پلاتوهنر

در اولین نوبت از نشست «سینما رو به آینده» مطرح شد؛

مخالف اصلی حذف پروانه ساخت کیست؟

به گزارش دید هنر به نقل از روابط عمومی برنامه، اولین جلسه از سلسله نشست‌های «سینما رو به آینده» (بر سینمای ایران چه خواهد گذشت) روز یکشنبه 17 تیر با حضور مهدی سجاده‌چی، محمدرضا عباسیان، عباس نادران و امیررضا مافی

به گزارش دید هنر به نقل از روابط عمومی برنامه، اولین جلسه از سلسله نشست‌های «سینما رو به آینده» (بر سینمای ایران چه خواهد گذشت) روز یکشنبه 17 تیر با حضور مهدی سجاده‌چی، محمدرضا عباسیان، عباس نادران و امیررضا مافی در سالن شهر هنر پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.

در ابتدای این جلسه امیر قادری میزبان برنامه بیان کرد: در دور اول و دوم سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» سینمای ایران را از دهه 60 بررسی کردیم و تا امروز ادامه دادیم اما برای دور جدید این جلسات به پیشنهاد دوستان در سازمان سینمایی سوره که برگزارکننده این مراسم هستند، تصمیم گرفتیم با توجه به انتخابات دوره چهاردهم ریاست جمهوری درباره آینده سینمای ایران صحبت کنیم. در این جلسه اشخاص مستقلی وجود دارند و همچنین افرادی هستند که براساس آن می‌توانند صحبت کنند. سوال اول من درباره حذف پروانه ساخت است.

مهدی سجاده‌چی درباره این موضوع عنوان کرد: یک مشکل جهانی که در کشور ما نیز وجود دارد، این است که تا زمانی که چیزی یا پروسه‌ای کار کند، دیگر کسی با آن کاری ندارد. همه دوستان می‌دانند که بسیاری از فیلمسازان و به ویژه تهیه‌کنندگان از دشمنان اصلی حذف پروانه ساخت هستند؛ استدلال‌شان هم واضح است، آن‌ها زحمت می‌کشند و با گرفتن پروانه ساخت در واقع یک امضا از دولت گرفته‌اند تا در آینده مزاحم اکران‌شان نشود. معاونت یا سازمان سینمایی اصولا نسبت به مسایل بیرون از خودش بسیار حساس است؛ من جایی را نمی‌شناسم که با این حساسیت تابع شرایط بیرون باشد.

در ادامه این بحث عباس نادران نیز بیان کرد: من با فرمایش دوستان که معتقدند تهیه‌کنندگان موافق حذف پروانه ساخت نیستند، مخالفم. ابتدا باید این سوال را مطرح کرد که کارکرد پروانه ساخت برای سازمان سینمایی و دولت‌ها چیست؟ پروانه ساخت مهمترین ابزار برای سوگیری و جهت‌دهی به سینما است. هیچ دولتی به این راحتی این ابزار را کنار را نمی‌گذارد. دولت ناگهان تصمیم می‌گیرد به اصطلاح شیرفلکه سینمای اجتماعی را ببندد و چندین کمدی پُرفروش را پشت در اکران تلنبار کند. پروانه ساخت یک دست‌آویز خوب و ورق مهمی برای سازمان سینمایی است.

امیررضا مافی درباره این مساله مطرح کرد: من حتما به لحاظ تئوریک معتقدم که پروانه ساخت حذف شود. ما در شیوه حکمرانی فرهنگی‌مان مسایل بسیار مهمی داریم. یکی از مهمترین مسایل ما این است که هنوز می‌خواهیم با شیوه‌های سنتی جریان امروز را اداره کنیم و این موضوع در تمام حوزه‌ها به همین شکل دیده می‌شود. در حال حاضر شرایط به نحوی نیست که ما یک نهاد مهارگر باشیم بلکه باید نهاد تنظیم‌گر باشیم. در تنظیم‌گری هم ابزارهایی که شما مثال زدید، امروز اثرگذار نیست چراکه تعداد زیادی آثار زیرزمینی امروز در ایران تولید شده است.

او تصریح کرد: باید گفت که نهاد تنظیم‌گر نهاد مسئولی در کشور است؛ به عنوان مثال نهاد خصوصی نمی‌خواهد درباره قهرمانان ملی کشور فیلم بسازد اما نهاد مسئول با بودجه عمومی باید وظیفه‌اش را انجام دهد و برای مفاخرش آثار بسازد حتی اگر در سینما فروشی نداشته باشد. این کار برای تاریخ نیاز است. اما غیر از این می‌توانیم سلیقه سینماها را هم تقسیم کنیم. ما امروزه یک تنوع و تکثر فرهنگی داریم که به شکاف می‌زند. پس در شرایط امروز ما باید محیط‌هایی را که مردم در آن فیلم می‌بینند، متنوع کنیم و این کار دولت است چراکه وظیفه‌اش تنظیم‌گری است.

