به گزارش پلاتو هنر، دوشنبه – 8 اسفند ماه روزی مهم در تاریخ سینمای معاصر ایران محسوب میشود. روزی که «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی توانست جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان سال 2012 را از آن خود کند و بر سر زبانها بیافتد.
منتقدان زیادی تا به امروز درباره این فیلم نوشته و صحبت کردهاند. برخی میگویند فیلم سیاسی است و رویکرد سیاستزدهی جشنوارههای خارجی جوایز بینالمللی را به سوی آن سرازیر کرده است. برخی دیگر آن را درام پیچیدهای معرفی کردهاند که توانسته مرزهای جنسیتی و طبقاتی را کنار بزند. دستهای دیگر از منتقدان نیز عقیده دارند که فیلم با به تصویر کشیدن مسألهی بیگانگی ملی در ایران، قابل مقایسه با آثار هنرمندانی مانند جعفر پناهی و محمد رسول اُف است. به هر حال آنچه فارغ از گوناگونی نظرات منتقدان مسلم است، جهانی بودن مضامین «جدایی نادر از سیمین» در کنار به تصویر کشیدن زندگی طبقه متوسط در ایران است.
امروز زمان زیادی از ساخته شدن این فیلم سپری میشود و اصغر فرهادی با آثار جدیدترش بیش از پیش توجه منتقدان داخلی و خارجی را به خود جلب کرده است. این موضوع ما را به یک پرسش میرساند: پس از 11 سال، «جدایی نادر از سیمین» در میان آثار اصغر فرهادی چه جایگاهی دارد؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال به گفتوگو با احمد طالبینژاد، منتقد سینما پرداختیم تا نظر او را در این زمینه جویا شویم.
«جدایی نادر از سیمین» ماندگار است
طالبی نژاد در ابتدا درباره این موضوع که فیلم «جدایی نادر از سیمین» پس از 11 سال چه جایگاهی در میان آثار اصغر فرهادی دارد، میگوید: «واقعیت این است که همه فیلمسازان نامدار سینما چه ایرانی و چه خارجی، یک یا دو مورد شاهکار و تعدادی فیلم متوسط و معمولی دارند. اگر بخواهیم بر مبنای این فرض درمورد آقای فرهادی و فیلمهای ایشان صحبت کنیم، جدایی نادر از سیمین به دلایل مختلفی جزو شاهکارهای اصغر فرهادی محسوب میشود. یعنی درواقع میتواند به راحتی در کنار درباره الی هم قرار گیرد. من این دو فیلم اصغر فرهادی را به بقیه ساختههایش ترجیح میدهم. البته شهر زیبا هم خیلی دوست دارم. فکر میکنم این فیلم ها هم به لحاظ سندیت موضوع و جاودانگی موضوع ماندگار هستند.»
او اضافه میکند: «برای مثال جدایی نادر از سیمین به یکی از بحرانهای اجتماعی 4 دهه اخیر یعنی به مسأله خانواده و بحرانهای خانوادگی و طلاق و مسائلی از این دست اشاره میکند و از این جهت تصویر خوبی از روزگار ما نشان میدهد. روزگار بلاتکلیفی که جامعه ما دچار آن است. نیمی از جامعه میل به رفتن دارند و نیمی دیگر میل به ماندن؛ اصلا هم معلوم نیست کسی که می ماند موفق تر است یا کسی که میرود. این تصویر خوبی است که فیلم جدایی نادر از سیمین نشان میدهد. در عین حال موضوع فیلم نیز یک موضوع انسانی و پایدار است و اگر مسائل سیاسی و اجتماعی را کنار بگذاریم، بحث اخلاق مطرح میشود. اینکه خانواده چقدر تعهد داریم و اساسا چقدر برایمان اهمیت دارد.»
این منتقد در ادامه به یکی از دیالوگهای فیلم جدایی نادر از سیمین اشاره میکند: «سیمین در فیلم دیالوگ زیبایی دارد که میگوید: مگه اون میفهمه که تو پسرشی؟ و نادر میگه اون که نمیدونه من پسرشم ولی من که میفهمم اون پدرمه! این جمله خیلی کوبنده است و بنظرم تأثیر آن از هزاران شعار اخلاقی بیشتراست.»
او در ادامه درباره ارزش تاریخی این فیلم اظهار میکند: «فیلم جدایی نادر از سیمین فیلمی است که راجع به َآن توافقهای زیادی وجود دارد و ارزش تاریخی دارد چراکه اولین فیلم ایرانی محسوب میشود که موفق به دریافت جایزه اسکار شده است. تا پیش از این ما کاندیدا داشتیم اما جایزه دریافت نکرده بودند. فیلم اصغر فرهادی موفق به دریافت جایزه شد و از نظر تاریخی فیلم تأثیرگذاری است.»
