به گزارش پلاتو هنر، سینما که به عنوان هنر هفتم شناخته میشود هر روز با ورود تکنولوژیهای پیشرفته اعجابانگیزتر از پیش میشود. دیگر در فیلمهای سینمایی نیازی به حضور بازیگران و عوامل در لوکیشنهای مختلف نیست، دیگر در فیلمهای سینمایی نیازی به استفاده از انفجارهای واقعی و تخریبهای واقعی نیست مگر کارگردان بخواهد که اینگونه اقدام شود، دیگر در فیلمهای سینمایی سفر به سیارات و جنگهای فضایی امری قابل دسترس شده و تخلیات و تصورات در قالب تصویر به نمایش درمیآیند. سینما با بهرهگیری از رایانه و نرمافزارهایی که مدام بهروز میشوند مرزهای تخیل را از میان برداشته و رؤیا را به واقعیت تبدیل کرده است.
جلوههای ویژه رایانهای در سینمای امروز جهان حرف اول را میزند. استفاده از این تکنیک روز به روز بیش از پیش میشود و این روزها به یکی از ارکان اصلی تولید فیلمهای سینمایی بهویژه فیلمهای جنگی، علمیتخیلی، ترسناک و تریلرهای جنایی و پلیسی تبدیل شده است.
سینمای ایران نیز طی ۲ دهه اخیر به سمت بهرهگیری از این تکنیک رفته و در این عرصه اتفاقاتی توسط تیمهایی که در زمینه جلوههای ویژه رایانهای فعالیت میکنند، رخ داده است.
اینکه چرا سینمای ایران هنوز به سطح کیفی بالا در عرصه جلوههای ویژه رایانهای نرسیده و اتفاقات قابل توجهی در این بخش رقم نخورده است، جای بحث و بررسی دارد اما در چند سال اخیر سطح کیفی جلوههای ویژه رایانهای سینمای ایران نسبت به گذشته خود ارتقا پیدا کرده است.
در این راستا، گفتوگویی با محمد برادران درباره وضعیت و جایگاه جلوههای ویژه رایانهای در سینمای ایران، روندی که تا کنون طی شده، فراز و فرودهایی که این بخش داشته و چشماندازی که میتوان برای آن متصور شد، انجام دادهایم.
محمد برادران حدودا ۲ دهه است که به صورت جدی در زمینه جلوههای ویژه رایانهای در سینما و تلویزیون ایران فعالیت میکند و توانسته سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را برای فیلم سینمایی «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر را برای فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی دریافت کند.
او که به همراه تیم خود در استودیویی در شهر قزوین مستقر است، تاکنون طراحی جلوههای بصری فیلمها و سریالهای مختلفی نظیر «تنگه ابوقریب» بهرام توکلی، «منصور» سیاوش سرمدی، «یدو» مهدی جعفری، «زالاوا» ارسلان امیری، «تفریق» مانی حقیقی، «بدون قرار قبلی» بهروز شعیبی، «نگهبان شب» رضا میرکریمی، «خائنکشی» مسعود کیمیایی، «شب داخلی دیوار» وحید جلیلوند، «مستوران» و «سوران» را بر عهده داشته است.
برادران در بخش اول گفتوگوی خود به نکاتی همچون جذب مغزهای جلوههای ویژه بصری ایران به استودیوها و کمپانیهای خارجی به دلیل تفاوت زیاد بین دستمزدهای دریافتی به ریال و دلار، ساخت اسکنر سهبعدی برای فیلم «احمد» و وضعیت نامطلوب دفترهایی که به فعالیت در عرصه جلوههای ویژه بصری سینما میپردازند بهویژه در شهر تهران پرداخت.
نگاه کارگردانها به جلوههای ویژه بصری چگونه است؟ آیا نگاهشان حرفهای است و موقعیت، کار و تأثیرگذاری کار شما را درک میکند؟ آیا شناخت لازم در این زمینه را دارند یا خواستههایی را مطرح میکنند که تخصصی نیست؟
تنوع کارگردانها و اینکه از نسلهای مختلف هستند، باعث شده تا نگاههای متفاوتی در زمینه جلوههای ویژه بصری داشته باشند. مسعود جعفریجوزانی در میان تمام کارگردانهایی که افتخار همکاری با آنها را داشتم، بیشترین اطلاعات و تسلط را بر جلوههای ویژه دارد. متأسفانه نتوانستم در فیلم «بهشت تبهکاران» با ایشان همکاری داشته باشم. وقتی با جوزانی صحبت میکردم آنقدر مسلط بود که تصور میشد سوپروایزر جلوههای ویژه بصری است. مجتبی فرآورده نیز بیشتر از من به جلوههای ویژه تسلط دارد. در واقع جلوههای ویژه بصری را فرآورده با فیلم «ملک سلیمان» به ایران وارد کرد.
به نوعی کار طراح جلوههای ویژه بصری طراحی تولید است. وقتی «سوران» را با مجتبی فرآورده کار کردم، متوجه شدم که در ایران کسی مانند او مسلط بر جلوههای ویژه بصری نیست. ولی خیلی از کارگردانها با نرمافزاریهای جلوههای ویژه بصری آشنایی ندارند. برخی کارگردانها به خاطر هوش بالایی که دارند به سرعت نکات جلوههای ویژه بصری را درک میکنند، این تجربه را با وحید جلیلوند داشتم.
برخی کارگردانها اصلاً با مقوله جلوههای ویژه بصری آشنایی ندارند و ما با توجه به نوع جلوههای ویژه بصری مورد نیاز فیلم با کارگردان ارتباط میگیریم. در فیلمی که فقط نیازمند دکور دیجیتال است معمولاً با کارگردان ارتباط زیادی نداریم و بیشتر با بچههای طراح صحنه در ارتباط هستیم. وقتی درگیر میزانسن میشوید با کارگردان ارتباط میگیرید، مانند تجربهای که با ابراهیم حاتمیکیا داشتم. در فیلم «خروج» فهمیدم که حاتمیکیا استاد حرکت است و نمیتوان میزانسن را در کارهای او نادیده گرفت. اگر ذرهای میزانسن تغییر کند متوجه میشود. در فیلم «خروج» تمامی هلیکوپترها، قطارها و ماشینها جلوههای ویژه بودند.
من و امیرعباس ربیعی در فیلم «احمد» تنها ۵ روز برای مرحله پستپروداکشن فرصت داشتیم زیرا مدام سر صحنه بود. در فیلم «احمد» یک پلان اصلاحی هم نداشتیم. من از اول به امیرعباس قول دادم که با اعتماد کردن به من، یک پلان اصلاحی هم نخواهیم داشت. سعی کردم نگرانی او را برطرف کنم. خدا را شکر همه عوامل از جلوههای ویژه بصری «احمد» راضی بودند.
طی سالها فعالیت متوجه شدم که وقتی پلانی از نظرم کامل نیست، به کارگردان ارائه ندهم. وقتی کار نهایی را به کارگردان ارائه ندهید به کارتان بدبین میشود. من در فیلم «احمد» حتی یک فریم یا یک پلان هم به کارگردان و تهیهکننده نشان ندادم و فقط سکانس کامل را ارائه میدادم. به همین دلیل وقت میگرفتم که سکانس کامل را به گروه ارائه دهم تا حس کارگردان و صاحب اثر خراب نشود.
سعی کردم تمام تجربههای قبلی خود را در پروژه «احمد» به کار بگیرم. بچههای گروه خودم را هم از نظر مالی، کاری و روانی مدیریت کردم. همچنین کارگردان و تهیهکننده فیلم را هم به لحاظ روانی مدیریت کردم تا از فشار استرس زمان کم برای تولید کار، بکاهم. امیرعباس ربیعی این استرس را داشت که جلوههای ویژه بصری فیلم «احمد» به موقع آماده نشود که با روندی که پیش گرفتم این استرس برطرف شد.
سینمای ایران در حوزه جلوههای ویژه بصری در نقطه درستی قرار گرفته است؟
نه اصلاً. ما مشکلات صنفی شدیدی داریم. خیلی از مشکلات توسط صنف قابل حل است اما نمیدانم چرا چنین اتفاقی نمیافتد.
یعنی صنف به درستی شکل نگرفته است؟
اصلاً نمیدانم چه اتفاقی رخ میدهد. مشکلات زیادی داریم. برخی از بیمه هنرمندان برخوردار نیستند. ما چون در قزوین مستقر هستیم و نظام مالی و اداری مشخص و شفافی داریم، برای بچههای دفتر ما مساله بیمه حل شده است و همه از سمت دفتر ما مشمول بیمه هنرمندان شدهاند زیرا دفتر ما ۴۰ نفر نیرو دارد و به جایگاهی رسیده که مهر دفتر به اندازه تأیید صنف اهمیت پیدا کرده است. اگر تعداد نیروهایمان افزایش پیدا کند تبدیل به صنف جلوههای ویژه بصری استان قزوین میشویم. هنوز صنفی به عنوان صنف جلوههای ویژه بصری ایران نداریم و صنفی که وجود دارد فقط متعلق به تهران است.
من چندسالی است که در صنف تهران عضو هستم و بیشتر میخواستم ببینم که چه کارهایی انجام میدهند و متوجه شدم که این صنف از مشکلات بچههای جلوههای ویژه بصری اطلاعی ندارند، شاید به این دلیل که هیچوقت تیمداری نکردهاند.
شاید چون نگاه تخصصی به تیمداری جلوههای ویژه بصری و همچنین بخش نرمافزاری ندارند این روند شکل گرفته است.
اکثر بچههای فعال تهران در عرصه جلوههای ویژه بصری فقط تخصص نرمافزاری دارند و مدعیاند که اولین نفر هستند کاراکتر ۳D را وارد فیلم سینمایی کردهاند یا اولین نفر هستند که از موشن کپچر استفاده کردهاند. این اتفاقات به تنهایی کافی نیست و در تیمداری تجربهای ندارند. تمام استودیوهای بزرگ دنیا به سوپروایزرها خدمات میدهند و ما در ایران مشکل کمبود سوپروایزر داریم؛ سوپروایزر به معنای واقعی کلمه و تخصص. ما در ایران پرودیوسر جلوههای ویژه بصری نداریم در حالی که در دنیا چنین عنوانی وجود دارد. ما در ایران سوپروایزر و پرودیوسر جلوههای ویژه بصری تربیت نکردهایم.
بچهها راه را کلاً به اشتباه طی کردهاند. به همین دلیل من سعی کردم طی سالهای فعالیت خود پرودیوسر تربیت کنم تا به چند سوپروایزر خدمات ارائه دهد. هدایت نیروهای انسانی در جلوههای ویژه بر عهده پرودیوسر است. وضعیت سوپروایزر و پرودیوسر در جلوههای ویژه نظیر وضعیت کارگردان و تهیهکننده فیلم است. در واقع جلوههای ویژه یک فیلمسازی کوچکتر است. جلوههای ویژه نیز نیازمند مدیرتولید، مدیر تدارکات، حمل و نقل و مدیریت تیم است که همه این کارها را پرودیوسر انجام میدهد. همه استودیوهای بزرگ جلوههای ویژه بصری در دنیا پرودیوسر دارند. سوپروایزرها کارهای خود را با استودیوهای مختلف انجام میدهند و لزوماً متعلق و عضو یک استودیو نیستند.
بچههای جلوههای ویژه بصری در ایران به لحاظ فنی خیلی قوی شدهاند زیرا شاهد حضور نسلهای جوان در این عرصه هستیم، سختافزارهای بسیار پیشرفتهای در اختیار نسلهای جوان قرار گرفتهاند و روز به روز هم نرمافزارها پیشرفتهتر و باهوشتر میشوند. یک جوان علاقهمند به جلوههای ویژه بصری میتواند از طریق فیلمهای آموزشی بارگذاری شده در فضاهای مختلف مجازی با نرمافزارهای مختلف و به روز آشنا شود. در حال حاضر بحث یادگیری کار با نرمافزارهای مختلف جلوههای ویژه بصری به دلیل وجود اینترنت آسان شده است. یک نفر میتواند به راحتی جلوههای ویژه بصری یک پلان را انجام دهد اما آیا یک نفر میتواند کار جلوههای ویژه بصری ۶۰۰ پلان را انجام دهد؟ اگر بتواند چند سال زمان میبرد.
کار جلوههای ویژه بصری پلانهای یک فیلمی هالیوودی در کشورهای مختلف انجام میشود چون شغلی است که باید بین آدمها پخش شود تا به صورت موازی کار کنند. به همین دلیل جلوههای ویژه بصری سنگین یک فیلم هالیوودی در حدود ۳ ماه انجام میشود.
معضلی در سینمای جهان و ایران وجود دارد که دستاندرکاران جلوههای ویژه بصری را آزرده کرده است. در اکثر پروژههای سینمایی جهان باید سوپروایزر جلوههای ویژه بصری یک فیلم به اندازه سوپراستار آن فیلم دستمزد داشته باشد اما صاحبان سرمایه در سینمای جهان این کار را نمیکنند. سرمایهگذاران سینمای جهان به بازیگران دستمزدهای میلیون دلاری میدهند زیرا میتوانند از آنها برای مقاصد سیاسی خود نیز استفاده کنند.
این موضوع را چند سال پیش متوجه شدم که سرمایهگذاران سینما به دنبال هوش مصنوعی هستند تا جلوههای ویژه بصری در حد کار تدوین انجام شود. در سال گذشته که بحث هوش مصنوعی در سینمای جهان مطرح و باعث اعتراض نویسندگان و بازیگران شد، بسیاری از استودیوهای جلوههای ویژه بصری تعطیل شد. ماجرای سیاسی عجیبی پشت حمایت از هوش مصنوعی وجود دارد. روزی کل سینما اعم از بازیگر، جلوههای ویژه، نویسنده و سایر عوامل کنار گذاشته میشوند و هوش مصنوعی همه حرفها را میزند. این روند ترسناک است.
