درباره فیلم “گلهای باوارده”
خلاصه داستان:
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «آبادان در التهاب است گروهی به روشن ماندن چراغ پالایشگاه فکر میکنند.»
بازیگران و سایر عوامل:
بازیگران: بانیپال شومون، امیررضا دلاوری، الهام نامی، یاسین مسعودی، عبدالرضا نصاری، حیدر رحیمی، پوریا ریحانی، شقایق تنگستانی و نادر سلیمانی
کارگردان: مهرداد خوشبخت، فیلم نامه نویس: حسین تراب نژاد و مهرداد خوشبخت، تدوین : حسین جمشیدی گوهری، فیلم بردار : سعید براتی، موسیقی: بهزاد عبدی، تهیه کننده : سعید سعدی، طراح پوستر : پژمان ابوالقاسمی
درباره فیلم:
.این پنجمین فیلم مهرداد خوشبخت پس از ساخت «آبادان یازده ۶۰» می باشد.این فیلم پیشتر «پالایشگاه» نام داشت
نقد فیلم
بی تردید فیلم «گلهای باوارده» شکستی بزرگ در کارنامه مهرداد خوشبخت است. این فیلم به خاطر زمانی طولانی که دارد و نیز نوع رنگ فیلم برای واقعی جلوه دادن زمان ماجرا، مخاطب را در سالن های سینما خسته و آزرده می کند. این فیلم بیشتر یک ویدیوی تبلیغاتی برای وزارت نفت است تا یک اثر هنری، و حتی باید اذعان کرد اختصاص یافتن بودجه برای ساخت چنین فیلم در قامت ضعیف برای شرکت در جشنواره فیلم فجر، امری زیان آور و ناصحیحی است که به سینما صدمه خواهد زد. این فیلم مبتلا به هدررفت ایده و مضمون، زبان غیر سینمایی، عدم ساخت شخصیت و تصویربرداری از جنس سینماست که گام روبه عقب نسبت به فیلم «آبادان یازده 60» این کارگردان آبادانی می باشد.
نشست خبری فیلم سینمایی گل های باوارده
بامداد جمعه بعد از اکران فیلم گلهای باوارده که نتوانسته بود خود را به جدول پخش جشنواره برساند با حضور اصحاب رسانه به صورت سانس فوقالعاده اکران و پس آن با حضور مهرداد خوشبخت کارگردان، حیدر رحیمی و محسن غفاری بازیگر، سعید براتی مدیر فیلمبرداری و حسن ایزدی مدیر جلوه های ویژه بصری نشست خبری این فیلم برگزار شد.
در ابتدای این نشست مهرداد خوشبخت درباره علت عدم آماده شدن فیلم برای اکران طبق جدول تعیین شده چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر گفت: این واقعا تقصیر ما نبود که کار به جدول پخش نرسید، اما درباره خود فیلم باید بگوم که “گلهای باوارده” زمان تحقیقات فیلم قبلی یعنی آبادان یازده شصت شکل گرفت و از همان زمان به دنبال تولیدش بودیم.
خوشبخت همچنین درباره حمایتهای مالی وزارت نفت تصریح کرد: اگر حمایتهای این وزارتخانه نبود واقعاً کار تمام نمیشود و حتی اگر از موضوع مسائل مالی هم بگذریم بازهم اگر کمکهای تخصصی کارشناسان این وزارتخانه در پالایشگاه نبود با چالش روبرو بودیم و جالب است بدانید که تمام کار در آبادان ساخته شد و در خود پالایشگاه دکور زدیم.
این کارگردان درباره عدم استفاده از لهجههای مختلف در فیلمش گفت: ما کمکاری کردیم درحالی که فارابی در این زمینه تذکر داده بود چون بدون تردید در آن دوره زمانی مورد نظرمان متخصصان و پرسنل از گوشه و کنار کشورمان در پالایشگاه و این شهر عزیز مشغول به کار بودهاند و تنها یک یا دو لهجه نداشتیم.
به گفته وی البته کاری که اکران شد مطلوب ما نیست چون کار تمام نشده بود اما بالاخره رساندیم و به دلیل اتفاقاتی که بین پرسنل فنی و جشنواره رخ داد امروز و این ساعت اینجا هستیم و خارج از جدول پخش اکران فوقالعاده داشتیم، البته فیلمی هم که برای وزیر نفت اکران شد ناقص بود که در همان جلسه توضیحاتی به ایشان ارائه شد و در همان جلسه خدمت آقای اوجی گفتیم که این فیلم حداقل یک ماه و نیم دیگر کار دارد.
در ادامه نشست حیدر رحیمی بازیگر با اشاره به ریشه اصلی خود گفت : من ترکیبی از بوشهر و آبادان هستم ولی اکنون پایتخت نشین هستم، اما درباره فیلم باید بگویم با فضای کلی جنگ و خط آن کاملا آشنایی داشته و از آنجا که پدرم از بچههای جنگ بود با درد مردم آبادان و همه هموطنانم در این دوره آشنا هستم.
محسن غفاری دیگر بازیگر فیلم گلهای باوارده نیز در ادامه گفت: من علاقه داشتم یک فیلم جنگی بازی کنم ولی جالب است که بدانید من برای تست با لهجه آبادانی رفتم که بهم گفتن کارت خوبه ولی ما نقش دیگری داریم که نیازی به لهجه آبادانی ندارد و به همان دلیل که گفتم علاقه به فیلمهای جنگی داشتم خوشبختانه توانستم در این پروژه سهیم باشم.
غفاری در ادامه تاکید کرد: به نظرم خودم تلاشم را کردم و کار خوب انجام شد امیدوارم مخاطبین هم همین نظر را داشته باشند.
سعید براتی مدیرفیلمبرداری ضمن تاکید به اینکه نسخه اکران شده نسخه نهایی نبود گفت: متاسفانه ما سینمای استانداردی در ایران نداریم. اما درباره پروژه باید بگویم که سختیهای خاصی داشتیم و از همان ابتدا میدانستیم که کار دشواری مقابل ماست. به عنوان مثال نمیتوانستیم آبادان را کلا خاموش کنیم تا نمای شب داشته باشیم، اما شکر خدا توانستیم کار را آبرومند جمع کنیم.
همچنین حسن ایزدی درباره بخش جلوههای ویژه عنوان کرد: این فیلم به لحاظ جلوه های بصری برای من سه پروژه بود و هر یک از اتفاقاتی که رخ میداد برای یک فیلم سینمایی کافی بود، اما اینجا با هم جمع شده بود. ما 403 پلان داشتیم که عمده آنها جدی و پیچیده بود. دشوارترین کار به لحاظ پیچیدگی بخش سکانس تانکی بود، اما از لحاظ بصری چیزی که پیچیده به نظر میرسد سازهای است که در پایان فیلم است.
ایزدی درباره همراهی با فیلم توضیح داد: من از روزی که دفتر پالایشگاه شکل گرفت بودم و درباره جزییات حرف زدیم. مثلا قطعا نمیتوان آبادان را خاموش کرد و به لحاظ فنی مجبور بودیم در روز بگیریم.