به گزارش پلاتو هنر، این روزها وقتی صحبت از «هوش مصنوعی و هنر» به میان میآید، موضوعاتی مانند معنی هنر، خلاقیت و انسان، جایگاه هنرمند، نقش هوش مصنوعی در هنر، خطرها، مشکلات و… مطرح میشود و بعضیها نیز ابراز نگرانی میکنند. البته نه همه!
احمد اِلگامال جزو آن دستهای است که نه تنها از هوش مصنوعی نمیترسد، بلکه به توانایی های آن در رشد خلاقیت، هنرمند و هنر امیدوار است و حتی قدمهایی برای پیشرفت هوش مصنوعی در حوزه هنر نیز برمیدارد.
احمد اِلگامال استاد دپارتمان علوم کامپیوتر در دانشگاه «راتگِرز»، بزرگترین موسسه آموزش عالی در ایالت نیوجرزی آمریکا است. او موسس و مدیر لابراتوار «هنر و هوش مصنوعی» در «راتگِرز» است که بر علوم داده در حوزه علوم انسانی دیجیتال تمرکز دارد. اِلگامال عضو هیئت علمی مرکز علوم شناختی این دانشگاه نیز هست.
تحقیقات او در مورد هنر هوش مصنوعی، مورد توجه رسانههای بین المللی زیادی از جمله، واشینگتن پست، نیویورک تایمز، گاردین، و… قرار گرفته است.
در ادامه میتوانید بخشی از گفتگوی او با Musée Magazine را بخوانید.
*میشود در ابتدا کمی از خودتان بگویید؟
من احمد اِلگامال و اهل شهر اسکندریه مصر هستم. بیش از 22 سال است که در ایالات متحده آمریکا زندگی میکنم.
*چگونه درگیر هوش مصنوعی شدید؟
من اینجا آمدم تا علوم کامپیوتر بخوانم و جالبترین چیزش برای من این بود که چه طوری هوش ماشین را افزایش بدهم. این ایده که چه گونه میشود کاری کرد تا یک کامپیوتر، جهان بصری اطرافمان را درست مثل ما درک کند، برایم جذاب است.
*تحصیلاتی در حوزه هنر دارید؟
برای کارشناسی، تاریخ هنر خواندم ولی ریاضی و علوم را هم دوست داشتم. باید بین این دو تا تصمیم میگرفتم و من علوم را انتخاب کردم ولی هیچ وقت علاقهام به هنر را از دست ندادم. من متوجه شدم که علاقه واقعی من این بود که کاری تلفیقی با هوش مصنوعی و هنر انجام بدهم.
*یعنی در آن موقع کسی این کار را نمیکرد؟
افرادی هستند که مدتی است در حوزه تلفیقی هوش مصنوعی و هنر کار میکنند ولی کارشان معمولا آنقدر هم بزرگ نبود. بودجه گرفتن برای کار در این حوزه خیلی سخت است چون بودجهبندی جوری است که علوم و هنر را مرتبط با هم نمیدانند. در قرن هیجدهم، کانت اساسا علوم را حوزهای عینی و منطقی میدانست و هنر را حوزهای ذهنی و غیرمنطقی. البته اگر به دوره رنسانس برگردید، متوجه میشوید که خیلی از هنرمندان آن موقع مثل داوینچی، دانشمند هم بودند.
*فکر میکنید چه ارزشی در تحقیق و توسعه هوش مصنوعی با توانمند کردن آن در فهم هنر وجود دارد؟
من لابراتوار هوش مصنوعیای به نام «آرتِری»(Artery) در دانشگاه «راتگرز» تاسیس کردم و متوجه شدم که نمیشود به یک ماشین گفت هوشمند، مگر اینکه بتواند هم [هنر را] بفهمد و هم اثر هنری خلق کند؛ و نه فقط هنر تجسمی بلکه موسیقی، ادبیات و یا جوک. لایههای مختلفی از درک و فهم وجود دارد که انسانها آنها را تجربه میکنند ولی یک ماشین همچین چیزی را نمیتواند تجربه کند. موقعی که شروع کردیم، سعی داشتیم تا به طور کلی به هنر نگاه کنیم چون انسانها معمولا در توجه به جزئیات خیلی خوب هستند ولی نمیتوانند یک دفعه به کل تاریخ هنر نگاه کنند اما ماشینها به خوبی از پس این کار بر میآیند. یک ماشین با انداختن نگاهی به اثر هنری یک نفر، میتواند از نحوه تکاملش سر در بیاورد. ما میتوانیم تصویرهایی به ماشین بدهیم و ماشین شروع کند به تولید تصویرهای بیشتری مثل تصویرهای قبلی، ولی این کار هنر نیست چون هنر یعنی خلق چیزی جدید و نه تکرار چیزی که وجود داشته بود. انگیزه من این است: چه طور میشود هنر را در اختیار ماشین قرار داد و از آن خواست که چیزی جدید خلق کند؟