عباس نادران گفت: در هالیوود مسئولیت یک فیلم از ابتدا تا انتها با تهیه‌کننده است یعنی وقتی یک فیلم برای تعداد محدودی می‌سازی، تهیه‌کننده باید شکست در گیشه را گردن بگیرد. اکنون معضل سینمای ایران نبود تهیه‌کنندگانی است که مسئولیت بپذیرند.

عباس نادران بیان کرد: ما درباره شرایطی که پیش نیامده است، راحت می‌توانیم صحبت کنیم. در این شرایط فرهنگی ما اجازه ندادیم در حوزه پروانه ساخت و پروانه نمایش گفتمان‌های مختلف اجازه داشته باشند صحبت کنند. من درباره اقلیت‌های جنسی صحبت نمی‌کنم بلکه درباره فیلمی مانند «رستاخیز» و «قاتل و وحشی» صحبت می‌کنم. من می‌گویم ما نباید پیش‌فرضمان این باشد که چون در آمریکا رده‌بندی فیلم آزاد است، پس مردم آمریکا و غرب مردم فهیم‌تری از ایران هستند و ما چون هنوز به این بلوغ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نرسیده‌ایم، نباید اجازه دهیم و وارد این زمین بازی شویم زیرا زمین باخت ما است.

عباس نادران در ادامه این نشست گفت: به نظر من پروانه ساخت ترمز سینمای ایران است و وزارت فرهنگ نه به عنوان یک سازمان بلکه به عنوان نماینده حاکمیت روی ماجرا کنترل‌گری دارد. پروانه ساخت یک دست‌انداز بزرگ برای آینده سینمای ایران است که تماما برای سیستم حاکمیت هزینه دارد. من معتقدم که ای کاش در سیستم فرهنگی کشور ما یک قوه عاقله وجود داشت و این هزینه‌تراشی را برای خودش ایجاد نمی‌کرد. نکته دیگر بحث کنترل‌گری است؛ شما در پروانه ساخت می‌توانید اظهارنظر کنید اما متر و معیار خاصی ندارد. متاسفانه من حتی شاهد این بودم که بنا به موقعیت اجتماعی از ما خواستند که در فیلم‌هایمان قهرمان زن را به قهرمان مرد تبدیل کنیم.

سجاده‌چی در ادامه بیان کرد: کسی که فیلم جنگی می‌سازد، مگر طرفدار جنگ است؟ منظور از قهرمان آدم قوی نیست، بلکه کسی است که ساختارشکن است. آقای مافی امر فرهنگ را ذیل امر سیاست تعریف کردند که از نظر من بی‌معناست، من همه چیز را فرهنگی می‌دانم و معتقدم گاهی پدیده‌های فرهنگی ‌مانند سیاست و دین حاکمیت پیدا می‌کنند اما در واقع اَشکالی از فرهنگ هستند. درباره قهرمان در داستان باید گفت که خود شخص آقای خامنه‌ای اجازه ساخت «آژانس شیشه‌ای» را به این شکل دادند. قهرمان برایش دولت مستقر یا شهروندان مهم نیست، او می‌خواهد حق خودش را بگیرد ولو اینکه تلاشش بیهوده باشد.

او درباره معیارهای مجوز سینمای ایران و اینکه آیا چارچوب سینمای ایران می‌تواند پاسخگو به نیاز امروز مردم باشد، بیان کرد: من از دو منظر به این موضوع نگاه می‌کنم. یک جامعه سینمایی را تصور کنید که در آن پروانه ساخت و پروانه نمایش وجود ندارد و آنقدر آزادی هست که هرکس هر فیلمی را که می‌خواهد، می‌سازد و آن را روی پرده سینما اکران کند. بعد از دو سال و بدون نهادهای دولتی ما چه چیزی خواهیم داشت؟ در حال حاضر ما مشابه این سرمایه‌گذار صرفا اقتصادی را در پلتفرم‌‌ها داریم که اتفاقا رقیب جدی برای سینما شده‌اند چراکه پروانه ساخت را جدی نمی‌گیرند و پروانه نمایش هم رسما صادر نمی‌شود.

مافی توضیح داد: برای همین است که می‌گویم امروز نمی‌توانیم سانسور را برعهده مخاطب بگذاریم. ما هنوز در نظام رده بندی سنی مشکل داریم. آن موقع که من در تلویزیون مسئولیت داشتم، سال ۹۵، ما هفته فیلم وحشت را داشتیم در شبکه تهران و شاینینگ کوبریک را نشان دادیم. برای اینکه نظام طبقه بندی سنی را به مخاطب آموزش بدهیم. اولین شبکه اچ دی تلویزیون بودیم. ما با شاینینگ کوبریک شروع کردیم و شب بیست و نهم تا به مخاطب یاد بدهیم که وقتی برای این فیلم زده منفی هفده سال، بچه‌تان نباید فیلم را ببیند. می‌خواهم بگویم که ما هنوز از نظر فرهنگی به نظام رده‌بندی سنی نرسیده‌ایم تا بعد از آن به مرحله بعدی برویم. ما همچنان در شرایطی هستیم که مردم ما مدام درباره هر پدیده‌ای از دولت متوقع هستند.

