داستان مستند «جای زخم جنگ» را زنوبیا، ملکه پالمیرا برایمان روایت میکند، اویی که بارها و بارها رد خون و خرابی را بر شهر دیده، این بار اما از حد شقاوت و وحشیگری غارتگران شهر در عجب است.
به گزارش پلاتو هنر به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، صدای خسته و زخمی مادرانهای، راوی داستانهای شهر جنگی است. زنی از ژرفای تاریخ که روزی ملکه شهر بوده و حتی پس از مرگش به شهر بازگشته و همچنان نظارهگر مهاجمان و مدافعان شهر است.
داستان مستند «جای زخم جنگ» را زنوبیا، ملکهی پالمیرا برایمان روایت میکند، اویی که در این هزارهها، بارها و بارها رد خون و خرابی را بر شهر دیده، این بار اما از حد شقاوت و وحشیگری غارتگران شهر در عجب است. از جنایت سیاهپوشانی که هم مردم را سر بریدند و هم مجسمه و تندیسها را و حتی به ستونهای سنگی شهر که از گزند سالها در امان مانده بود، رحم نکردند. ملکه شهر تدمر در سوریه، بزرگترین جنایت داعش را نه انفجار و انتحار، که سر بریدن تاریخ میداند.
عرفان حسن زاده که هم کارگردان و هم تدوینگر این مستند است، روی متن تأثیرگذار پوریا نجفی که خانم پری مهاجر خوب از عهدهی اجرایش برآمده، با قرار دادن تصاویر آرشیوی، ماجرای یکی از بزرگترین جنایتها علیه بشریت و تاریخ در سوریه را برایمان تعریف میکند. انتخاب روایت از زاویه دید ملکهی شهر برای دوری از تکرار و افزودن عنصر جذابیت به فیلم، هوشمندانه بوده است.
در فراز دوم مستند، به جای پرچم سیاه و سفید داعش، بر ویرانههای شهر، پرچم زرد مقاومت برافراشته میشود و شاهد مسرت و رضایت ملکه، از ورود مدافعان جدید شهر هستیم، چه باک که آنها چشم بادامی باشند و فارسی صحبت کنند یا وطنشان چندهزار کیلومتر دورتر از پالمیرا باشد، این قوت و همت سلحشوران افغانستانی فاطمیون است که دست حرامی را از شهر کوتاه میکند و به سوریها اجازه میدهد تا تکههای شکستهی غرورشان را به هم بچسبانند و تاریخ را دوباره بسازند.
هرچند طعم تلخ مستند از حجم سبوعیت و وحشیگری آنچنان در مزاق مخاطب مانا است که به راحتی فراموش نمیشود اما در نهایت این جوانههای سبز امید است که دوباره از زیر خاکستر سرد شهر سربرمیآورد و التیامی برای «جای زخم جنگ» میشود.