فیلمی دیگر از استاد تعلیق، هیچکاک. فیلمی که با (پرنده) شروع و همینطور با (پرنده) تمام میشود و این (پرندگان)، توسط هیچکاک کارگردانی شده تا فیلمی پرتعلیق و هیجانانگیز را تماشا کنیم. این فیلم اقتباسی از داستان (پرندگان) نوشتهی دافنه دوموریه است که داستان و وقوع فیلم در خلیج بودگابی در کالیفرنیا است. فیلمنامهنویسِ داستان هم، ایوان هانتر و موسیقی فیلم، ساختهی اسکار سالا، رمس گسمن و برنارد هرمن است که شخص مولف موسیقیهای فیلمهای هیچکاک است.
داستان با زنی شروع میشود که در سانفرانسیسکو زندگی میکند و به خاطر چند پرنده، راهی خلیج بودگابی میشود. شهر سانفرانسیسکو، یادآور فیلم (سرگیجه) از هیچکاک هم هست که داستانش در همین شهر اتفاق میفتد. باز هم به سیاقِ خود هیچکاک و فیلمهایش، در چند ثانیهی شروع فیلم، هیچکاک با دو سگ که قلادههایش را به دست گرفته، از مغازهی پرندهفروشی بیرون میاید.
شخصیتهای داستان، عبارت است از زنی به نام ملانی که شخصیت محوری داستان است، میچ نام مردی که زن به دنبالهی او به خلیج بودگابی میرود، و اَنی اسم زنی که دلباختهی میچ است، و مادر میچ که دلش نمیخواهد زن دیگری در زندگی میچ حضور داشته باشد، و شخصیتهای بیشتری که همهشان نهایتا با پرندگان درگیر خواهند شد. تعلیقی که در انتظار همه است. چرا که زندگی عادی افراد پیش میرود؛ اما به مرور بیشتر میفهمند که اوضاع غیرعادی است، و این نمادی از جبر انسان در برابر موضوعاتیست که نسبت به آنها اختیار عمل ندارد و یا باید به آن تن دهد و یا باید دوری کرد.