یادداشت: ذات هنر بر زیبایی است و قطعا کنار هم قرار گرفتن هنر و صنعت میتواند در زیباسازی فرآیند روزمره زندگی بشر نیز تاثیرگذار باشد.
چراکه بشر از دیرباز تاکنون آنچه را در ذهن داشته با طراحی تجسم بخشیده و این ویژگی از دیرباز و دوران غارنشینی با او همراه بوده است.
از کشیدن نقشنگارهها برای رساندن مفهوم تا ساخت و پرداخت ضروریات زندگیاش که قطعا طراحی اولیه آنها در فرآیند تولید و گسترش محصولات بیتاثیر نبوده است.
درک اهمیت طراحی هنری و تلفیق آن در تولید آثار صنعتی گزینهای است که در فرآیند تجاری و سودآوری تولید همواره مغفول مانده چراکه تولیدکنندگان همواره سعی داشتهاند تا بیش از بعد زیباییشناسانه و محوریتی که تولید براساس طراحی درست، شکیل و چشمنواز دارد، بر تیراژ بالای محصولات و سودآوری آن تاکید بیشتری بگذارند.
پیوند بین هنر و صنعت لازمهای است که در رویداد هفته دیزاین تهران شاهد آن بودیم.
رویدادی که سعی خود را بر آن داشته تا در ادامه تلاش دیگر هنرمندان جایگاه تاثیرگذار صنعت طراحی را نهادینه کند. عملکردی که میتواند با ایجاد تعامل و همکاری بیشتر بین صاحبان صنعت و هنرمندان از جنبههای مختلف تجاری و هنری اهمیت ویژهای داشته باشد.
در تولید محصولات صنعتی در کشور ما هنرمندان اکثرا در بخشهای تبلیغی در جهت ترغیب به خرید از سوی مشتری و در انتهای تولید به پروژه دعوت میشوند اما حضور هنر از ابتدای روند تولید و شکلگیری محصول است که میتواند در کاهش هزینههای پس از تولید، چشمنواز بودن محصول، خلاقانه و باکیفیت بودن آن و در نهایت پخش و گسترش آن موثر باشد.
از زمان راهاندازی آژانسهای تبلیغاتی در ایران، طراحان ایرانی به خوبی در گستره بینالملل شناخته شده و خوشبختانه آثار ارزشمند و قابل اعتنایی را در گستره جهانی به نمایش گذاشتهاند.
در این مسیر اهمیت فعالیت و تلاش هنرمندانی چون پدر گرافیک ایران زندهیاد مرتضی ممیز، مصطفی اوجی و فعالیتهایش در بینالمللی کردن هنر گرافیک ایران و یکی از اعضای باشگاه طراحان گرافیک نیویورک، قباد شیوا عضو هیئت موسس نخستین انجمن گرافیک ایران، آیدین آغداشلو هنرمندی که نشان هنر و ادب شوالیه فرانسه را از آن خود کرده است، ابراهیم حقیقی عضو رسمی انجمن بینالمللی طراحان گرافیک که یکی از مهمترین طراحیهای او طرح سیمرغ جشنواره بینالمللی فیلم فجر است و همچنین مسعود نجابتی، کامران کاتوزیان و سید محمد احصایی از دیگر طراحان شناخته شدهای که در کنار نسل جدید طراحان کشور در پیوند هنر و صنعت در سطح ملی و جهانی گامهای مهمی برداشتهاند، غیرقابل انکار است.
خوشبختانه برگزاری رویدادی چون هفته گرافیک ایران و نمایشگاههای اختصاصی هنرمندان نیز از جمله فضاهای تخصصی ایجاد شدهای است که باعث شده مرزهای فعالیت طراحان گستردهتر شود و انتقال دانش و تجربه و همکاری بیشتر با صنعت را فراهم کند اما این مهم همچنان آنطور که شایسته است از سوی صاحبان صنایع جدی گرفته نمیشود.
با این وجود هنرمندان دست از تلاش برنداشته و در هفتهای که گذشت رویداد هفته دیزاین تهران ازجمله تلاشهای ارزشمند آنها در زمینه ایجاد بستری به منظور فعالیت بیشتر هنرمندان با صاحبان صنایع برگزار شد. رویدادی که عمر زیادی را سپری نکرده و اگر با نگاهی فارغ از سختگیریهای مرسوم به آن بنگریم میتوان آینده بهتری برایش متصور شد.
آیندهای که با همکاری و استفاده از پتانسیلهای هنری بتواند اقتصاد هنر را در کنار چرخه صنعت مورد توجه بیشتری قرار دهد.
البته که از نگاهی منتقدانه در جامعه مصرفگرای امروز، تلفیق هنر تنها دستاویزی است برای خوش رنگ و لعاب کردن و ویترینی برای پرداختن به اصل ماجرا که همان بازگشت سرمایه و ارائه محصول است با کمترین آورده برای هنرمندی که با خلاقیت و فکری نو یعنی ارزشمندترین سرمایهاش در این مسیر گام برمیدارد. و اینجاست که نحوه عملکرد چنین برنامههایی معرفی هنرمندان و جایگاه هنری و اقتصادیشان به جامعه صنعتی حایز اهمیت خواهد بود.
در حال حاضر باوجود داشتن هنرمندان شناخته شده و آثار برجسته کشور ما در میان سایر کشورهای جهان در رده پایین اهمیت به طراحی و نگاه هنری به محصولات است و برگزاری رویدادهایی همچون هفته دیزاین تهران ولو اندک و حتی با نگاه به کاستیها و گاها صرف فرصتطلبیهای تجاری با بهره از نام هنر میتواند راهگشا باشد.
امید که با گسترش این نگاه تهدید مهاجرت هنرمندان را به فرصتی برای دیده شدن بهتر فکر، ایده و خلاقیت آنها تبدیل کرد.