به گزارش پلاتو هنر، نمایشگاه «درخویش مانده» عنوان ششمین نمایشگاه انفرادی بهزاد اسلامی است که این روزها در گالری بام برگزار میشود. در این نمایشگاه، مجموعهای از ۱۰ مجسمه این هنرمند در معرض دید علاقهمندان قرار گرفته و با استقبال خوبی از سوی جامعه هنری روبرو شده است.
سکوتی مملو از تنش؛ مواجهه نخست با آثار
به گزارش روابط عمومی این رویداد هنری، امیر شاهرخ فریوسفی درباره نمایشگاه بهزاد اسلامی گفت:
در مواجهه نخست با پیکرههای مجموعه «درخویش مانده»، مخاطب نه با آشناییِ زیباییشناسانه روبهروست، نه با مهارت فنیِ برجستهای که خودنمایی کند؛ آنچه فوراً خود را به چشم و ذهن تحمیل میکند، سکوتیست غریب، سکوتی که بهرغم فقدان صدا، سرشار از تنش و تشویش است. این سکوت از دل ماده برمیخیزد، نه همچون خلا، بلکه همچون انباشتی از تجربه زیسته، فروخورده و فشرده.
او افزود: پیکرههای بهزاد اسلامی در این مجموعه، فرمهاییاند در آستانه گسست. آنها ایستادهاند، اما ایستاییشان اطمینانبخش نیست؛ لرزاناند، ناپایدار، و انگار هر لحظه ممکن است زیر بار نامرئیِ فشار درونیشان فروبریزند. این ایستادن، بیش از آنکه بیانی از قدرت باشد، نشانه مقاومت است؛ مقاومتی بیصدا، اما مملو از معنا.
بدن، ترجمان وضعیت روانی معاصر
به گفته این هنرمند مجسمهساز؛ تجسم بدن در این آثار، نه بازنماییِ کالبد فیزیکی، که ترجمان وضعیت روانیِ معاصر است. بدنهایی که بار زخم، فشار، اضطراب و درخودماندگی را با خود حمل میکنند؛ نه بهعنوان سوژههای فردی، بلکه بهمثابه فضاهایی مشترک برای تجربه انسانی. بهعبارتی، تنها در این مجموعه به رسانهای بدل شدهاند برای ثبت و نمایش رسوبات هستی؛ رسوبهایی از فرسایش، از زمان، از رنج، و از خاموشی.
فریوسفی افزود: در قیاس با مجموعههای قبلی بهزاد اسلامی که نگاهی بیرونیتر نسبت به انسان و محیطش داشت و انسان را در بستر روابط اجتماعی و مکانی مورد واکاوی قرار میداد، «درخویش مانده» چرخشی درونگراتر و تیرهتر دارد. گویی آن انسانِ پیشین، که هنوز نشانههایی از ایستادگی یا گفتوگو با بیرون در او وجود داشت، حالا به درون فرو رفته، در خودش جمع شده، از نگاه دیگران کناره گرفته، و تنها مانده با زخمهایش.
این هنرمند ادامه داد: نکته بارز و تعیینکننده در این آثار، مواجهه هنرمند با فرم است. بهزاد اسلامی فرم را تا مرز گسست هدایت میکند، اما آن را نمیشکند. او نه به نمایش ویرانی علاقهمند است، نه به روایت رهایی. بلکه ما را دقیقاً در همان لحظه معلقِ پیش از فروپاشی نگه میدارد؛ در وضعیتی که هنوز چیزی باقیست، اما آن باقیمانده دیگر امن نیست. این موقعیت مرزی، که نه بازگشتپذیر است و نه رو به پیش دارد، جوهره اصلی این نمایشگاه است.
بدن بهمثابه ساحت تفکر
فریوسفی افزود: از منظر نظری، میتوان گفت این آثار به سنتی از مجسمهسازی تعلق دارند که در آن بدن، نه بهعنوان مدل زیباشناختی، بلکه بهمثابه ساحت تفکر، بحران و تجربه درک میشود. این بدنها نه قهرماناند، نه شهید، نه تمثیلی از قدرت؛ بلکه تنهاییاند که با فشاری ناپیدا درگیرند.
