به گزارش پلاتوهنر، مصطفی رزاق کریمی مستندساز و با بیش از سه دهه فعالیت حرفهای و خلق آثاری چون «خاطراتی برای تمام فصول»، «بانو قدس ایران»، «یاد و یادگار» و «حس پنهان» در گفتگویی درباره مستند «بانو قدس ایران» که با موضوع مرحومه خدیجه ثقفی همسر امام خمینی (ره) ساخته شده است، گفت: وقتی به بنده پیشنهاد ساخت این مستند شد، از آن استقبال کردم اما واقعا اطلاعاتم در رابطه با همسر امام محدود بود، شروع به خواندن دو یا سه کتاب کردم که موضوع برایم جذاب شد و به این نتیجه رسیدم که اصلا خانوادههای امام خمینی (ره) و همسرشان به نوعی و در ظاهر ارتباطی با هم نداشتند، اما بیش از 60 سال با هم زندگی کردند! همین موضوع کار را برای من جذاب کرد و تحقیق را به صورت جدی آغاز کردم. سه بار تحقیقات گستردهای انجام دادم تا درنهایت در سومین بار کار نهایی شد.
این مستندساز در بخش دیگری از این مصاحبه بیان کرد: مستند «بانو قدس ایران» سختترین کاری بوده است که تاکنون ساختهام؛ چراکه نسبت به جزء جزء کار فشارهای درونی بسیاری داشتم، در سینمای مستند گفته میشود که تصویر نباید جیغ بزند! وقتی یک مصاحبه انجام میشود دیگر مصاحبه نیست، بلکه باید به اعماق فکری شخصیتها رفت و به آن نزدیک شد. همه همکارانم در این فیلم دلسوز من بودند، برای من معماری فیلم خیلی مهم بود. معماری به حرمت آن زوج و خانواده و قصه عاشقانهای که داشتند. تصویری که از امام خمینی (ره) هست، غیر از آن است که در خانه بوده، وقتی وارد خانواده میشویم عشق میبینیم، تا جایی که همسرش را تا لحظه آخر شما خطاب میکرد. همه این موارد که گفتم موید این مساله است که فیلمساز باید صبور باشد و عجله نکند. از این رو ساخت مستند «بانو قدس ایران» بیش از سه سال زمان برد.
رزاق کریمی درباره مستند «وداع» نیز توضیح داد: در رابطه با مستند «وداع…» هم باید بگویم بنده کاری نکردهام و صرفا مدیریت پروژه برعهده بنده بوده است. این مستند با محوریت روز تشییع امام است. البته اثری آرشیوی است با یک مصاحبه که آن را برای پخش به تلویزیون تحویل دادهایم. من مستند «بانو قدس ایران» و دیگر آثارم را برای نسل گذشته نساختهام، بلکه برای نسل جوان و آینده که حالا دیگر آن روزها برایشان تبدیل به تاریخ شده است، ساختهام. فیلم «وداع»، داستان روز وداع و تدفین پیکر امام خمینی (ره) است، با تنها فردی هم که مصاحبه شده، حجتالاسلام ناطقنوری است که هم در ورود امام به ایران کارهای مهمی کرد و هم در روز تدفین ایشان نقش مهمی داشت. خود آقا سیداحمد به او گفته بود که «تو همانی هستی که در ورود امام بودی و در روز رحلت ایشان هم باید باشی.»
وی ادامه داد: داستان «وداع…» هم درست روایتگر همین روز است، حتی به آقای ناطقنوری هم گفتم فقط در مورد کارهایی که در این روز کردید، صحبت کنید. با قبل و بعد از آن روز هیچ کاری ندارم. از او خواستم برایمان قصه بگوید. حالا فیلم را میبینید، فیلم عجیبی نیست روایتهای مختلفی را که در آن روز رخ داده است، بررسی کردهایم؛ چرا که میدانید یکبار کفن امام را پاره میکنند و دوباره امام را میآورند کفن میکنند. اما ناطقنوری به نوعی رستم وار حضرت امام را دفن میکند. شهید صیاد شیرازی هم نقش بسزایی کنار ایشان دارد. پس از تدفین امام کانتینری روی مزار ایشان میگذارند که مردم کاری نکنند. فضای وداع با امام بسیار عجیب است، ببینید! اینها سینماست! واقعا اگر کسی بخواهد کار کند و کاری بسازد اینها موقعیتهای واقعی سینماست. من نزدیک 800 گیگ فیلم از ایام بستری بودن امام در بیمارستان دیدم اما درنهایت بهروز تدفین رسیدم.
مصطفی رزاق کریمی در پایان گفت: کارگردانهای تازهنفس باید بیایند و کار کنند. در کشور ما قصههای بسیاری هست، شاید من که خارج از ایران بودم، حساسیتم بیشتر باشد اما وقتی میبینم در ایران با مستند برخورد سخیفی میشود ناراحت میشوم، واقعا دلم میگیرد، این همه برای سریال و فیلمهای سینمایی خرج میکنند، بیایند در مستند هم جدی کار کنند، از مستند نترسند، مستند هویت یک کشور است. آلمانیها و فرانسوی معتقدند سینمای مستند هویت یک کشور است و سینمای داستانی شاید تاریخ یک کشور باشد اما یکجایی گم میشود، ولی فیلم مستند «زنده» است.