به گزارش پلاتو هنر به نقل از ورایتی، دیوید لینچ، کارگردان و نویسندهای که با دیدگاه هنری تاریک و سورئالیستی خود، سینمای آمریکا را با آثاری چون «مخمل آبی» (Blue Velvet) و «جاده مالهالند» (Mulholland Drive) متحول کرد، در سن ۷۸ سالگی درگذشت.
دیوید لینچ در تاریخ ۲۰ ژانویه ۱۹۴۶ در میسولا، مونتانا به دنیا آمد. پدرش یک دانشمند تحقیقاتی در وزارت کشاورزی بود و خانوادهاش به دلیل شغل پدرش، در ایالتهای مختلفی زندگی کردند و سپس در الکساندریا، ویرجینیا ساکن شدند، جایی که لینچ به مدرسه رفت.
او به عنوان یک دانشآموز بیتوجه به درس، بیشتر بر نقاشی تمرکز داشت، سپس بعد از یک سال اقامت در مدرسه هنرهای زیبا در بوستون و یک سفر ناموفق به اروپا با دوست خود، جک فیسک، (که بعدها تبدیل به یک طراح معروف در هالیوود شد)، در سال ۱۹۶۵ به آکادمی هنرهای زیبا پنسیلوانیا در فیلادلفیا پیوست.
او از سال ۱۹۷۲، کار روی یک فیلم بلند را آغاز کرد؛ لینچ تحت تاثیر سالهای سخت خود به عنوان یک چاپگر و هنرمند در فیلادلفیا، فیلمنامهای ۲۱ صفحهای نوشت که بعدها گفت هیچ خاطرهای از نوشتن آن ندارد. او طی پنج سال بعدی، با چندین همکار که در طول حرفهاش ثابت ماندند، فیلم ساخت.
لینچ در سال ۲۰۲۴ اعلام کرد که به بیماری آمفیزم مبتلا شده است و به احتمال زیاد دیگر قادر به خروج از خانه برای کارگردانی نخواهد بود. خانوادهاش در یک پست فیسبوکی از درگذشت او خبر دادند و نوشتند: حالا که او دیگر با ما نیست، یک خلا بزرگ در جهان وجود دارد. اما همانطور که او میگفت، به باقی دونات نگاه کنید و نه به قسمت خالی آن.
سریالهایی «تویین پیکس» (Twin Peaks) و فیلمهایی مانند «مخمل آبی»، «بزرگراه گمشده» (Lost Highway) و «جاده مالهالند» عناصر ترس، نوآر، معما و سورئالیسم کلاسیک اروپایی را به هم پیوند دادند؛ لینچ داستانهایی را روایت کرد که نه تنها شبیه به آثار پیشینیان اسپانیاییاش، لوئیس بونوئل بودند، بلکه بر اساس منطقی غیرقابل نفوذ پیش میرفتند.
لینچ چهار بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد و در سال ۲۰۲۰ جایزه اسکار افتخاری برای دستاوردهای یک عمر خود را دریافت کرد.
پس از سالها فعالیت به عنوان نقاش و سازنده فیلمهای کوتاه انیمیشن و زنده، لینچ با اولین فیلم خود «کله پاککن» (Eraserhead) در سال ۱۹۷۷ وارد عرصه سینما شد؛ فیلمی ترسناک و سیاهکه بعدتر به یکی از آثار آزار دهنده سینما تبدیل شد.
او توسط شرکت تولید مل بروکس برای نوشتن و کارگردانی «مرد فیلنما» (The Elephant Man) استخدام شد؛ درامی عمیقا تاثیرگذار درباره یک فرد دچار نقص شدید جسمی در انگلستان ویکتوریایی که به یک شخصیت ملی تبدیل شد. این فیلم هشت نامزدی جایزه اسکار را به خود اختصاص داد که شامل اولین نامزدی لینچ برای بهترین کارگردانی بود.
دیوید لینچ، کارگردان سینما، در آخرین مصاحبه خود به تشریح دیدگاهش درباره هنر و معماهای زندگی پرداخت. او گفت: تصور کنید اگر کتابی پر از معما پیدا کنید و بتوانید آنها را حل کنید، اما این معماها واقعا پیچیده باشند. رازها آشکار میشوند و شما را شگفتزده میکنند. ما همه این کتاب معماها را پیدا میکنیم و این همان چیزی است که در حال وقوع است. شما میتوانید آنها را حل کنید، اما مشکل این است که شما این روشها را در درون خودتان پیدا میکنید و حتی اگر به کسی بگویید، او نمیتواند به همان شیوهای که شما درک کردهاید، آن را بفهمد.
لینچ علاوه بر دریافت جایزه اسکار افتخاری، در طول دوران حرفهای منحصر به فرد خود، جوایز ویژهای نیز کسب کرد. همچنین در سال ۲۰۰۶ جایزه شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز را به دست آورد.
دیوید لینچ، فراتر از کار خود در حوزه سینما و تلویزیون، آثار نقاشی خود را به صورت بینالمللی به نمایش گذاشت و چندین آلبوم موسیقی انفرادی و مشترک منتشر کرد. او به مدت هشت سال یک کمیک هفتگی به نام «عصبانیترین سگ جهان» (The Angriest Dog in the World) را برای هفتهنامه جایگزین لس آنجلس ریدر نوشت.
با وجود شایعات مداوم درباره پروژههای جدید سینمایی و تلویزیونی او، پس از پایان «تویین پیکس» در سال ۲۰۱۷، لینچ روی ساخت موزیک ویدیوها و آهنگسازی با همکاران خود تمرکز کرد. او نام خود را به مدرسه تحصیلات تکمیلی هنرهای سینمایی دیوید لینچ اهدا کرد و خط تولید دانههای نوعی از قهوه را طراحی کرد.
لینچ چهار بار ازدواج کرده است و ۲ دختر و ۲ پسر دارد.
منبع: فیلم نت
بیشتر بخوانید: