به گزارش پلاتو هنر، در بولتن سی و نهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، پرویز جاهد در یادداشت هایی به بیان ساختار فیلم کوتاه پرداخته است که در چند بخش به آن ها خواهیم پرداخت.
یادداشتی در باب ساختار فیلم کوتاه به قلم پرویز جاهد (بخش پنجم)
فیلم تداعیگر ممکن است مثل یک قطعه شعر، کاملا فاقد چارچوب باشد یا ساختار آزادی داشته باشد. بسیاری از فیلمهای تداعیگر الگوی خاص خود را دارند و اغلب پیچیده و خیال انگیزند.
فیلمساز، از نشانهها و کدهای تصویری و صوتی استفاده میکند تا مفاهیم ذهنی خود را به بیننده منتقل کند؛ بیرون کشیدن آن مفاهیم به عهده بیننده است. یک صحنە خوب تداعیگر مثل یک شعر خوب، این امکان را به مخاطبان گوناگون میدهد که برداشتها و تأویلهای منحصر به فردی از آن داشته باشند.
بوردول، از فیلم «کویانیس کاتسی» ساخته گادفری رجیو، به عنوان نمونهای از یک فیلم شاعرانە تداعیگر نام میبرد. این فیلم از نماهای مختلفی، از چیزهایی کاملا متفاوت مثل تپهها، هواپیماها، متروها، ابرها، اتومبیلها، موشکها، کارخانهها و عابرین پیاده که درگذرند، ساخته شده است. در صحنهای از فیلم، دستهای از سوسکها را میبینیم که از یک ماشین بیرون میریزند؛ بعد قطع میشود به نماهایی از یک پله برقی. این همجواری نماها، فاقد ارتباطهای روایی و علت و معلولیاند؛ اما نماها در کل، حسی از روزمرگی را به بیننده منتقل میکنند.
درواقع فیلمساز بین چیزهای نامشابه، تداعی ایجاد میکند. کریستین متز، نشانهشناس و نظریهپرداز فیلم، ادعا میکرد که فیلم بلند داستانی نمیتواند شاعرانه باشد و فقط فیلمهای کوتاه داستانی مثل «برلین، سمفونی شهر بزرگ» ساخته والتر روتمن یا «ریتم شهر» ساخته ساکسدورف را، به عنوان فیلمهای شاعرانه، در نظر میگرفت. به اعتقاد او ویژگی خاص یک شعر این است که برخلاف رمان، خط داستانی وجود ندارد و بیننده این امکان را دارد که آن را هر طور که میخواهد، تخیل و تفسیر کند.
«نمرە اخلاق صفر» ساختە ژان ویگو نیز یکی دیگر از فیلمهای کوتاه شاعرانە پیشرو و از شاهکارهای سینمای فرانسه است. از آن نوع فیلمهایی که عنوان شاعرانه دقیقا برای آنها ساخته شده، درست مثل «بادکنک قرمز» آلبر لاموریس. آلن ویلیامز آن را «یکی از شاهکارهای اصیل سینمای جهان» نامیده است. اولین فیلم داستانی ژان ویگو که آن را براساس تجربیات تلخ خود در مدرسە شبانه روزی و خصومت شدید و پایدار بین مسئولان مدرسه و شاگردان ساخت و درونمایە آن از طرف اداره سانسور فرانسه، تحریک کننده تشخیص داده شد و بلافاصله پس از اولین نمایش آن در فرانسه ممنوع شد و تا سال 1945 دیگر نمایش داده نشد.
«نمرە اخلاق صفر» شامل استراتژیهای فرمالی بود که بعدا توسط بسیاری از فیلمسازان موج نوی اروپایی استفاده شد. به عنوان مثال، ساختاری اپیزودیک داشت، از دیالوگ کم استفاده میکرد، بازیگران نوجوان آن همه از نابازیگرها یا بازیگرهای غیرحرفهای بودند و پر از نماهای آبستره و سورئال بود؛ مانند زمانی که یک توپ به طور جادویی ناپدید شده و دوباره به صورت یک نقاشی خط متحرک ظاهر میشود.
منتشر شده در «بولتن سی و نهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران» / انجمن سینمای جوانان / مهرماه ۱۴۰۱
بیشتر بخوانید:
یادداشتی در باب ساختار فیلم کوتاه به قلم پرویز جاهد (بخش اول)