به گزارش پلاتو هنر، «موجهای خفته» عنوان نمایشگاه نقاشیخط طاهره اللهدادیان است که پس از چندماه تعطیلی، 23 دی ماه در نگارخانه ترانه باران افتتاح شد.
طاهره اللهدادیان هنرمند خوشنویس در گفتگو با خبرنگار پلاتو هنر درباره تاثیری که شعر مهدی اخوان ثالث روی آثارش داشته است، عنوان کرد: «موجهای خفته» عنوان شعری از اخوان ثالث، شاعر امید زمانه ما است که در یکی از خالص ترین اشعارش در مجموعه «آخر شاهنامه» آن را سروده است. این شعر با چنین مطلعی شروع می شود که «موج ها خوابیده اند آرام و رام، طبل طوفان از نوا افتاده است». من هم پیشنهاد میکنم مخاطبان نمایشگاه این شعر را در خلوت خود بخوانند و مطمئنم در این فصل سرما آن را در مسافت های پیاده روی خود زیر لب زمزمه خواهند کرد.
برای من همه آثار حاضر در این نمایشگاه هر کدام فرازی از این شعر هستند و ای کاش اخوان بزرگ در قید حیات بود تا میشد اثری از آثار نمایشگاه را پیشکش او و شخصیت بزرگ و اثرگذارش کنم. اخوان تصویری از زندگی معاصر ما بیان کرده است که تصویری ترین کلمات در قالب ادبیات هستند و من امیدوارم توانسته باشم نقشی از زنگ و فرم بر آن زده باشم تا هربار مخاطب «آخر شاهنامه» را میخواند یکی از تصاویر این نمایشگاه را به خاطر بیاورد.
آثاری که در نمایشگاه «موج های خفته» به نمایش درآمدهاند، همانطور که از نامشان پیداست، حول احوالات درونی ما نسبت به وضعیتی که در آن قرار داریم، هستند.
این وضعیت نه یک وضعیت اجتماعی یا سیاسی صرف که وضعیتی بسیط تر در درونیات انسان معاصر است. انسان معاصر با همه سرگشتگی خود دائما متاثر از زمانه است و هرگونه تحول اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی سریعا بر او و درونیاتش اثر میگذارد و بخشی از او را تخریب یا بازسازی میکند.
در این میان هنرمندان به واسطه روحیه حساس تری که از آن برخوردارند این دیالکتیک را بیشتر حس میکنند و در این غرق می شوند. من نیز حس کردم رنگ، نقش و فرمی که می تواند تجلی احوالات تاثیر گرفته من از جامعه و خویشتن خویش باشد باید در تصویری نمایان شود که در آن فرم بر محتوای کلمه و شعر چیره باشد و ابعاد بزرگ آثار این اجازه را به من میداد که جزئیات را با آزادی قلم بیشتری بر بوم هویدا کنم.
او ادامه داد: آثار تماما با افکاری بداهه شکل گرفته اند اما ماهیتا وجهی ادبی از شعر معاصر و وجهی اجتماعی از کنش های جامعه را در خود دارند. امیدوارم آن چنان که من در فرم خودم را در زمانه خود بازشناسی کردم مخاطب نیز بتواند به کشف و شهود خود بپردازد و این بزرگترین دستاوردی است که من به دنبال آن در هنر نقاشیخط هستم.
اللهدادیان درباره انتخاب رنگ در «موجهای خفته» توضیح داد: رنگ ها روانشناسی و هویت خاص خود را دارند و اصالت جغرافیایی و تاریخی هر رنگ گویای اصل وجودی خود است اما در این مجموعه آثار پیش از هرچیزی من به دنبال تصویرسازی احوالات و واژگان کلمات اشعار اخوان بودم. شاید آن سردی که اخوان از آن در مجموعه «زمستان» هم دم می زند آن رنگ های سردی نباشد که به طور عموم ما در مناظر بیرون می بینیم. سردی درون، یک حالتی تجربی است که برای هر شخص متفاوت از دیگری است.