به گفته این هنرمند، این پیکرهها، فراتر از فرم، حامل کیفیتی شاعرانهاند. شعر نه در کلام، بلکه در تعلیق، در شکستِ محققنشده، در سکوت و در درنگی که این آثار به تماشاگر تحمیل میکنند. «درخویش مانده» نه فقط مجموعهای از مجسمهها، که نوعی تفکر مجسم است؛ دعوتیست به مکث، به توقف، به تأمل در شکلی از زیستن که نه کاملاً شکستخورده، نه پیروز؛ بلکه تنها باقیمانده است – در خود، و در خویش.
سعید امدادیان نیز درباره مجسمههای بهزاد اسلامی گفت: در مجسمههای اخیر این هنرمند؛ بدنها نهتنها بهمثابه فرم، بلکه بهعنوان زبان خاموش انسان معاصر ظاهر میشوند. این مجسمهها بهنوعی روایتگر درونیترین وضعیتهای روانیاند: اضطراب، انزوا، فروپاشی و گاهی، کورسویی از امید.
تنهایی، نزدیکی، و مانع نامرئی
او افزود: پیکرهها اغلب تنها ایستادهاند، یا در حال خم شدناند، انگار که در حال فرو رفتن در خودشان هستند. اما در میان این تنهاییها، نشانههایی از رابطه هم هست. در بخشی از کارها، بدنها به هم نزدیک شدهاند، در تماساند، و در وضعیتی معلق بین وابستگی و عقبنشینی. انگار تلاش میکنند یکدیگر را نگه دارند، اما چیزی بینشان مانع است؛ شاید خاطرهای، ترسی، یا زخمی قدیمی.
به گفته این نقاش پیشکسوت؛ در این آثار، رابطه عاشقانه نه یک تجربه رمانتیک، بلکه تجربهای انسانی و شکننده است؛ مثل بدنی که ایستاده اما ممکن است هر لحظه فرو بریزد. همین کیفیت، آثار را صادق و تأثیرگذار کرده است.
پرسشی ماندگار: چگونه درخویش مانده و با دیگری پیوند داشت؟
این هنرمند در بخش پایانی سخنانش گفت: «درخویش مانده» نه صرفاً مجموعهای از مجسمهها، که نگاهیست به وضعیت انسان امروز؛ انسانی که گاهی تنهاست، گاهی عاشق، اما همیشه درگیر پرسشی از خودش: چگونه میشود در خویش ماند و هنوز با دیگری پیوند داشت؟
حجت امانی نیز درباره مجسمههای بهزاد اسلامی گفت: انسان هنگامی که به خاصیت آهن دست پیدا کرد و ویژگیهای آن را بازشناخت، علاوه بر کارکردهای روزانه، از آن برای اغنای نیاز روحی خود بهره برد و اشیای فلزی ساخت که در نهایت سادگی، امروز آنها را مملو از اسرار و جادو میدانند. مجسمههای بهزاد اسلامی نیز خاطره سپیدهدمان تاریخ را تکرار میکنند. از سرسختی آهن، پیچشهایی نرم با افزودههایی از جنس فرهنگ تغزلی مجسمههایی شکل گرفتهاند که به گفتوگو مشغولاند.
بیانی شاعرانه از آهن
به گفته او؛ اگرچه آهن همواره مورد توجه مجسمهسازان قرار گرفته است و ضرورتاً هویت آن با شرایط این متریال وابسته است، اما هنرمندان بیانهای متفاوت و متنوعی از آن ارائه دادهاند. مجسمههای بهزاد اسلامی نیز با هویتی شاعرانه همراه با مؤلفههای زیباشناسانه خودآموختگان به یک بیان شخصی رسیدهاند و بسیار قابل تأمل هستند.
درباره هنرمند
بهزاد اسلامی متولد ۱۳۵۷، دانشآموخته رشته الکترونیک و عضو هیأت مدیره انجمن هنرمندان تجسمی البرز است. او تاکنون آثارش را در چندین نمایشگاه گروهی مجسمه و پنج نمایشگاه انفرادی به نمایش گذاشته و چندین مجسمه شهری او نیز در سطح کشور جانمایی شده است. بهزاد اسلامی در شکلگیری بسیاری از رویدادهای هنری در سطح استان البرز نقش داشته است.
نمایشگاه «درخویش مانده» تا تاریخ ۲۳ اردیبهشتماه در گالری بام میزبان علاقهمندان خواهد بود.
نشانی گالری: تهران، خیابان کریم خان، خیابان سنایی، کوچه ۱۹، پلاک ۱۶.