قادری توضیح داد: ما باید به جای سانسور به سمت درجه‌بندی برویم و اینکه من نظر شخصی خودم را می‌گویم که به جای سانسور، باید درجه‌بندی کنیم و به جای اینکه از بالا به پایین تحمیل شود، توسط خود گروه‌های مردمی اتفاق بیفتد، خیلی بهتر است. نظر شما درباره این موضوع چیست؟

عباس نادران مطرح کرد: بازار تکلیف را معلوم می‌کند. در بازاری که «گنج قارون» می‌فروشد، باید معادله‌ای پیدا کنیم و فیلم اجتماعی جدی بسازیم که سینمادار پرده را در اختیارمان قرار دهد. این تهیه‌کننده است که باید مسئولیت تمام این موضوع را قبول کند. اگر نمی‌توان فیلمی را جوری ساخت که مخاطب عام را به سینما بکشاند، نباید فیلم ساخت. من معتقدم که سیاست «آسمان باز» حوزه هنری در دهه ۷۰ باید جمع شود.

امیر قادری اظهار کرد: آیا پیش فرض شما این نیست که مخاطب فقط محصول مبتذل می‌پسندد؟ عباسیان در پاسخ به این سوال گفت: مدتی پیش مطالعه‌ای داشتم درباره این مساله که چند سال اخیر چند فیلم حال خوب کن ساخته شده است؟ قبلا ممکن بود سالی سه فیلم داشته باشیم. البته که بخشی از دست اندرکاران سینما قهر کرده‌اند اما در بخش دیگر که سرمایه‌گذار شخصی وارد شده است، چقدر این دفاتر برای فیلم‌های اجتماعی که سینمادار هم برایش تمایلی ندارد، می‌تواند ریسک و سرمایه‌اش را وارد کند؟

عباس نادران نیز درباره این موضوع عنوان کرد: اگر دوستان اجازه می‌دادند «قاتل و وحشی» حمید نعمت اله اکران می‌شد، پای جماعتی که می‌خواهند فیلم خوب ببینند به سینما باز می‌شد چراکه با یک فیلم اجتماعی جسور و رو به جلو مواجه می‌شدند. نمی‌توان با شیرفلکه پروانه ساخت اجازه تولید و تکرار «قاتل و وحشی»‌‌ها را داد.

در ادامه امیررضا مافی تصریح کرد: هر قدر نظام‌نامه‌ها شفاف‌تر باشند، قضاوت‌های صنفی و طیفی و همچنین گروهی را سخت‌تر می‌کند. من معتقدم که فرهنگ ذیل سیاست است و باید گفت که هیچ انسان غیرسیاسی وجود ندارد اما می‌تواند سیاست‌زده نباشد‌‌. زمانی که تعصب بورزیم، سیاست‌زده هستیم. لذا فرهنگ نیل به جهت سیاسی دارد و امکان ندارد فرهنگ بدون جهت سیاسی حرکت کند. چیزی که ما در فرهنگ با آن مواجه هستیم ابتذال امر سیاسی و رشد سیاست‌زدگی است.

محمدرضا عباسیان بیان کرد: سالن سینما که هیچ حتی این آثار مردم را پای تلویزیون هم نمی‌توانند بکشند. اوضاع سینما و چشم‌انداز سینما را بسیار بد می‌دانم. این واقعیت وجود دارد که برآیند سینمای ما جشنواره فیلم فجر است و شما می‌بیند فیلمی که دوسال پیش سیمرغ دریافت کرده، اکنون اصلا نیست.

مهدی سجاده‌چی مطرح کرد: شما فیلم «اولین خون» را نگاه کنید که یک فیلم کاملا ساختارشکنانه است. جنگ ویتنام را محکوم می‌کند، زشتی‌هایی که از آن جنگ وارد جامعه شده است و مردم آمریکا را که حاضر نیستند این زشتی‌ها را ببینند، محکوم می‌کند. این فیلم‌ها را با فیلم‌هایی که صرفا جنبه اقتصادی دارند، مقایسه نکنید.

محمدرضا عباسیان گفت: من می‌گویم که آن‌ها قهرمانی را که ندارند، هم‌ قهرمان می‌سازند و معرفی می‌کنند. ما قهرمانی را که داریم آن‌طور که باید و شاید به مردم معرفی نکرده‌ایم.‌ هرچند که در اکران موفق نباشند. آن بخشی که باید حمایت‌ فرهنگی کند، باید از این نوع فیلم‌ها حمایت کنند.

در پایان این نشست امیر قادری گفت: به نظر من ما اکنون در نقطه تصمیمات مهم ایستاده‌ایم و مدیرانی باید این تصمیات بزرگ را بگیرند.

دومین جلسه از سلسله نشست‌های «سینما رو به آینده» امشب 18 تیرماه با حضور سیدمحمد حسینی، منوچهر شاهسواری، کمال تبریزی، بابک خواجه پاشا، آزیتا موگویی و محمد ساسان در پردیس سینمایی آزادی برگزار می‌شود.

https://didhonar.ir/?p=56821