چشمانداز شما از این حرفه به عنوان فردی که به صورت حرفهای در عرصه جلوههای ویژه بصری فعالیت میکند، چیست؟ آیا شاهد اتفاقات رو به رشد در این عرصه خواهیم بود؟
فیلمسازهای ما خیلی به استفاده از جلوههای ویژه بصری تمایل دارند ولی باید مدیریت در دنیای جلوههای ویژه ایران به درستی اتفاق بیافتد. اگر تکنولوژی در جلوههای ویژه به درستی استفاده شود باعث رخدادن اتفاقات خوبی در بخش جلوههای ویژه سینمای ایران میشود. باید هر کاری را انجام ندهیم و اگر کاری را انجام میدهیم دستاوردی جدید برای سینمای ایران به همراه داشته باشد.
از وقتی ما برای فیلم «احمد» اسکنر سهبعدی ساختیم و دوستان و همکاران مطلع شدند، تقاضاهای زیادی برای استفاده از این اسکنر به ما ارائه شده است. باید اتفاقهایی نظیر ساخت اسکنر سهبعدی خیلی زودتر در سینمای ایران رخ میداد ولی نمیدانم چرا کسی به سراغ این موضوعات نمیرود. همین الان موشن کپچر ما ایراد دارد ولی آیا کسی راهکاری برای حل این مشکل دارد؟ کمرا موشن کنترل را چه کسی باید به ایران وارد کند؟ سیستم روباتیک را چه کسی برای سینمای ایران راهاندازی خواهد کرد و با چه پروژهای باید استارت این کار زده شود؟ آیا بهترین پروژه برای راهاندازی سیستم روباتیک در سینمای ایران پروژه «موسی» نبود؟
اگر نمیتوانیم وارد کنیم باید اعتماد شود تا تکنولوژیهای جدید را در ایران تولید کنیم. در پروژه «احمد» به ما اعتماد شد، البته نه چشمبسته، ما هم توانستیم اسکنر سهبعدی را بسازیم. بسیاری از تکنولوژیهای جدید در شرایط تحریم به ایران فروخته نمیشوند، ما بچههای نخبهای داریم که اگر به آنها اعتماد شود، میتوانند این تجهیزات به روز را بسازند. چرا این اعتماد وجود ندارد؟
در سیستم موشکی سرمایهگذاری کردیم و پیشرفتهای بسیاری داشته و داریم. اگر در هر حوزهای سرمایهگذاری کنیم پیشرفت خواهیم داشت.
من آینده سینمای مبتنی بر جلوههای ویژه بصری در ایران را روشن میبینم. الان فیلمهایی که خیلی فروش دارند فیلمهای کمدی است. آیا سازمانهای دولتی برای فیلمهای کمدی ریالی هزینه میکنند؟ پس چرا فخرِ فروش این فیلمها را میدهند؟ فیلمهای «احمد»، «مجنون» و «آسمان غرب» باید تحت فشار و در مدتزمان کم ساخته شوند و در نهایت با شرایطی به اکران برسند که مخاطبان کمی به تماشای آنها بنشینند.
ژانر علمی-تخیلی و اکشن ما کجا است؟ این بخشهای سینما نیازمند زیرساخت است. همتی جمعی میخواهد که ژانر به سینمای ایران معرفی کنیم. جلوههای ویژه میتواند به ژانرهای مختلف کمک کند و مردم برای تماشای فیلمهای علمی-تخیلی و اکشن صف بکشند.
اگر پارک فناوری در قزوین نبود و مکانمان و هزینههای جاری نظیر برق تأمین نمیشد دفتر ما هم نمیتوانست شکل بگیرد و رو به جلو حرکت کند. به همین دلیل است که میگویم جلوههای ویژه بصری نیازمند زیرساخت است. توانایی در این زمینه وجود دارد و اگر مدیریت درست هم شکل بگیرد، آینده روشنی در این باره قابل رؤیت است.
مسئولان باید حمایت کنند. برخی زیرساختها به شکل حکومتی باید ایجاد شود. ما در جلوههای ویژه بصری باید سولههای بزرگی داشته باشیم که نه در مدیریت دولت، بلکه در اختیار متخصصان و فعالان جلوههای ویژه قرار گیرند. در آن شرایط ما میتوانیم نخبههای جلوههای ویژه بصری را به سینمای ایران معرفی کنیم.
منبع: مهر
بیشتر بخوانید: