلمات به شعر هستند و با آواز خوانده می‌شوند. موسیقی، آن را همراهی می‌کند و گاهی رقص هم در آن دخیل است. ترکیبی از هنرهای موسیقی، نور، آواز، رقص و … که به صورتی مجلل و پرزرق و برق است.

32. اپرت Operet

اپرای کوتاه و مسخره. شکلی از اپرای شادی‌آور سبک که موسیقی و آواز شاد، جای اصلی را در مجموعه آن به خود اختصاص داده‌اند.

33. نمایش تاریخی Historical Drama

نمایش تاریخی انگلیسی با چهل و چند سال دوران شکوفایی خود، یک پدیده بی‌نظیر در تاریخ تئاتر است. وظیفه آن نه تنها سرگرم‌ کردن، بلکه ارائه اطلاعات، تبلیغ، آشنا کردن با سیاست و فلسفه بود. این دراما جای واقعه‌نگاری، مطبوعات دوره‌ای، روزنامه گویا و … را می‌گرفت. البته نمایش تاریخی به طور لزوم نباید نعل به نعل از روی تاریخ برداشت شده باشد بلکه تلفیق تاریخ و داستان‌پردازی نمایش در آن مطرح است.

مثال: «هنری چهارم» نوشته «ویلیام شکسپیر»

34. نمایش خانگی Chamber play

نمایش یا نمایشنامه‌ای که برای اجرا در منزل یا مکانی خصوصی مهیا شده باشد.

مثال: «شنیدن» نوشته «ادوارد آلبی»

35. کورئو پوئم Choreo poem

نمایشی توام با رقص که به صورت نظم نوشته شده باشد. این نوع نمایش به اپرا نزدیک است اما لزوما به آن شکل از موسیقی استفاده نمی‌کند و شعر و رقص، بیشتر به عنوان مکمل در کنار یکدیگر قرار دارند.

مثال: «از بامیه تا سبزیجات» نوشته «انتوزاکه شانگ»

36. چرخه صنایع دستی Craft Cycle

نمایشنامه‌ای قرون وسطایی و براساس کتاب مقدس، محصول صنف بازرگانان و پیشه‌وران انگلستان و اسکاتلند.

مثال: «هبوط لوسیفر» از کتاب «N.Towne Plays»

37. دراما Drama

نمایشنامه‌ای جدی که درباره موضوعات مهم و اساسی بشری صحبت می‌کند و می‌تواند با تراژدی یا کمدی و یا دیگر ژانرهای نمایشی تلفیق شود.

مثال: «کاسپر» نوشته «پیتر هاندکه»

38. مونولوگ دراماتیک Dramatic Monologue

نمایشنامه‌ای جدی و تک نفره که معمولا و نه به طور لزوم، کوتاه است. گاه این اصطلاح به بخشی از نمایشنامه‌ها نیز اطلاق می‌شود.

مثال: «کابوس ساعت‌ها» نوشته «وان نیگرو»

39. خوانش دراماتیک Dramatic Reading

اجرا و خواندن موارد و نوشته‌هایی غیر از یک نمایشنامه، روی صحنه است. قراردادن تئوری‌های فیزیک به جای سطور نمایشنامه و اجرای آن در همین دسته‌بندی قرار می‌گیرد که «آن بوگارت» این کار را انجام داده است.

مثال: «لحظات مهم سخنرانی در آمریکا» نوشتة «ول چیتهم».

40. نمایش دو نفره Duo Logue

نمایشنامه‌ای برای دو نفر-فارغ از ساختار یا شکل آن.

مثال: «فلفل و شن» نوشته «املین ویلیامز»

41. نمایش فانتزی Fantasy Drama

نمایشنامه‌ای که براساس عناصر دراما شخصیت‌سازی شده، ولی در فضایی تخیلی و بی‌قاعده اتفاق می‌افتد.

مثال: «گفتگوهایی با بانوی اسپانیایی» نوشته «رابرت شنکان»

Fantasy Drama

42. فارس Farce

نمایش خنده‌آوری که در آن طرح و کنش و موضوع بر شخصیت و مفهوم، تسلط دارند.

مثال: «سازگاری» نوشته «آلبرت برمل»

43. فارس ملودراما Farce – Melodrama

تعریف فارس به علاوه گزاف‌گویی و اغراق تئاتریکال، شخصیت‌پردازی سطحی با برتری طرح و کنش فیزیکی و … .

مثال: «معمای غیرقابل حل بانکداران» نوشته «کلیوهابولد»

44. مونولوگ نیم ساعته Half-Hour Monolgue

نمایشنامه‌ای تک نفره در حدود نیم ساعت.

مثال: «تراشه‌ای در شکر» نوشته «آلن بنت»

45. ماسک Masque

نمایش سرگرمی‌ساز، مجازی و تمثیلی که در قرون 16 و 17 طرفدار داشت و هنوز هم هر ازگاهی روی صحنه می‌رود. این گونه نمایشی می‌تواند به اشکال کمدی یا تراژدی و … درآید. با این تفاوت که ماسک بر چهره بازیگران از عناصر اصلی نمایش است.

مثال: «هتل» نوشته «ژان کلود ون ایتالی»

46. ملودراما Melodrama

پیدایی این شکل دراماتیک با ظهور ذوق و علاقه مردم به مناظر طبیعی اتفاق افتاد. در طی قرن‌ها نگارگری مناظر طبیعی به تدریج گسترش می‌یابد و تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر تزیینات صحنه‌ای می‌گذارد. این نمایشنامه‌ها دارای عناصر افراطی یا اغراق‌ شده تئاتریکال، شخصیت‌پردازی‌های سطحی و احاطه و تسلط طرح و کنش فیزیکی هستند. در قدیم این اصطلاح به نمایشی اطلاق می‌شده که با ساز همراه بوده است. ولی امروزه به نمایشی گفته می‌شود که مخصوص عوام نوشته شده و جنبه احساسی شدیدش بر جنبه ادبی آن غلبه دارد.

مثال: «بی‌روح» نوشته «ری برادبری»

47. میم Mime

نمایش بدون کلام. در میان یونانیان و رومیان قدیم به نمایشی گفته می‌شد که در آن مولف، اخلاق و عادات مصطلح را تقلید می‌کرد و در نمایش او اشخاص و حوادث حقیقی به‌طور مسخره عرضه می‌شدند. اما امروزه به نمایشی گفته می‌شود که هنرپیشه با حرکات دست و صورت و بدن، احساسات و عواطف درونی یا حوادث را بیان کند.

مثال: «حرکت بدون کلام» نوشته «ساموئل بکت»

48. مونودراما Monodrama

نمایشنامه‌ای برای یک بازیگر که ممکن است چند شخصیت هم در آن وجود داشته باشد.

مثال: «یک شخص» نوشته «رابرت پتریک»

49. نمایش اخلاقی Morality play

نمایشنامه‌ای که شامل شخصیت‌های تمثیلی است و به نمایش‌های انتزاعی نیز نزدیک است. این گونه در قرون 15 و 16 میلادی محبوبیت داشت. اما امروزه نیز در ارتباطات مدرن میان نمایشنامه‌نویس و تماشاگر به کار گرفته می‌شود.

مثال: «سحر خواهد آمد» نوشته «دیوید و این استاک»

50. تئاتر مولتی مدیا Multimedia Theatre

ترکیبی از اشکال مختلف هنری که به صورت زنده روی صحنه اجرا می‌شوند. موسیقی، هنرهای تصویری فیلم و ویدیو و … .

51. راز Mystery

این واژه در ادبیات نمایشی به دو شکل متفاوت استفاده شده است. 1. نوعی نمایشنامه قرون وسطایی درباره تمامی وقایعی که بر مسیح و مریم مقدس گذشت. 2. تاکید روی وقایع بدون توجیه، ناشناخته، مرموز و مخفیانه که در پایان همراه با یک آشکارسازی و نتیجه‌گیری کلی است.

مثال برای نمونه دوم: «دوبطری چاشنی» نوشته «لرو دانزنی»

52. ملودرامای رازآمیز Mystery Melodrama

تلفیقی از ملودراما در کنار تئاتر راز از نوع دوم.

مثال: «موش‌ها» نوشته «آگاتا کریستی»

53. نمایش مصیب Passion play

نمایشی از زندگی و مصلوب شدن عیسی مسیح.

54. نمایش آوا و کوبش Piece for Voice and Percussion

نمایشی وابسته به آواهای رسا و کوبش سازها که بیشتر به شکل آیینی نمایش نزدیک است و صدا در آن نقش اصلی را ایفا می‌کند.

مثال: «زبان‌ها» نوشته «سم شپارد-جوزف چایکین»

55. نمایش توام با موسیقی Play with Music

نمایشی وابسته و مرکب با موسیقی.

مثال: «بیرون خانه پدری ما» نوشته «پائولاوگنر-جک هافسیس-ایو مریام»

56. نمایشنامه رادیویی Radio Play

نمایشنامه‌ای برای شنیدن و تصور کردن. استفاده از عنصر تخیل و صداسازی برای ایجاد فضای نمایشی. افکت، موسیقی و دیالوگ از مهم‌ترین عناصر آن هستند.

مثال: «سه موش کور» نوشته «آگاتا کریستی»

ژانر نمایشی

57. جنگ نمایشی Revue

موقعیتی دراماتیک یا کمدی کوتاه که به صورت بخشی مجزا در یک برنامه اجرا می‌شود. گاهی اوقات به اصطلاح Black out از آن نام برده می‌شود.

مثال: «داوطلب» نوشته «هارولد پینتر»

58. رومنس Romance

نمایشنامه‌ای که موضوع اصلی آن عشق است و ماجراجویی در آن وجود دارد.

مثال: Still-love نوشته «رابرت پتریک»

59. فارس رمانتیک Romantic Farce

نوعی نمایشنامة کمدی که تلفیقی است از موقعیت‌های هجوآمیز خنده‌آور و مسایل احساسی و عاشقانه.