*با این کارتان دارید سعی میکنید که چه چیزی به دست بیاورید؟
*داریم سعی میکنیم که دو چیز را به دنیا نشان بدهیم: یک، چیزهایی که ماشین میتواند به تنهایی خلق کند. دو، اینها در آینده دستیارانی خلاق برای هنرمندان خواهند بود. به نظرم این شبیه ابداع عکاسی در قرن 19ام است، چون عکاسی موقعی اختراع شد که هنر به معنی به تصویر کشیدن جهان روی بوم نقاشی بود، ولی یک دفعه ابزاری دارید که با فشار دادن یه دکمه، امکان ثبت دنیا را به شما میدهد. حالا تکلیف شما که هنرمند هستید، چیست؟ عکاسی معنی هنر را تحت تاثیر قرار داد و عوضش کرد. هنر بیشتر روی ساخت مفهوم و انتزاعی نشان دادن جهان تمرکز داشت تا صرفا به تصویر کشیدن آن. الان ابزاری داریم که میتواند چیزهایی برای شما خلق کند. این ابزار شغل هنرمندان را از آنها نخواهد گرفت و میتواند برای شما که هنرمند هستید، در دنیایی از امکانات به جستجو به پردازد. شما دارید برنامهریزی میکنید که چه جزئیاتی را به ماشین بدهید و کاری که میخواهید را با دادهها انجام دهید. شغل شما به عنوان هرمند سر جایش است؛ فرآیند را کنترل میکنید ولی حالا یک دستیار دارید.
*به نظرتان بزرگترین خطر این فرآیند چیست؟
خطرهای زیادی هست؛ مشکلات قانونی، کپی رایت و نحوهای که جامعه با این مسئله کنار خواهد آمد. این موضوع مورد بحث خواهد ماند تا موقعی که نقش هنرمند و هوش مصنوعی در آفرینش هنری مشخص شود که همین خیلی زمان خواهد برد و این خودش یک خطر است. هنر با مفاهیم و ایدهها سر و کار دارد. هنر یعنی چیزی را مخابره کردن. اینجا خطر در معنی نیست، بلکه در استفاده مفهومی از این دست است. چه طوری میخواهید این مفهوم را به کمک یک ماشین بررسی کنید و آیا مردم قبولش خواهند کرد یا نه؟
*به نظرتان هوش مصنوعی جای خلاقیت انسان را میگیرد؟
به نظرم هوش مصنوعی دارد خلاقیت انسان را به سطح کاملا جدیدی ارتقا میدهد. برای داشتن خلاقیت، قوه تخیل لازم است اما این قوه در انسان محدود است چون جهانمان دست و پای ما را میبندد. ماشین توانایی خوبی در بررسی امکانات دارد، پس اگر بتوانیم ماشین را طوری طراحی کنیم تا در محدوده هنر، امکانات را برای شما بررسی کند، آنوقت میتواند کلی ایده جدید به شما بدهد.
*آیا وقتی که دارید چرخی در اطراف میزنید و اثر هنری میبینید، ایدههای جدیدی میگیرید؟
همیشه. بزرگترین منبع الهام من، بازدید از گالری و موزه است و همه ایدههایم را از آنجاها میگیرم.
*یک مثال بزنید.
تمام این فرآیند موقعی به ذهنم آمد که به آثار هنری نگاه میکردم و سعی داشتم تا بفهمم که معنی هنر و فرق بین سبکها چیست. آیا میشود به یک ماشین فرق بین هنر رنسانس و باروک را یاد داد درست همان طور که به یک شاگرد آموزش میدهیم؟ من دانشمند هوش مصنوعی هستم و هدفم این است تا کاری کنم که ماشین بتواند کارهای این چنینی را که ما همیشه میکنیم، انجام دهد. ماشین به شما خواهد گفت که یک آدم، پرچم و چند نفر آنجا [در اثر هنری] هستند ولی چیزی فراتر از اینها نخواهد گفت.
*پس داستان را درک نمیکند؟
عمیقتر از یک شمایل نگاری سطحی، نه. ماشین شبیه بچه کوچکی است که به موزه میرود و آثار را نگاه میکند و همه آن چیزی که میبیند فقط یک زن، سگ یا گربه است. اوایل امسال با بچههایم در ایتالیا بودم، و آنها در نگاه کردن به چیزها و تعریف داستان برای من، خیلی بهتر شده بودند. بنابراین، ما آدمها از پس این کار به خوبی برمیآییم ولی ماشینها نمیدانند که چه طوری این کار را انجام دهند. شغل من به عنوان یک دانشمند این است که ماشینها را به سمت انجام این کارها سوق دهم.
فاطمه زهرا معصومی