سرما و سوزی که اخوان در مجموعه اشعارش دارد لزوما سرمای زمستان نیست.
می تواند خاموشی خورشید درون باشد یا غروبی از شرق و این توصیفات شاعرانه همه احوالاتی غریب است که در هنرمند به وجود می آید و از خوانش چندین باره اخوان و موج های خفته و طبل های بی نوا در وجود او غلیان می کند. من تنالیتههای رنگی و پالت رنگی مجموعه را در سرمای درونم یافتم که اتفاقا در آن گرمی نیز هست؛ زرد نه ولی شاید نارنجی باشد، سبز نه ولی شاید یشمی باشد. این تجربه ها همه درونی هستند و مطمئنم هر کسی از سرما توصیف خاص خود را دارد. رنگ ها نیز دنیای شخصی خود را دارند. شاید اگر آبی زبان داشت متوجه می شدیم چه شخصیت گرم و الهامبخشی دارد و شاید زرد با غرور و تفخر به ما می فهماند من شخصیتی سردم از من دوری کنید!
این هنرمند خوشنویس درباره ورود خود به حوزه نقاشیخط و علاقهاش به خوشنویسی کلاسیک اظهار کرد:
من از سال 1389 وارد حوزه نقاشیخط شدم، البته با توجه به اینکه همسرم نقاش هستند همیشه با رنگ و بوم مانوس بوده ام. من هنوز هم خط کلاسیک را به طور جدی و آکادمیک از سوی انجمن خوشنویسان دنبال میکنم و برایم ذات هنر خطاطی یک هنر کلاسیک و دارای شأن قدسی و الهی است. خوشنویسی در اعصار مختلف در این سرزمین ادامه حیات داده و دائما خود را تطهیر و پالایش کرده است.
به نظرم دوری از خوشنویسی برای هر هنرمند نقاشیخطی یک ضرر جبران ناشدنی است و برای منی که کارم را از خطاطی آغاز کردم پشت و پناه و نیز هویت بخش است.
ممکن است این احساس و این درک برای هنرمندی که از نقاشی به نقاشیخط رسیده است، برعکس باشد اما قداست و شرافت هنری که در خطاطی به خصوص نستعلیق و کتابت وجود دارد برای من چیز دیگری است که هیچ وقت آن را ترک نخواهم کرد.
اللهدادیان در پایان این گفتگو با اشاره به تعطیلی چندماهه نگارخانهها گفت: به شخصه انفعال و خالی ماندن صحنه جامعه را هیچگاه زیبنده هنر و هنرمند نمیدانم و معتقدم جامعه همیشه به هنر و هنرمند نیاز داشته و در موارد خاص این نیاز دوصد چندان میشود. چراغ این مکانهای هنری همیشه باید روشن باشد. نیاز انسان به هنر نیازی است که احتیاجی به استدلال ندارد. از زمانی که انسان را میشناسیم همیشه هنر در کنار او بوده و هست.
او نسبت به پدیده ها و اتفاقاتی که دور و برش می افتد واکنش و رویکردی متفاوت با دیگر افراد دارد و با استفاده از عوامل دیداری، شنیداری و نوشتاری واقعیت های بیرونی را تبدیل به اثر هنری می کند و وقتی که این مسائل و موضوعات در قالب هنر جای گرفت، میتواند تاثیرش از خود واقعیت زیباتر و بیشتر و بهتر باشد. هنرمند از جامعه تأثیر میگیرد و بر جامعه تأثیر میگذارد. هنرمند رسالت پیامبرگونه دارد و هنر مسیری است که به حقیقت منجر میشود. خدارا سپاس میگویم که در مسیر نمایشگاه «موجهای خفته» استقبال مخاطبان همراهمان بود.
علاقهمندان میتوانند برای بازدید از این نمایشگاه همه روزه به جر روزهای تعطیل به نشانی تهران، خیابان شریعتی، پل رومی، خیابان شریفی منش، نبش کوچه لادن، پلاک 27، واحد2 مراجعه کنند.
ندا زنگینه