به گزارش پلاتو هنر، فرهاد مهراد نامی است که فصل جدیدی از موسیقی پاپ ایران را رقم زد. او سال فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ آغاز و در ابتدا با گروه «چهار بچه جن» (the four imps) شروع به همکاری کرد و در ادامه از سال 1345 الی 1349با گروه the black cats همکاری خود را ادامه داد. این خواننده با گذشت سالها و با وجود تعداد آثار محدودش مخاطب خاص خود را پیدا کرد.
او باور داشت باید با احتیاط و خساست در این حوزه فعالیت کند. به نظر میرسد به همین دلیل هم مخاطب خود را تا به امروز همراه خود نگه داشته و آثارش ماندگار شده است. محال است کسی موسیقی او را شنیده باشد و صدایش را دوست نداشته باشد. گویی که موسیقی و آثار این خواننده تاریخ انقضا ندارند.
«مرد تنها» نخستین اثر فارسی فرهاد مهراد متعلق به فیلمی به نام «رضا موتوری» با آهنگسازی اسفندیار منفردزاده و شعر شهیار قنبری بوده است. فرهاد در آن زمان تنها ۲۶ سال داشت و در ابتدا خوانندگی به زبان فارسی برای این خواننده چالش های بسیاری به همراه داشت.
این خواننده باور داشته است که هیچوقت نمیتواند حتی آهنگی با تحریرهای ساده بخواند اما این اتفاق افتاد. در مرحله اول ترانه و کلام موسیقی برای این خواننده اهمیت داشت. او معتقد بود برای اجرای یک قطعه موسیقی باید بتواند آن را لمس کند در غیر این صورت یک اثر مصنوعی ایجاد میشود. فرهاد روی این موضوع بسیار تاکید داشت و ادعا میکرد هیچوقت شعری را که به حد ابتذال و برخلاف عرف باشد، نخوانده است.
از دیدگاه این خواننده کلام یک موسیقی در نهایت متعلق به خواننده نیست. به عبارتی این کلام را از افراد وام گرفته است. او یک اثر را زمانی متعلق به خود میداند که موسیقیاش را خودش ساخته باشد. مانند «کوچ بنفشهها» شعری از محمدرضا شفیعیکدکنی، «خواب در بیداری» که شعرش چند خطی از شکسپیر با ترجمه الهی قمشهای است. آهنگ دیگری به نام «برف» شعری از نیما یوشیج و «تو را ایکهن بوم و بر دوست دارم» قصیده بلندی از مهدی اخوانثالث که بخشی از شعر را خود فرهاد اضافه کرده و در قالب یک سرود خوانده است.
فرهاد مهراد کسی بود که سعی داشت در هنر از ابتذال دوری کند. او باور داشت زمانی که مردم به شنیدن ابتذال در موسیقی عادت کردهاند، طبیعتا به این سمت گرایش پیدا می کنند. البته این اتفاق تنها مربوط به کشور ما، ایران نیست و در همه جای دنیا دیده میشود.
روایتی نو از موسیقی فرهاد
روایت نو از موسیقی میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. این اشکال میتواند شامل طراحی یک کاور جدید برای آلبوم موسیقی، رونمایی از یک اجرای زنده، رونمایی از نسخه ریمستر شده موسیقی و حتی بازخوانی یک خواننده از آثار یک خواننده دیگر باشد. بازخوانی یک اثر هنری یا به زبانی دیگر کاور یک اثر هنری، نوعی یادآوری، تکریم یک هنرمند و یا اثر اوست. انگار به نوعی جان تازهای به یک هنرمند و اثر او میبخشد و دوباره او را در یادها زنده میکند و جریان زندگی متصل به طنین آوا و موسیقی او میشود. این یادآوری هم میتواند به نوعی تجربه و دریافتی از اثر این خواننده باشد. انگار که خواننده درصدد این است که حرف تازهای به ما بگوید و توصیف متمایزی از اثر را ارائه دهد. بیتردید این بازخوانی برای همه قابل صدق نیست و شاید بهتر باشد بگوییم قرار نیست همه اجراها از ویژگی خاص و منحصر به فردی برخوردار باشند. نمونه این تفاوت را در بازخوانی آثار فرهاد مهراد میتوان یافت.
تکریم یک هنرمند یا بیحرمتی؟
طی سالهای اخیر دوباره خوانی آثار او مانند «کودکانه» (بوی عیدی)، «جمعه»، «مرد تنها» و… نمونه هایی هستند که نهتنها اجرای ضعیفی داشتند، بلکه نمیتوانند در مسیر ماندگاری اثر قدم بگذارند. تا جایی که حتی میتوان این جسارت را بی حرمتی و اهانت به شخصیتی مانند فرهاد تلقی کرد. این بازخوانی ها هرچند با نیت و شوق ارزشمندی نسبت به فرهاد تولید شدهاند اما فاقد اتفاقی شنیدنی هستند و اشتیاقی برای دعوت مجدد به شنیدن اثر نمیکنند، تاجایی که شاید تصویر مخاطب از اثر اصلی را خراب کند.
با توجه به این نگاه، پرسشی به میان میآید که آیا خوانندگان در مواجه با اثر زندهیاد فرهاد چقدر پایبند به داستان آن موسیقی هستند و با در نظر داشتن ماجرای اثر، تصمیم میگیرند، آن اثر را بازخوانی کنند که هم جهانِ اثر و شکل موسیقایی آن اثر حفظ شود و هم نوعی جهانی متفاوت از خلق یک اثر را روی مخاطب بگشاید.
فرهاد مهراد 9 شهریور 1381 دار فانی را وداع گفت اما صدای ماندگار او هرگز خاموش نشد و همچنان خاطرهساز چندین نسل است. این گزارش به بهانه سالروز درگذشت او ادای احترامی به این هنرمند بود.
در ادامه نمونه هایی از آثار بازخوانی شده فرهاد توسط افراد مختلف را می شنوید:
نسخه متال آهنگ «مرد تنها» از گروه «ترمینال شرق»
اجرای آهنگ «بوی عیدی» توسط امین حیایی در برنامه «عصر جدید»
بازخوانی آهنگ «جمعه» توسط سلمان کردار