«سرهنگ ثریا» خاطرات قدیمی‌ام را زنده کرد

ثریا عبدالهی می‌گوید، تماشای فیلم «سرهنگ ثریا» خاطرات قدیمی زیادی را برایش زنده کرده و بازی ژاله صامتی باعث شده سراسر فیلم اشک بریزد. به گزارش پلاتو هنر، فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» در سومین روز جشنواره بین‌المللی فیلم فجر روی

ثریا عبدالهی می‌گوید، تماشای فیلم «سرهنگ ثریا» خاطرات قدیمی زیادی را برایش زنده کرده و بازی ژاله صامتی باعث شده سراسر فیلم اشک بریزد.

به گزارش پلاتو هنر، فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» در سومین روز جشنواره بین‌المللی فیلم فجر روی پرده سینما رفت. این فیلم درمورد ثریا عبدالهی مادر امیراصلان حسن‌زاده است، مادری که برای نجات فرزندش از چنگ فرقه تروریستی منافقین ۴ سال در کنار پادگان اشرف زندگی کرد.

ثریا عبدالهی با اشاره به حس و حالش پس از تماشای فیلم گفت: بسیاری از خاطرات قدیمی که فراموشم شده بود بعد از دیدن این فیلم دوباره جان گرفتند. در حین تماشای فیلم بارها اشک ریختم و بیشتر از قبل دلتنگ فرزندم شدم.

عبدالهی درمورد نقش آفرینی ژاله صامتی در این فیلم بیان کرد: ژاله صامتی بسیار عالی توانسته بود احساس مادرانه را نشان داده بود. او توانست هم قدرت مادرانه را به خوبی نشان دهد که اگر مادر بخواهد می‌تواند هر کاری انجام دهد هم عشق و علاقه مادرانه را به زیبایی به تصویر کشید.

او ادامه داد: امیرارسلان سال 1381 در ترکیه ربوده شد، درست است که پسر من هرگز بازنگشت اما مهمترین نتیجه‌ای که حضور در کمپ ثریا به دنبال داشت، این بود که هزاران جوان دیگر نجات یافتند، ازدواج کردند و در درجات مختلف مشغول به کار شدند.

عبدالهی با اشاره به گوشه‌ای از تلاش‌هایی که برای بازگرداندن اسیران گروه مجاهدین خلق انجام شده عنوان کرد: بعد از گذشت سال‌ها هنوز هیچ خبری از پسرم ندارم. نزدیک به 20 سال است که به دنبال او می‌گردم. هنوز هزار دختر و پسر در سازمان مجاهدین خلق اسیر هستند. نامه‌های زیادی برای نهادهای بین المللی و حقوق بشری فرستادیم اما دریغ از یک جواب. انگار حقوق بشر زمانی که به ما می‌رسد تاریخ انقضا می‌خورد.

این مادر درمورد قسمتی از فیلم «سرهنگ ثریا» که مصاحبه‌ای از امیرارسلان حسن‌زاده به دستش می‌رسد و پسرش می‌گوید که حتی نامش را هم عوض کرده است گفت: تمام داستان هایی که در فیلم مشاهده کردید براساس واقعیت هستند. روزی برای خرید رفته بودم که یک نفر از نروژ تماس گرفت و گفت پسرت درحال مصاحبه است. زمانی که کمپ رسیدم خانواده‌ها مصاحبه را ضبط کرده بودند و واقعا پسرم آنجا بود. بار اولی که فیلم را دیدم اصلا صدای پسرم را نمی‌شنیدم فقط به چهره او نگاه می‌کردم که ببینم چه حالی دارد. مادر از برخورد چهره فرزندش حرف دلش را می‌فهمد. بار دوم که صحبت‌ها را شنیدم کمی ناراحت شدم که چرا من را نامادری و مزدور خطاب کرد.

او ادامه داد: بعدها فهمیدم که این داستان‌ها نوعی مغزشویی در این فرقه است که اجازه نمی‌دهند بچه‌ها دوباره خانواده‌هایشان را ببینند زیرا اگر آن عشق و علاقه دوباره بیدار شود همه از آنجا بیرون می‌آیند.

ثریا عبدالهی در پایان سخنانش با اشاره به وضعیت خانواده‌هایی که فرزندانشان در اسارت گروه مجاهدین خلق هستند توضیح داد: 21 سال است که در راس کار هستم و خانواده کسانی که فرزندانشان هنوز در اسارت مجاهدین خلق هستند به راحتی در ایران زندگی می‌کنند اما باید نزد انجمن نجات باشند و ضمانت بدهند که با فرزندانشان ارتباط برقرار می‌کنند تا نجاتشان بدهند.

https://didhonar.ir/?p=10271