طالبینژاد در ادامه از فیلمنامه اصغر فرهادی چنین انتقاد میکند: «من یک اشکال اساسی درمورد روند فیلم نامه و اغلب فیلم نامههای اصغر فرهادی دارم که به خودش نیز منتقل کردهام و آن این است که اگر کسی یک بار این فیلم را دیده باشد، دیگر شاید رغبت چندانی برای دوباره دیدن آن نداشته باشد و علت این موضوع هم آن است که فیلم نامه بر مبنای ساختار رازآمیز شکل گرفته است. راز اصلی این است که چه کسی باعث مرگ پدر شده است؟»
او اضافه میکند: «جدایی نادر از سیمین خیلی موارد برای بررسی و تحلیل کردن از لحاظ جامعه شناسی و باورهای دینی دارد. فیلم راجع به خرده بورژوای شهری یا طبقه متوسطی است که کم کم در جامعه ما درحال از بین رفتن است. این طبقه متوسط آمیزهای از مدرنیسم و سنت است. وقتی نگاه میکنید، میبینید که در فیلم بحث قسم خوردن و فتوا گرفتن وجود دارد و در عین حال نیزبحث مهاجرت و مسائلی از این قبیل نیز مطرح میشوند.»
اصغر فرهادی موضوعات مهم را اشباع میکند
طالبینژاد در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا گنجاندن معضلات اجتماعی کلان و مهم در مدت زمانِ محدود فیلم کار درستی بوده یا خیر؟ بیان میکند: «واقعیت این است که اصغر فرهادی در فیلمهایش موضوعات مهم را اشباع میکند و از حوادث و داستانکهای فرعی موضوعات مهمی را مطرح میکند. در جدایی نادر از سیمین بحث حقوق زنِ امروزی در تقابل با معیارهای سنتی خانواده قرار میگیرد و مشخص هم نیست که برنده این جدال و تنازع زن است یا خانواده چون ما میبینیم که فیلم به این صورت تمام میشود که قاضی از دختر خانواده میپرسد میخواهی با پدرت زندگی کنی یا مادرت؟ که دختر جواب بسیار تکان دهندهای میدهد: همین الان باید بگویم؟ و فیلم تمام میشود. یعنی درواقع نسل بعدی سرگردان است بین دو دنیای سنت و مدرنیته که زن را میتوانیم در اینجا نمادی از مدرنیته بدانیم.»
او اضافه میکند: «این تنازع بقا در جامعه ما به شدت در حال حاضر وجود دارد و خیلی از این مسائل از شرایط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی 40 سال اخیر ناشی میشوند. واقعیت این است که ما در نظام قبلی در کنار تمام مشکلات، بحرانهایی از این دست را کمتر داشتیم. مگر اینکه شرایط خیلی خاصی پیش میآمد تا خانوادهای به فکر مهاجرت بیافتند اما امروز با کوچک ترین اتفاقی خانوادهها به فکر مهاجرت میافتند و این باعث شده تا ما دچار بحران درون خانوادگی شویم. بنابراین حرفهای زیادی در فیلم وجود دارد که میتوانست کمتر باشد تا داستان فیلم کمی شفاف تر باشد. در شکل فعلی داستان کمی بین مسائل مختلف اجتماعی پنهان مانده است.»
جدایی نادر از سیمین سیاسی نیست
او درباره انتقاداتی مبنی بر سیاسی بودن فیلمِ اصغر فرهادی و سیاستزده بودن جشنوارههای بینالمللی میگوید: «من میگویم فیلم سیاسی نیست بلکه اجتماعی است. واقعیت این است که فیلم سیاسی تعریف خودش را دارد. باید درباره سیاست باشد و شخصیتهایش هم سیاسی باشند درحالی که این فیلم چنین ویژگیهایی ندارد اما در عین حال حواشی فیلم سیاسی است. کمااینکه فیلم فروشنده که به مراتب ضعیف تر از جدایی نادر از سیمین محسوب میشود، میبنیم که جایزه دریافت میکند و فکر میکنم اگر این فیلم جایزه دریافت نمیکرد، خیلی بهتر بود برای اینکه شائبه سیاسی بودن را بیشتر کرد و باعث شد روند حرکتی اصغر فرهادی دچار کندی شود.»
طالبی نژاد در پایان میگوید: «جدایی نادر از سیمین زمانی ساخته شد که نگاهها بعد از سال 88 و جنبش سبز، اغلب متوجه مسائل جامعه ایران شده بود. ممکن است این موارد هم تأثیرگذاشته باشند اما حرفی که جدایی نادر از سیمین میزند، جهانی است.»
دینا قالیباف