به گزارش پلاتو هنر به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش با تأکید بر جمله معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر «تئاتر باید سیاسی باشد ولی سیاستبازی اصلاً خوب نیست» که در جلسه با تنی چند از کارگردانان خانه تئاتر مطرح شده بود، ضمن تقبیح رفتارهای جناحی و باندی بعضی از هنرمندان، یادداشتی را منتشر کرد.
شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش در واکنش به جلسه کانون کارگردانان تئاتر که روز سهشنبه 24 مرداد با حضور محمود سالاری، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خانه تئاتر برگزار شد، یادداشتی را منتشر کرد.
متن یادداشت منتشر شده به این شرح است:
«تئاتر باید سیاسی باشد ولی سیاستبازی اصلاً خوب نیست؛ این جمله شاید یکی از شاهبیتهای سخنان محمود سالاری، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دانشآموخته هنر و مدیرعامل سابق بنیاد ادبیات نمایشی ایران در نشست 24 مرداد خانه تئاتر باشد.
نشستی که انجمن کارگردانان تئاتر ایران با محوریت شهرام گیلآبادی چندی است با موضوع سانسور در تئاتر در خانهای که میبایست متعلق به اهالی تئاتر باشد و دغدغههای معیشتی، کاری و حرفهای آنها را بررسی کند، برگزار میشود. نشستهایی که تحلیل محتوای آنها نشان میدهد متأسفانه اخلاق حلقه گمشده آن است و افراد شرکتکننده در آن از هیچ توهین و تخریبی با کلیدواژه سانسور نسبت به معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کل هنرهای نمایشی و درنهایت ساختار فرهنگ و هنر کشور کم نگذاشتهاند.
مقام معظم رهبری در سال 94 در دیدار با دانشجویان درباره تئاتر به نکته مهمی اشاره کردند: «متأسفانه در محیط هنری ما، تئاتر از اول هم بد متولد شده. یعنی تئاتر ما یا تئاتر لغو بیهوده یا تئاتر اعتراضیِ بیجهت. بدون سمتوسوی درستوحسابی بوده است.» بخشی از تولیدات تئاتر کشور در سالهای اخیر اتفاقاً مربوط به تئاتر اعتراضی بوده است. تئاتری که با سیاست نیز آمیخته شده اما سمتوسوی مناسبی نداشته است. دلیلش نیز کاملاً مشخص است؛ سیاسیبازی و سیاستبازی جایگزین تئاتر سیاسی و اعتراضی شده است یعنی همان نکتهای که محمود سالاری نیز در سخنانش در جمع تعدادی از اهالی تئاتر به آن اشاره کرد.
سیاسی بازی و سیاستبازیای که مشخصاً در پی دستیابی به دو هدف مهم است: اول توجه به مطامع جناحی، باندی و فکری گروهی خاص که از سکوی تئاتر، به دنبال رسیدن به اهداف دیگری در عرصه سیاسی کشور هستند و اساساً تئاتر دغدغه و هدفشان نیست. بلکه وسیلهای است برای رسیدن به همان اهداف خاص و از قبل پیشبینیشده. و دوم ایجاد تفرقه، نفاق و برهم زدن فضای نشاط و امیدآفرینی که در برهههای مختلف بر گستره هنر کشور حاکم شده و همین فضا عامل مهمی است برای مقاومت و جلوگیری از رسیدن تفکر یادشده به اهداف موردنظرشان که در این زمینه نیز کنار گذاشتن اخلاقیات و ایجاد تفرقه به طرق مختلف بارها و بارها در طول تاریخ دستمایه ایشان قرار گرفته است. همانگونه که نیکولو ماکیاولی هر وسیلهای را برای رسیدن به هدف از پیش تعریفشده (سیاست، حاکمیت، نظامیگری) بدون در نظر داشتن اصول اخلاقی (نیک و بد زمینی یا آسمانی) توجیه میکرد و اعتقاد داشت آنچه نباید در سیاست موردتوجه قرار گیرد، اخلاقیات است. تفکر مذکور نیز با الهام از این نگاه به دنبال تثبیت هر چه بیشتر خود و حاکم ساختن دیدگاههای مطلوب خویش است ولو آنکه این دیدگاهها و اهداف تأمینکننده نیازهای کاری، شغلی، فکری، هنری و… جمع زیادی از اهالی تئاتر نیز نباشد. این روزها کلیدواژه سانسور مرتب از زبان دستاندرکاران خانه تئاتر و برخی هنرمندان به گوش میرسد.
دستاندرکاران و هنرمندانی که نگاهی به کارنامه کاریشان حداقل در دو سال اخیر مبین این نکته تلخ است که اتفاقاً دستگاه نظارت و ارزشیابی یا به قول آقایان سانسور، اتفاقاً بیشترین تعامل، مماشات و چشمپوشی را نسبت به سایرین با ایشان داشته و بهرهمند شدن از خوان یارانه سالنهای دولتی و یا کمکهزینههای دولتی نیز بخش دیگری از این ماجرا بوده که از نگاه همگان پنهان مانده چراکه دوستان در زمان مواجهه با رسانه و قاطبه هنرمندان و یا در اختیار گرفتن یک تریبون با صدای بلند شروع به انتقاد و فحاشی و بیاخلاقی میکنند اما زمانی که به دنبال اهداف شخصی و جناحی خویش رفته و به خلوت دولت میرسند، آن کار دیگر میکنند!»