عبدالله بهادری میگوید «هیبت» باید در جشنواره فجر روی صحنه میرفت زیرا صدای مردم را به گوش مسئولان میرساند.
به گزارش پلاتو هنر، «هیبت» نمایشی خیابانی به نویسندگی و کارگردانی عبدالله بهادری از استان گیلان شهرستان لنگرود است که در روزهای هشتم و دهم جشنواره بین المللی تئاتر فجر اجرا شد.
این کارگردان با اشاره به سابقه خود در عرصه هنرهای نمایشی گفت: فارغالتحصیل رشته کارگردانی سینما هستم و فعالیت هنریام را از سال ۱۳۷۳ در حوزه نمایش آغاز کردم.
بهادری با اشاره به تجربه حضورش در دورههای قبلی این جشنواره عنوان کرد: چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر درواقع دومین تجربه حضور من در مقام کارگردان به حساب میآید. در باقی دورهها به عنوان بازیگر، در خدمت عزیزانی مثل آقای محمود فرضینژاد که یکی از خوبان تئاتر خیابانی گیلان هستند و سالها در جشنواره فجر خوش درخشیدند، بودم.
او با اشاره به داستان این نمایش توضیح داد: «هیبت» یک نمایش از مردم شرق گیلان است، درمورد دختری مبارز که همراه حیدر و صفر به خانها حمله میکنند، از آنها غنیمت میگیرند و به مردم میدهند، به همین دلیل آنها بین مردم بهعنوان رابین هود مشهور بودند. بعد از کشته شدن صفر و حیدر توسط قزاقها و مشیرخان، هیبت در سن ۱۸ سالگی دق میکند و از دنیا میرود.
بهادری با اشاره به موسیقی که توسط خودش و یک خواننده زن اجرا شد، گفت: در این نمایش با همخوانی مژگان اسدی موسیقی زنده گیلانی اجرا کردیم. مژگان اسدی صدای فوقالعادهای دارد به همین دلیل از او برای اجرای موسیقی نواحی کمک گرفتم، اشعار موسیقی که خوانده شد نیز برای پیش بردن داستان، کاربردی بود.
او ادامه داد: موسیقی که انتخاب کرده بودیم از موسیقیهای اصیل شرقی است که در آن نواحی کمتر شنیده میشود و در گوشه دیلمان میچرخد. تمام تلاشمان را کردیم تا اصالت و فرم را بر پایه و اصول اصلی برای مردم به نمایش بگذاریم.
این کارگردان در ادامه با اشاره به هنرمندانی که در چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر حضور نداشتند، عنوان کرد: «هیبت» باید در جشنواره بین المللی تئاتر فجر اجرا میشد. من طرفدار مردم هستم و احساس کردم که این نمایش میتواند حرف مردم کشورم را به گوش دوستان و بزرگان برساند.
بهادری در پایان گفت: سعی کردم، فرزند زمان خودم باشم. گروه ما در این مدت آسیب بسیاری دید و بسیاری از دوستانم سعی کردند من را از حضور در جشنواره پشیمان کنند اما درنهایت تصمیم گرفتم با قلمم و نمایشم حرفم را بیان کنم.
نرگس ذکایی