به گزارش پلاتو هنر، صادق کندری یکی از کارگردانان جوان سینماست، این کارگردان تجربه ساخت فیلم کوتاه «ژانر» و «بانوی حلقه» را در کارنامه هنری خود دارد. کندری از سال 97 به صورت حرفهای فعالیت خود را در زمینه تولید تیزر برای تئاتر آغاز کرده است. با این هنرمند گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
چگونه فعالیت در زمینه آنونسسازی در تئاتر را به صورت حرفهای شروع کردید؟
من از ابتدا فیلمسازی را دوست داشتم و تحصیلاتم هم در زمینه انیمیشن بود. اواخر سال 97 به پیشنهاد سجاد افشاریان وارد حوزه تیزرسازی در تئاتر شدم. البته قبل از آن هم، در تئاتر عکاسی و فیلمبرداری میکردم. اما به صورت جدی بعد از نمایش «هرکسی یا روز میمیرد یا شب، من شبانهروز» وارد این حوزه شدم.
تاکنون چند تیزر در تئاتر ساختهاید؟
تاکنون دو فیلم کوتاه «ژانر» و «بانوی حلقه» را تولید کردهام که خوشبختانه هر دو در جشنوارههای داخلی جایزه بردهاند. بعد از آنها تصمیم گرفتم برای آزمون و خطا کردن تیزر بسازم. فکر میکنم تعداد تیزرهایی که تا امروز ساختهام از 170 تا گذشته اما حداقل در 20 تئاتر موفق شرکت داشتم.
دلیل حضور شما در حوزه آنونسسازی در تئاتر چیست؟
برای ساخت یک فیلم سینمایی باید هزینه زیادی شود اما در تیزر، میتوان با زمان کم روایتگر بود. حوزه تیزرسازی در تئاتر شرایطی دارد که میتوان در آن با زمان کم به سود و بازخورد خوب رسید. در حوزه تیزرسازی اگر در 30 ثانیه بتوان مخاطب را متقاعد کرد که برای تماشای نمایش بروند، قطعا میتوان در سینمای فیلم کوتاه و بلند هم به همین صورت مخاطب را جذب کرد.
آخرین نمایشی که شما در آن حضور داشتید نمایش «معجون السلاطین» بوده، نحوه همکاری شما با این گروه به چه صورت بود؟
در نمایش «معجون السلاطین» کار گروهی بود از انیماتور تا تدوینگر و تصویربرداران تلاش کردند تیزرهایی بسازند که باکیفیت زیاد، خلاقیت داشته باشند. این نمایش یکی از بهترین و عجیب ترین و پر محتوا ترین کارهایی بود که کنار یکی از حرفهاییترین گروهها برای من اتفاق افتاد. با ایدههای مشخص و خلاقانه سعید زارعی و درک بالای میثم احمدی از آنچه رخ میدهد و کمکهای بی وقفه سجاد افشاریان مثل یک همراه همیشگی، این گروه در این کار که برای انجامش به من اعتماد کامل داشتند کار را جلو بردیم. اعتماد و صاحب ایدههای جدید بودن در کار ما حرف اول را میزند.
«معجون السلاطین» بی اقرار جزو معدود کارهای من بود که تمام گروه درک خوبی از کاری که براشون انجام میدادم داشتند، از دید من تنها کسی که در 11 سال تجربه کاریام به هنر اشراف داشته سجاد افشاریان بوده و علت موفقیتهایش از نظر بنده هم همین است که میداند چه چیزی میخواهد و پای کارش هم میایستد.
نمایش «معجون السلاطین» با نوع روایت گریاش در ساخت آنونس کاملا همان چیزی بود که من دنبالش بودم. در این کار به دنبال این بودیم که انیمیشن بسازیم. بعد از آن به دنبال این بودیم که با تکنیک کلاژ تصویر سازی کنیم یا حتی از هلی شات استفاده کردیم.
در نمایش «بک تو بلک» افتخار این را داشتم که همراه یک گروه خلاق تیزر ساز باشم. برای تصویربرداری هم از حرفهای ترین تجهیزات استفاده کردیم، از اتفاقاتی که در آن تیزر رخ داد کاملا مشخص است که چقدر تصویر برداری آن با باقی تیزرها متفاوت است. من تمام کارهای جدیدم نتیجه کار گروهی هستند و فردیت در آن وجود ندارد.
برای تیزرهایی که میسازید، چقدر ایدهپردازی میکنید؟
جواب گرفتن از یک تیزر مقرون به این است که کارگردان به شخصی که تیزر میسازد فرصت ایدهپردازی بدهد یا خودش صاحب ایده باشد. قطعا پشت هر ایدهای تجربه و شناخت وجود دارد اما اگر کسی که چیزی از جذب مخاطب نمیداند و با غرور پای یک تصمیم غلط بماند، کارش منطقی نیست و شخصا از ادامه همکاری انصراف میدهم. در این حرفه ما باید اطلاعاتمان را به روز کنیم و از تکنولوژیهای جدید در کار بهره بگیریم، اما بخشی از این موضوع مربوط به من میشود و بخش دیگر به دیدگاه گروهی که برایشان تیزر ساخته میشود مربوط است. من تلاشم را میکنم که از حرفهای ترین متریال استفاده کنم اما زمانی که کسی خودش را صاحب نظر میداند اما در عمل اینگونه نباشد ویدئوها ساده میشوند و هیچ خلاقیتی به کار نمیرود، قطعا آن تیزر از بهترین اتفاقها بیبهره خواهد بود.
«معجون السلاطین» با باقی کارها فرق داشت زیرا از پینترست، هوش مصنوعی و حتی نظرات مختلف استفاده کردیم. چیزی که در گوشی میبینید اصلا چیزی نیست که ضبط شد بلکه ویدئو کاملا تغییر کرده است.
وقتی تیزر گروهی را قبول میکنم مشغول کار دیگری نیستم زیرا سعی دارم 24 ساعته به کارهایم فکر کنم. خیلی چشم داشت مالی به کارم ندارم و بیشتر به این فکر میکنم که چگونه ویژه باشیم و چطور بهتر یک ایده را به درست ترین شکل ممکن به پایان برسانیم. من در این حرفه چالش این را دارم که به تناسب کاری که انجام میدهیم بازخورد مناسب از گروه های دیگر نمیبینیم و این بازخورد روانی خوبی برای ما ندارد. ممکن است بعد از ساعتها تلاش کاری که انجام شده مورد پسند نباشد و کلا رد شود و قطعا منطق هنری پشت آن وجود ندارد.