مثال: «تقلید ادبی» نوشته «نیک هال»

60. ساتیر Satire

نمایشنامه‌ای که حماقت‌ها، کند ذهنی‌ها، فساد و گناه و … را به تمسخر می‌گیرد.

مثال: «اگر مردها مثل زن‌ها ورق بازی می‌کردند» نوشته «جورج.اس.کافمن»

61. فانتزی ساتیریک Satiric Fantasy

نمایشنامه‌ای غیرواقعی و تخیلی که شامل خصوصیات ساتیر در مکان و زمان غیرواقعی به همراه شخصیت‌های تخیلی می‌شود.

مثال: «متل» نوشته «ژان کلود ون‌ایتالی»

62. نمایش علمی تخیلی Science Fiction play

نمایشنامه‌ای پیش‌بینانه که انسان در آن از علم استفاده می‌کند. پیشرفت‌های علمی اکتشافات، اختراعات و … از مواردی هستند که در این آثار مطرح می‌شوند و حتی ممکن است مانند آثار ژول ورن پیش‌بینی‌های علمی نیز در آن صورت گیرد.

مثال: Camera Obscura نوشته «رابرت پتریک»

63. نمایشنامه صوتی بصری کوتاه Short Audio and Visual Piece

نمایشنامه‌ای کوتاه وابسته به قدرت و امکانات صوتی و بصری با تجربه‌ای در مینی‌مالیسم.

مثال: «نفس» نوشته «ساموئل بکت»

64. درام تعلیقی Suspense Drama

نمایشنامه‌ای که تمرکز آن روی مسایل توجیه‌ناپذیر است و عوامل رمز و راز در آن دخیل هستند. معمولا یک آشکارسازی در پایان آن وجود دارد و ایجاد اضطراب و ترس در تماشاگر از خصوصیات اصلی آن است.

مثال: «دفتر خاطرات» نوشته «مارشا آن شنک»

65. نمایشنامه سمبولیک Symbolical play

نمایشنامه‌ای نمادین و کنایه‌ای که عناصر آن قابل بسط و گسترش به نمونه‌های واقعی هستند.

مثال: «کسی از آسیسی» نوشته «تورنتون وایلدر»

66. نمایش شعری Theatre Poems

انتخاب‌های جداگانه اشعار و در کنار هم قراردادن آن‌ها در یک قالب تئاتری.

مثال: «عشق وحشی» نوشته «سم شپارد-جوزف چایکین»

67. تریلر (هیجان‌انگیز) Thriller

نمایشنامه‌ای که وابسته به غافلگیری‌های طرح و پیچش‌های داستانی است.

مثال: «ده بچه زنگی» نوشته «آگاتا کریستی»

68. کارآگاهی-معمایی Detective and Mystery

نمایشنامه‌ای که در آن شخصیت کارآگاه به عنوان شخصیت محوری حضور دارد و معمولا با یک معما (قتل) رو به رو می‌شود و مرحله به مرحله به حل معما نزدیک می‌شود.

مثال: اکثر نمایشنامه‌های «آگاتا کریستی»

69. جنگ War

نمایشنامه‌ای که موضوع اصلی آن حول محور جنگ و اتفاقات آن یا تبعات پس‌از آن می‌گردد.

مثال: «در منطقه جنگی» نوشته «یوجین اونیل»

70. نمایش مستند Documentary Drama

آغاز آن از دهه 60 میلادی در آلمان غربی بود و ویژگی آن نشان دادن رویدادهای واقعی بر صحنه که بنای آن‌ها پرسش‌های اخلاقی، گناه و مسوولیت در کارهای عمومی بوده است.

71. تئاتر تجربی Experimental Drama

72. تئاتر مدرن Modern Drama

جنبش بازساخت نمایش در اروپا که در ربع آخر قرن نوزدهم شروع شد و انگیزه اصلی آن واقع‌گرایی بود.

73. تئاتر اپیک Epic Theatre

برتولت برشت (1956ـ1898) تمهیدهای مربوط به طرح نمایش سنتی را که برساختار ارسطویی استوار است، با بیگانه‌سازی (فاصله‌گذاری) عوض کرد. او داوری عقلانی و بدون دخالت احساس را در نمایشنامه‌ها و شکل اجرایی خود مدنظر داشت.

مثال: «ننه دلاور و فرزندانش» نوشته «برتولت برشت»

74. نمایش ساکن Static Drama

کوششی است برای دوری از جنب و جوش در شخصیت‌پردازی سده نوزدهم. هدف، نشان دادن جوهر فعالیت‌های غم‌انگیز، رازآمیز و پنهان روح بود.

75ـ نمایش سیاسی Political Drama

بر موضوعات سیاسی روز تکیه دارد، دارای تاریخ مصرف است و دارای دیالوگ‌های شعارگونه و اید‌ئولوژیک و … است.

مثال: «ترس و نکبت رایش سوم» نوشته «برتولت برشت»

 انتهای گزارش / بیشتر بخوانید:

تئاتر ستمدیدگان؛ ابزاری 60 ساله برای تغییرات اجتماعی

نگاهی به ترکیب حواس چهارگانه در صحنه تئاتر

https://didhonar.ir/?p=74789

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − 1 =