
نمایش «فرهاد کوهکن» به نویسندگی و کارگردانی محمد میرزاوند، اثری اجتماعی با نگاهی تازه به مفهوم عشق، خانواده و بحرانهای انسانی است که در قالبی مینیمال و با گروهی متنوع از بازیگران مهرماه امسال روی صحنه رفته است.
میرزاوند در گفتوگو با پلاتو هنر درباره شکلگیری ایده اولیه نمایش گفت: ایده «فرهاد کوهکن» از شنیدن یک خاطره از زبان یکی از دوستان قدیمی آغاز شد. ابتدا ایدهای سهخطی نوشتم و بعد بهتدریج با کمک ادبیات نمایشی، قصه را پر و بال دادم.
او درباره انتخاب نام نمایش توضیح داد: فرهاد قصه من شباهتهایی به همان فرهاد اسطورهای دارد، اما این بار عشقش از جنس دیگری است. شاید اگر نامش «فرهاد گورکن» هم بود، بیربط به مضمون نمایش نمیشد.
این کارگردان تأکید کرد که اثرش اقتباسی مستقیم از اسطوره نیست و گفت: شباهت آنچنانی به داستان اسطورهای ندارد؛ شاید فقط در حد یک الهام. روایت ما از دل جامعه امروز استخراج شده و دغدغههای اجتماعی در آن پررنگترند.
میرزاوند در ادامه افزود: در نگارش متن، بیش از هر چیز به دغدغههای اجتماعی امروز توجه کردم. همانطور که در نمایش قبلیام «کندوان» هم این دغدغهها محور بودند. بعد از این نمایش هم در کارهای تصویریام همین مسیر را ادامه خواهم داد؛ چون اجتماع و حرفهای ناگفتهاش برایم مهمترین منبع الهاماند.
او درباره روند آمادهسازی نمایش گفت: صبر بازیگران گاهی به پایان میرسید و برای تزریق انرژی مجدد به گروه، خودم هم با کلافگی مواجه میشدم. جنگ ۱۲ روزه هم کل برنامهها را بههم ریخت. اما هر بار با وجود خستگی، دوباره انگیزه پیدا میکردیم تا کار را پیش ببریم.
قصد دارم به سمت ساخت فیلم کوتاه بروم
میرزاوند درباره علت اجرای کوتاه نمایش نیز توضیح داد: سقف هدفم تئاتر نیست. نمایشهای «فرهاد کوهکن» و «کندوان» را بیشتر برای تجربه و پختگی و عرض ارادت به تئاتر ساختم. قصد دارم بعد از این، به سمت ساخت فیلم کوتاه بروم. به همین دلیل، اجرای سهشبه را کافی دانستم؛ در این روزهای دشوار تئاتر، دلیلی برای ماندن طولانیتر نمیدیدم.
این کارگردان درباره کار با گروهی بزرگ و متنوع گفت: گاهاً کلنجار ذهنی با شخصیتهای مختلف و ضریب هوشی متفاوت سخت است و باعث آزردگی خاطر میشود، اما در عوض پختگی و قدرت شخصیتشناسی که در این مسیر به دست آوردم، ارزش آن همه دغدغه را داشت.
در بخشی دیگر از گفتوگو، میرزاوند به پیام اجتماعی نمایش اشاره کرد و افزود: آغاز همه مشکلات از خانواده ریشه میگیرد. اگر جامعه لکه سیاهی دارد، ریشهاش در خانواده است؛ میوه تلخ درخت زهرآلود از همانجا میروید.
او همچنین درباره محور اصلی نمایش گفت: انتخاب «اعدام فرهاد» به عنوان بحران اصلی بهدلیل ایجاد دوگانگی و اختلاف میان دو گروه بود. اساس درام بر تضاد است و این تضاد به قصه عمق میبخشد.
قصد داریم تلنگر اجتماعی به مخاطب بزنیم
میرزاوند در پایان گفت: نمایش «فرهاد کوهکن» بیشتر از آنکه به دنبال تجربه زیباییشناسانه باشد، قصد دارد تلنگری اجتماعی به مخاطب بزند. طراحی صحنه و نورپردازی هم کاملاً ساده و مینیمال است تا تمرکز بر روایت و مضمون حفظ شود.
درمورد نمایش «فرهاد کوه کن» بیشتر بخوانید:
«فرهاد کوه کن» روی صحنه میرود/ خانوادهای اسیر رازها و فروپاشی




