این یک آشغال نیست؟

به گزارش پلاتو هنر، نمایشگاه عکس‌های مریم زندی، عکاس پیشکسوت جمعه ۷ اردیبهشت در گالری دنا آغاز به کار کرد و تا 21 اردیبهشت ادامه خواهدداشت. مریم زندی در تازه‌ترین نمایشگاه انفرادی خود با نگاهی فرم‌گرایانه بازنمایی از دپوی زباله‌های

به گزارش پلاتو هنر، نمایشگاه عکس‌های مریم زندی، عکاس پیشکسوت جمعه ۷ اردیبهشت در گالری دنا آغاز به کار کرد و تا 21 اردیبهشت ادامه خواهدداشت.

مریم زندی در تازه‌ترین نمایشگاه انفرادی خود با نگاهی فرم‌گرایانه بازنمایی از دپوی زباله‌های شهری ارائه کرده‌است که در مواجهه‌ای تاویل‌گرایانه رابطه‌ای انتقادی با جامعه مصرفی برقرار می‌کند اما چنین زیبایی‌شناسی می‌تواند انزجار عطش میل به مصرف‌ را به چالش کشد یا کارکردش همان سالن‌های مُد است که این بار زباله‌ها نقش مدل‌های رنگارنگ را ایفا می‌کنند.

در متن این نمایشگاه چنین آمده‌است: «اصلا چه فرق می‌کند که تصور مرکب ساخته شده در ذهن شما بعد از دیدن این آثار، اجزای اثر هنری است یا عناصر بازمانده از مصرف‌گرایی انسان بعد از مدرنیته یا…»

گویی روند دیالکتیکی تاریخ است که دهان باز کرده و با صدای رسا هر آنچه فرو داده‌است را تصویر می‌کند.

این یک آشغال نیست؟ پس چیست؟ مسئله این است!

نگارش چنین بیانیه‌ای تکلیف بیننده را با این نمایشگاه روشن می‌کند؛ مخاطب لنگ در هواست، وسط قرار دارد و امکان قضاوت دارد و ندارد، هر آنچه تصور کند، این نیست. و هر آنچه تصور کند آن است؛ گویی ذات هنر معاصر چنین است.

رولان بارت با اعلام مرگ نمادین هنرمند امکان پدیدار شدن معناهای متکثر را فراهم می‌آورد و امکان به عینیت درآمدن معانی در ادراک حسی مخاطب شکل می‌گیرد. زباله‌های آثار زندی می‌تواند در هر کارکتری نقش ایفا کنند و معنا به کل در دست مخاطب است.

هنر معاصر خود را وام‌دار اندیشه فرمالیستی مدرن می‌داند و همچنین محصول تفکر التقاطی پست مدرن است ولی هیچکدام را اصل قرار نمی‌دهد تا با حذف مولف وارد مرحله تاویل شود و یک عنصر جدید یعنی مخاطب به هنر افزوده می شود که به تعداد بینندگان اثر معنا تولید می‌شود.

مخاطب در مواجهه با اثر معاصر تماشاگر صرف نیست بلکه تجربه گراست و هر اثر هنری امکانی برای اندیشه به تجربیات و راهی به ناخودآگاه است. اینجا ما با وضعیت بینابینی مواجه هستیم که در یک وضعیت متناقض شکل می‌گیرد.

زباله نیز به عنوان نشانه در آثار هنری سال‌ها است که دستمایه تولیدات هنری قرار دارد که مخاطب عموما تلاش می‌کند تا با بررسی نشانه‌ها، عوامل حاضر در فرایند تولید و همچنین قواعد حاکم بر نشانه‌ها را رمزگشایی کند.

رابطه هنر و زباله معمولا ارجاعاتی به تغییرات آب و هوا، جامعه مصرفی و شی‌وارگی و در نهایت تاثیرات انسان در سیاره زمین دارد و انباشت زباله‌ها به یک شیء هنری زیبا بدیل می‌شوند که به دلیل رنگ، بافت و فرم می‌تواند مورد ستایش بیننده قرار گیرد.

در نظام سرمایه‌داری که تولید زباله بخشی از رفاه تعریف می‌شود و تکامل سرمایه دارانه جوامع بشری همراه با ویران‌سازی محیط زیست بوده‌است، زباله به عنوان پسماند از زندگی بشر برای هنرمندان بسیار سمبلیک بوده‌است و فارغ از مسائل زیست محیطی ارجاعی به سبک زندگی ما داشته‌است که می‌توان آن را به ازای مصرفی‌زدگی در پسماندهای شهری مورد مطالعه قرار داد.

منبع: ایرنا

https://didhonar.ir/?p=49304