یادداشت بهداد نجفی اسدالهی درمورد نقش هنرمندان در مدیریت بحران : هنرمندان قادرند با ارائه دیدگاههای منحصر به فرد خود در قالب آثار خلاقانه و دلنشین با نگاه به بحران ها و مسائل دنیای امروز مثل جنگ، بلایای طبیعی، همه گیری بیماری ها و… ، جوامع بشری را در مدیریت بحران ها از دریچه هنر یاری نمایند و باعث فزونی ارامش ، بهبود شرایط روانی، افزایش قدرت تابآوری و مشارکت جامعه در مدیریت مسائل شوند.
آنها با ارتباط درونی با مخاطبان و ارائه پیام های مناسب در محتوای آثار خود میتواند به افراد و جوامع کمک کند تا صدمات وارده را تجزیه و تحلیل و تاثیرات مخرب آن را کاهش دهند. انسان ها می توانند با زبان و بیان هنری احساسات و دردهای فروخورده ناشی از بحران ها را ابراز کرده و در موقعیتهای چالشبرانگیز برای ادامه مسیر، امید و انگیزه مفید و موثر پیدا نمایند.
علاوه بر این، هنرمندان دارای این توانایی هستند که با تسهیل ارتباطات، افزایش آگاهی و ترویج پیام های موثر اجتماعی در پیشگیری، مدیریت و ترمیم زخمهای ناشی از بحران ها و مصائب نقش مثبتی داشته باشند.
تمامی روشهای خاص مشارکت هنرمندان در مدیریت بحران ها را نمی توان همانند سایر علوم دسته بندی و ارائه نمود ولی برای درک بهتر این رویکرد و آشنایی بیشتر با نقش هنرمندان در این فرایند مدیریتی و فرهنگی می توان به شیوههای شاخص آن اشاره نمود.
• ارتباط عاطفی و بیان مسائل:
در شرایط بحرانی، هنر فضایی امن فراهم میکند تا هنرمندان احساسات و تجربیات خود را در رابطه با بحرانحاکم بر جامعه ای که در آن زیست می کنند، از طریق خلق آگاهانه آثاری مرتبط که سرچشمه آن ناخودآگاه هنرمند است در رشته های گوناگون هنری بیان کنند.
• آگاهی و گفتگو:
یک نقش هنرمندان در مدیریت بحران ایناست که میتوانند از آثار خود برای برجسته کردن آثار یک بحران، گفتگو و تعامل بین بخش های گوناگون جامعه و تشویق به اقدام برای رسیدگی و مدیریت آن بهرهگیری نمایند.
• افزایش توان تابآوری جامعه:
هنر میتواند افراد جامعه را متحد نماید و آنها را گرد هم آورد. علاوه بر این با تقویت حس تعلق با خلق آثاری با محتوای متاثر از تجربههای مشترک جوامع انسانی ، به آنها برای بازسازی ساختارهای جامعه پس از بحران انگیزهای مضاعف و حیاتی ببخشد.
• شادی و امید:
در هنگام بروز دشواریها هنر میتواند زیبایی و خلاقیت را برای جامعه به ارمغان بیاورد و به واسطه آن شادی و امید را در جامعه ارتقاء بخشد.
• تاثیر ماندگار:
هنرمندان میتوانند پس از رفع بحران نیز با هدف رشد و توسعه فرهنگ و هنر جامعه در راستای التیام و بازسازی بافت معنوی آن، فعالیت ها و تعاملات هنری خود در این راستا ادامه دهند . بدینسان به تاثیری ماندگار از نقش هنر در جوامع انسانی دست می یابیم.
• تاریخ نگاری، ثبت و مستد سازی:
هنرمندان میتوانند برداشت ها، تجربیات و در مجموع زیست خود در بحران ها را در قالب آثار هنری ماندگار از خود به یادگار بگذارند تا نسلهای آینده تحت تأثیر این آثار پیامها، درس ها و تجربیات مفید ناشی از مدیریت این بحران ها را درک نمایند . هنر قادر است در دراز مدت به تغییر نگرش افراد به شکلی که رفتارهای اجتماعی آنها در راستای کاهش احتمال بحرانهای گوناگون جهت گیری نماید، بپردازد.
• تعامل با سیاستگذاران و مدیران جامعه:
هنرمندان میتوانند از رویکردهای خلاقانه خود برای به اشتراک گذاشتن افکار عمومی و بینشهای جامعه با سیاستگذاران و مدیران تصمیم گیرنده در دستگاههای اجرایی جوامع استفاده کنند و به آنها در درک نیازها و دیدگاههای افراد آسیبدیده از بحران کمک نمایند.
• زبانی مشترک بین جوامع و فرهنگ های گوناگون:
هنر میتواند به شکل یک زبان مشترک جهانی به پر کردن شکافهای ارتباطی و تقویت همبستگی بین ملت ها و جوامع گوناگون در مواقع بحرانی کمک کند.
• حمایت مادی و معنوی از آسیب دیدگان بحران ها:
هنرمندان رشته های گوناگون هنری می توانند با برگزاری رویدادهای مختلف هنری و نمایش و فروش آثار منافع مادی آن را به آسییب دیدگان بحران ها اختصاص دهند و به موازات آن به اطلاع رسانی پیرامون مسائل ناشی از این بحران ها به عموم جامعه بپردازند. به عنوان مثال می توان از برگزاری کنسرت های موسیقی، نمایشگاه آثار هنری تجسمی، اجرای تئاتر، نمایش فیلم، برنامه های آموزشی و …با هدف کسب درآمد برای رفع آثار مخرب و ترمیم آسیب های ناشی از بحران و جلب توجه عموم جامعه به سوی این اتفاقات ناگوار اشاره نمود.
در مجموع نقش هنرمندان در مدیریت بحران به عنوان راویان ودرمانگران حیاتی معنوی پررنگ است و به افراد جامعه برای عبور از بحران ها و بازسازی و التیام های بعد از بحران کمک شایان و ماندگاری نمایند.
بیشتر بخوانید: