«شماره 10» یک فیلم اکشن نیست/ قصه یک فرار بزرگ

به گزارش پلاتو هنر به نقل از ستاد خبری، دومین نشست رسانه‌ای چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر عصر امروز ۱۲ بهمن با حضور عوامل فیلم سینمایی «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد و تهیه‌کنندگی ابراهیم اصغری و

به گزارش پلاتو هنر به نقل از ستاد خبری، دومین نشست رسانه‌ای چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر عصر امروز ۱۲ بهمن با حضور عوامل فیلم سینمایی «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد و تهیه‌کنندگی ابراهیم اصغری و با حضور برخی از عوامل فیلم و با اجرای محمدرضا مقدسیان پس از پایان اکران این فیلم سینمایی و با حضور اهالی رسانه در سالن نشست پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

ابراهیم اصغری تهیه کننده فیلم در ابتدای نشست گفت: امیدوارم فیلم را پسندیده باشید و از فیلم خوب تعریف کنید تا این نوع فیلم ها در اکران با توفیق بهتری همراه شود و به واسطه نظرات شما هیات داوران هم بتوانند با اطلاعات بهتری تصمیم بگیرند.

او در پاسخ به دلایل انتخاب سوژه این فیلم سینمایی گفت: سینمای ایران و نسل جوان به قهرمان نیاز دارد؛ من در کار قبلی و این کار سعی کردم به سمت فیلم قهرمان محور پیش بروم. داستان براساس مستنداتی شکل گرفت که به بهترین قهرمانان معاصر می پردازد.

این تهیه کننده تصریح کرد: قصه «شماره ۱۰» براساس تحقیقاتی که دوست عزیزم در سال های گذشته انجام داد شکل گرفت و بعد از بازنویسی های متعدد به فیلمی که دیدید رسید. می خواستیم قهرمان را در انتها به یک پهلوان تبدیل کنیم که به نظرم ما ایرانی ها به پهلوانان عرق خاصی داریم و امیدواریم در ذهن مخاطب هم این ذهنیت شکل بگیرد و به الگوسازی برای نسل جوان کمک کند.

زرگرنژاد، کارگردان فیلم در ادامه یادآور شد: من در ابتدا به هموطنان عزیزم در خوی تسلیت میگویم. راستش در اینجا باید بگویم که یک فیلم اجتماعی ساختم که از سال ۹۶ شروع به تحقیق آن کرده بودم. زندگی این قهرمان براساس تعداد زیادی خاطره است و فراری که انجام داد تنها فرار موفق در طی یک دوره ده ساله اسارت است. صدام حدود چهل میلیون دینار برای سر او جایزه گذاشت. برای من جالب بود. «پاپیون» یکی از فیلم های ماندگار سینمای جهان و در دسته فیلم‌های تأثیرگذاراست. پرداخت به این موضوعات باعث شده است تا جنگ و چنین مواردی در کل جهان مورد توجه باشد.

او درباره اینکه فیلم برچه اساسی ساخته شده است گفت: این فیلم تلفیق خاطره چند نفر از جمله زاگرس میرانی و محمد عبدی بود.

این کارگردان سینما درباره زمان نگارش فیلمنامه نیز یادآور شد: حدود سه سال فیلمنامه زمان برد و انگیزه نگارش آن این بود که کاراکتر فیلم تنها فرار موفقی را داشت که در دوران اسارت صورت گرفت.

این کارگردان در پاسخ به میزان پرداخت تصویر غیرواقعی از قهرمانان گفت: تصور ما همیشه دوربینی بوده که جبهه های جنگ ایران و عراق را به اصطلاح در یک زیست بسیجی نمایش داده است. من حدود ۳۰۰ مستند ساخته ام. دوربین من در این فیلم در عراق است نه ایران. آیا شما از شکنجه های اسرای ایرانی در عراق چیزی دیده اید؟ اولین مسأله ای که شاید برای شما متفاوت بوده ریش داشتن اسراست. درحالیکه اینها نمی توانسته اند در اسارت ریش داشته باشند و هر روز صبح ریش اسرا را می زدند. اجازه بدهید چهره ای دیگر را هم نشان دهیم و البته من خیلی به خاطراتی در کتاب ها وفادار بوده ام. امکان ندارد همه آن اتفاقات و واقعیات را نمایش دهیم.

او درباره نزدیکی به واقعیات شکنجه ها گفت: تا حدودی توانستم نزدیک شویم اما اگر همه آنچه را که دوستان در تاریخ شفاهی نوشته اند تصویر کنیم شاید قابل پخش نباشد.

تهیه کننده در ادامه یادآور شد: در زمان اکران مخاطبان سراغ برخی از فیلم ها نمی روند اما دلیل نمی شود که این فیلم ها تولید نشود. شرایط اکران باید درست باشد. اما در این فیلم اکر شرایط برای ورود مخاطب به سالن به ویژه مخاطب جوان فراهم باشد ناراضی بیرون نمی رود. ضروری است که از قهرمانان فیلم بسازیم.

او درباره بودجه تولید فیلم تصریح کرد: این فیلم با پشتیبانی کامل بنیاد فارابی ساخته شده است. عدد نمی گویم اما این فیلم نسبت به آثار دفاع مقدسی خیلی هزینه کمتری داشت. مثلا نسبت به فیلم‌های مشابه یک سوم و یا یک چهارم بوده و امیدوارم کیفیت به گونه ای باشد که با آنها برابری کند.

احمد کاوری، بازیگر فیلم هم با اشاره به اینکه به خاطر شرایط سخت نمی توانستیم بازیگر پیدا کنیم؛ توضیح داد: من قصد نداشتم خودم بازی کنم به خاطر ارتباطی که با بچه ها داشتم انتخاب بازیگر فیلم برعهده ام بود. من در فیلم قبلی آقای زرگرنژاد هم بودم و نمی خواستم این نقش را تکرار کنم اما در نهایت سعی کردیم به گونه ای جلو برویم که تکراری نباشد و از سابقه ذهنی مخاطب دور شود. ایده قطع دست مثلا از جمله این موارد بود.

حسن حاجی ابراهیمی، طراح صحنه فیلم در بخش دیگر درباره مختصات تولید فیلم گفت: شرایط ما سخت بود که لوکیشنی پیدا کنیم که در فیلم های دیگر دیده نشده است. لوکیشن را به سمت یک کارخانه متروکه بردیم. با کارگردان به جمع بندی رسیدیم که چنین فضایی داشته باشیم و از اردوگاه به سمت کارخانه متروکه برویم تا از موقعیت های تکراری دوری کنیم.

او اضافه کرد: بخش عمده کار ما دکور بود. من از تیمم تشکر می کنم چون دکوراتور نداشتیم. ما قصه را اینگونه تعریف کردیم که در روند قصه هم تاثیرگذار باشد و خودمان لوکیشن را درست کنیم.

این طراح صحنه افزود: در تمام کانال آب و کانال های دیگری که می کندند از متریال چوب استفاده کردیم و آنها را به نمایی از فلز و متریال آهن تبدیل کردیم.

نیاز حمیدی، طراح لباس نیز درباره طراحی ها توضیح داد: من هم بابت مردم خوی تسلیت می گویم. من سعی کردم در طراحی لباس ها به شخصیت‌ها زندگی ببخشم‌. سعی کردم روی کهنه کاری و در عین حال زندگی دادن به لباس، شخصیت ها و فیلم تلاش کنیم.

فرخ فدایی، صدابردار فیلم در ادامه یادآور شد: چند سالی است که صداها در این کشور مردم را بدسلیقه کرده است. ما در این کار متناسب با خشونتی که در عکس است خواستیم خشونت در صدا رعایت شود. سردی و خشونت در صدا هم دربیاید و مدیون صداگذار هم هستم که آنچه خواستیم درآمد.

آرش قاسمی، صداگذار فیلم نیز عنوان کرد: اعتراف می کنم تا قبل از اینکه فیلم را روی پرده ببینم خیلی نگران بودم اما وقتی آن را دیدم فیلم را دوست داشتم و امیدواریم بقیه هم دوست داشته باشند و بتوانیم مقداری از درد و رنج اسرا را درک کرده باشیم.

او افزود: همانطور که دوستان گفتند در دکور از چوب به جای فلز استفاده شد و ما مجبور شدیم مثلا همه صداهای چوب را برداریم و تبدیل به صدای آهن کنیم و در نهایت شما در طول فیلم صدای فلز می شنوید.

تهیه کننده فیلم در ادامه تصریح کرد: مهمترین موضوع این فیلم فرار است و فکر کردیم چه جایی را انتخاب کنیم که فرار از آنجا پیچیده باشد. هدف ما فرار سخت بود. من در تحقیقاتی که داشتم و از اسارت گاه ها در عراق هم پرس و جو داشتم فضای نزدیک به واقعیت را ترسیم کردیم. ما قبل از جنگ آمادگی نداشتیم که اسارت گاه بسازیم و هم در ایران و هم در عراق هر جایی که می شده به عنوان اسارت گاه استفاده شده است.

کارگردان این اثر در ادامه درباره عوامل فیلم گفت: ۲۰۰ نفر عوامل این فیلم سینمایی بودند. به نمایندگی از بازیگران این را بگویم که صرفا برای دریافت یک دستمزد این کار را قبول نکردند. همه اینها پیشنهاد کارهای راحت و آپارتمانی هم داشتند اما این کار را قبول کردند و با جان و دل بازی کردند.

کارگردان در ادامه درباره انتخاب مجید صالحی برای بازی در نقش جدی گفت: من برای فیلم «ماهورا» هم با او صحبت کردم و دعوت کردم و فیلم «برف آخر» را نباید فراموش کنیم که چقدر درخشید.

تهیه کننده نیز در این باره پاسخ داد: این نگاه که فلان بازیگر کمدی است یا جدی نگاه درستی نیست. من چندین سال است کارهای صالحی را دنبال می کنم کارهای مختلفی بازی کرده است. اینکه در برخی نقش ها کاندیدای سیمرغ شده اهمیتی ندارد. او در فضای جدی بازی داشته است برای این کار هم خودش انگیزه داشت.

کاوری در پاسخ به نقدی که بازیگران را نچسب اعلام کرده بود، اظهار کرد: اینکه می گویند بازیگرها درجایی نچسب بودند؟! من نمی فهمم. مثلا باید چه عکس العملی می داشتند یا نمی داشتند. ولی من اولین بار که روی پرده دیدم چیزی به عنوان بد بودن ندیدم شاید در جایی سلیقه من نبوده است اما بد نبود همه پرشور و آگاهانه جلوی دوربین رفتند. حتما هیچ کس کامل نیست ولی دلیلی بر بد بودن نیست.

کارگردان در پاسخ به سوالی درباره ساده بودن فیلم به عنوان یک اثر اکشن در جمله ای کوتاه گفت: این فیلم اکشن نبود.

او درباره بخش اقتباسی کار نیز گفت: بیست و پنج کتاب در این موضوع وجود دارد که به خاطرات اسرا پرداخته است. در تیراژ هم اسامی شأن وجود دارد و از هر یک بخشی پرداخته شده است.

این کارگردان در بخش دیگری از نشست گفت: مسأله انسانی است و فراتر از مرزها هم دیگران به این نکته فکر کرده اند که به فرارهای این چنینی کمک کنند مثل فیلم «فرار بزرگ»

او درباره دلیل انتخاب مهدی زمین پرداز تصریح کرد: من سه بار قرار بود با مهدی زمین پرداز همکاری کنم و فکر می کنم اینجا خیلی خوب بازی کرده است. او از دوربین فرار می کند و خروجی برایش خیلی مهمتر است تا اینکه خودش دیده شود.

کاوری در ادامه در این باره اظهار کرد : زمین پرداز تا وقتی این نقش را نفهمید پای کار نیامد. بارها با او قرار گذاشتیم فیلمنامه را خواند. زرگرنژاد فیلمنامه را اجرایی می نویسد. زمین پرداز هم اگر نقش را نمی فهمید بعید می دانم اصلا وارد این کار می شد.

تهیه کننده در بخش پایانی گفت: هر قهرمان ایرانی این لیاقت را دارد که بتوان درباره او فیلم ساخت. علاقمندم درباره دیگر قهرمان های تاریخی هم فیلم بسازم. یک نکته هم بگویم این برنامه همزمان شد با نمایش ما در برج میلاد و برخی از عوامل ما اشتباهی به برج میلاد رفتند و من اعتراض هم کردم.

https://didhonar.ir/?p=9832